ادامه از صفحه اول
بنزين و محافظهكاري
سياستمداران با منطق سياسي خود اينها را موجه ميدانند و برايشان پذيرفته شده است كه اين اتفاقات را رقم بزنند. تنها راه براي غلبه كردن بر اين ديدگاه كه افزايش قيمت نرخ سوخت منشا به وجود آمدن تورم نيست، يك گفتمانسازي است. اگر ما ديدگاه پولي بودن تورم را بپذيرم، افزايش قيمت سوخت بدون وجود عوامل ديگر موجب به وجود آمدن تورم نميشود. اگر حجم پول را ثابت نگه داريم و تورم فشار عرضه را كه بعضي از مكاتب با آن موافق نيستند كنار بگذاريم، به نظر نميرسد افزايش قيمت سوخت از لحاظ تورمي نيز تاثير آنچناني داشته باشد. واقعيت اين است كه اين افزايش قيمت ممكن است موجب كاهش رفاه عمومي آحاد مردم شود اما بر شاخصهاي كلان تاثير آنچناني ندارد. با تمام دلايل ذكر شده سياستمداران به سمت سياستهاي كنترل شده ميروند و اين با وجود آن است كه به تمام آثار منفي كه بر اقتصاد جامعه ميگذارد، واقفند. دونرخي بودن هم از آن سياستهايي است كه بارها آزمودهايم و ديدهايم، كساني كه به قيمت پايينتر دسترسي دارند، از اين فرصت كسب سود ميكنند و نهايتا هم جامعه آثار همان نرخ بالاتر را مشاهده خواهد كرد. دولت دوست دارد با اين كارها به صورت موقت رفاه خانوار را افزايش دهد و عمدتا تلاش ميكند با منطق انساني توجيه كند. دونرخي شدن ميتواند يك سيگنال خبري نيز به جامعه باشد كه شرايط قبلي يعني در اختيار گذاشتن سوخت با قيمت پايين امكانپذير نيست و بايد به سمت واقعيسازي قيمتها حركت كرد. در مورد دو نرخي بودن هم فراموش نكنيم كه قيمت دوم اهميت ويژه دارد و اگر قيمت را كمتر از قيمت تعادلي تعيين كنيم باز هم همين مسائل فساد و قاچاق و غيره كه اكنون براي مسوولان مهم شده است باز هم گريبانگير اقتصاد خواهد شد.
فرهنگسازي و محيطزيست
اما اثربخشي اين اقدامات وابسته به بخش اجرايي و دستگاه قضايي نيز هست كه با توجه به وضعيت موجود محدود كردن مجوزهاي مربوط به شكار و صيد يك الزام و ضرورت است كه بايد نظارت عاليه و رفتارهاي بدون تعارف و قاطع با ناقضان قوانين و تعديكنندگان غيرمجاز به حريم طبيعت نيز توسط ضابطان قضايي و دستگاههاي اجرايي متولي صورت پذيرد. افزايش اثربخشي و كارآمدي قوانين، برنامهريزيها و سياستگذاريها همگام با تقويت فرهنگ احترام به طبيعت و محيط زيست و منابع آن و نهادينه كردن فرهنگ امانتداري به عنوان اينكه نسل حاضر امانتداران سرمايههاي طبيعي براي واگذاري به نسل بعد هستند، ميتواند بسيار پررنگتر نقش حمايتي از طبيعت را ايفا كند كه در تحقق اين مهم آموزش و فرهنگسازي در درون خانواده و در نهادهاي آموزشي كشور يك الزام است كه در اين راستا، در كميسيون فرهنگي و فراكسيون محيط زيست آمادگي لازم را براي حمايتهاي لازم و همهجانبه جهت اجراي طرحها و برنامههاي آموزشي و فرهنگي داريم.