چه كاري از دستمان برميآيد؟
ايسنا| مهشيد ميرمعزي، مترجم آثار ادبي با بيان اينكه ضرر كتاب قاچاق از مواد مخدر بيشتر است و فروشش بايد ممنوع باشد، ميگويد: وزارت ارشاد همان طور كه براي انتشار كتابهايمان به ما سختگيري ميكند بايد يك جاهايي پشت ما بايستد و به عنوان نماينده ما برود و از قاچاقچيان شكايت كند. اين مترجم كه ترجمهاش از «و نيچه گريه كرد» اروين يالوم قاچاقي منتشر ميشود، اظهار كرد: هر بخش اين ماجرا را كه بگيريم، مجبور ميشويم يك قدم عقبتر برويم. اولين بار كه اين كتاب منتشر شد، اولين ترجمهاي بود كه از آقاي يالوم ترجمه ميشد. در ايران و تا قبل از آن، مردم يالوم را به صورت ترجمه نميشناختند. بعد از ترجمه من ترجمه ديگري از اين كتاب وارد بازار شد كه اين خود كاري غيرحرفهاي است. درست است كه ما عضو كنوانسيون برن نيستيم اما به نظرم اين كار غيرحرفهاي است. من مترجمان بسياري را ميشناسم كه حاضر نيستند اين كار را انجام بدهند. ميرمعزي درادامه ميگويد: به نظرم بايد به صورت جدي قاچاق كتاب پيگيري شود و اينكه فقط بخواهند كساني را كه در كنار خيابان كتاب ميفروشند جمع كنند، كافي نيست زيرا قاچاق كتاب فراتر از يك كتاب و دو كتاب و ۱۰ كتاب و فروختن آن در كنار خيابان است. آن طور كه من فهميدهام سيستمي پشت اين ماجرا وجود دارد كه كتابها را در تيراژهاي بالا منتشر ميكند و كاملا موازي با سيستم نشر پيش ميرود، بايد سرچشمه آن پيدا شود؛ اينكه كدام چاپخانه آنها را چاپ ميكند و سرمايهگذارش كيست و چه كسي پول ميدهد تا اين كتابها را چاپ و پخش كنند؟ چه كسي دستفروشهاي معمولي كنار ميدان انقلاب را بيرون كرده و كتابهاي قاچاق را دسته به دسته و در روز روشن براي فروش ميگذارد؟ ادبيات به اندازه كافي مظلوم است، ديگر اينقدر بدبختش نكنيم. با كتابهاي قاچاقي كه فروخته ميشود، اعتماد خوانندهها را از بين ميبريم. تا كتابي پرفروش ميشود، كسي آن را برميدارد و قاچاق ميكند، يك ناشر ميگفت غلط تايپياي كه در صفحه خاص كتاب اصلي بود در كتاب قاچاق هم بود؛ يعني به صورت رسمي دزدي ميشود. آدمي و يا سيستمي كه اين كار را انجام ميدهد به قدري پشتش گرم است كه عين كتاب را چاپ ميكند. منِ مترجم يا فلان ناشر هم كه مخالف هستيم نميتوانيم كاري بكنيم، مساله اين است كه چه كسي بايد جلوي اينها را بگيرد؟ منِ مترجم نميتوانم در خيابان راه بيفتم كه اين كتابِ من است، من براي اين كتاب ماهها زحمت كشيدهام و كتاب من را نفروشيد. بيگناهترين فرد در اين سيستم به نظرم دستفروشها هستند زيرا اصلا نميدانند اين كتابها چيست و فقط ميفروشند.