به بهانه انتشار آلبوم تازه «دنگشو»
«شيراز چهل ساله»ي 10 ساله
طاها افشين
بالاخره و پس از گذشت 10 سال از ساخت آلبوم «شيراز چهل ساله»، اين آلبوم با نام تازه «شيراز» به بازار آمد و گرچه در همان دوران هم علت مجوز ندادن به آن مشخص نبود اما امروز كه پس از 10 سال، موفق به اخذ مجوز شده نيز به نظر ميآيد كه اهالي دفتر موسيقي تنها با نام آلبوم مشكل داشتهاند و ساختار موسيقي، شعر و باقي موارد اساسا دچار اشكالات مميزي نبوده است. از اين رو بايد به مسوولان دفتر موسيقي آن زمان، براي اين تاخير و تبعاتي كه دامن اين گروه را گرفته، دستمريزاد گفت! فرض را بر اين بگذاريد كه نخستين آلبوم گروه «دنگ شو»، 10 سال پيش منتشر ميشد؛ هر چند كه اين آلبوم حدودا در همان زمانها شنيده شد اما اگر فرض را بر اين بگذاريد كه «دنگشو» 10 سال پيش به شكل رسمي منتشر ميشد - فارغ از اينكه طرفدار آن باشيم يا نباشيم- آيا نميتوانست ركورد فروش را جابهجا كند؟ آيا نميتوانست كنسرتهاي آنچناني برگزار كند و افراد بيشتري را به خود جذب كند؟ و درنهايت نميتوانست بيش از آن چيزي كه بر موسيقي پاپ اثر گذاشته، اثر بگذارد؟ و اينگونه است كه سليقه افراد مسوول ميتواند در يك جريان فرهنگي-هنري تا اين اندازه موثر باشد.
نكته مهم ديگر اين است كه به نظر ميآيد آلبوم «شيراز» با يك شتابزدگي انتشار يافته است. از اشتباهات فاحش املايي كه نام سپنتا مجتهدزاده، «سينا» نوشته شده يا عبارت مدير برنامه كه حروفش جابهجا تايپ شده است و اين جابهجايي نه در حروف كلمه «مدير» كه در مورد خود شخص هم اتفاق افتاده است، چراكه در آن روزها مديربرنامه اين گروه را صمد طالقاني برعهده داشت و رفتار حرفهاي ايجاب ميكرد كه نام عوامل آلبوم به درستي ذكر شود.
اما درباره نوع موسيقي اين گروه، بهطور قطع ميتوان كار «دنگ شو» را در دسته موسيقي پاپ قرار داد. تركيب سازهاي ايراني و غربي، براي آنكه يك موسيقي، از نوع تلفيقي را بسازد، شرايط ديگري نيز دارد و «دنگ شو» با استفاده از تركيب و نه تلفيق ملودي ايراني و غربي به اتفاق تازه و البته ريشهداري دست پيدا كرده و توانسته اين جريان موسيقي را راه بيندازد. در سالهاي پس از انتشار اين آلبوم، اميد نعمتي كه در موفقيت اين آلبوم سهم بسزايي داشته از اين گروه جدا شده و گروه پالت را به همراه داريوش آذر و نوازندگان همفكرشان تشكيل ميدهد و شكل ديگري از همين رويكرد را ارايه ميدهند.
«چارتار» نيز كمي پس از پالت آثار خود را با سياست اوليه «دنگ شو» (بدون مجوز) منتشر ميكند و پس از جذب هوادار موفق به انتشار رسمي آلبومش ميشود. گروه «دال» نيز با رويكرد استفاده از خواننده سنتي و تركيب آن با موسيقي خود پا به عرصه ميگذارد و كمكم داشت شكل تازهاي از يك جريان پاپ پديد ميآمد كه سيل خوانندگان پاپِ تجاري نظير آرش و مسيح، محسن ابراهيمزاده، بهنام باني، حميد هيراد، ماكان بند، هوروش بند به مدد تهيهكنندگان بيسواد، موسيقي پاپ را به نقطه كنوني رساندند كه گروههايي نظير «پالت»، «دال»، «چارتار» و «دنگ شو» چارهاي ندارند جز اينكه دلبريشان را كمتر كنند.
اما «شيراز چهل ساله» كه ناچاريم آن را «شيراز» بناميم با محوريت سازهاي پيانو و ساكسفون توانست نظرها را به خود جلب كند. تركيب اين دو ساز با تنبك و درامز شنيدني است و صدايي كه مشخصههاي جدي آواز ايراني در آن هويداست به راحتي با مخاطب ارتباط ميگيرد. استفاده از اشعار كلاسيك نيز انتخاب خوبي براي ارتباط نسل امروز با اين نوع شعر است. البته كه در كنار اين اشعار از شعر استاد سيمين بهبهاني نيز استفاده شده است و اين تركيب به دليل انتخاب درست موضوعي آن به هيچوجه ناهمگن نبوده است.
اما اين انتخاب دوگانه در شعر، در آواز نيز صورت گرفته است؛ چنانكه مشاهده ميكنيم كه طاها شجاعنوري در كنار اميد نعمتي و سپنتا مجتهدزاده ميخواند. اين ايده كه در يك قطعه دو خواننده با مختصات خاص را در كنار هم داشته باشيم ايده بسيار جذابي است و كنتراست حاصل از آن ميتواند فضاي زيبايي را به وجود آورد اما هميشه و همواره، پاشنه آشيل «دنگ شو»، آن خواننده غيرسنتي است كه نقش آن را طاها شجاعنوري برعهده گرفته است و مشخصا ايشان خواننده نيست. طاها شجاعنوري با وجود اينكه خارج نميخواند اما ديگر ويژگيهاي يك خواننده را هم ندارد. ساخت و پرداخت صدا و تكنيكهاي خوانندگي كه باعث ميشود تعادلي بين صداي سر و صداي سينه ايجاد شود و درنهايت صدايي خوش، به گوش برسد در نوع خواندن ايشان به هيج وجه وجود ندارد. صداي طاها شجاعنوري در فضاي بيني ساخته ميشود و در كنتراست با صداي اميد نعمتي يا سپنتا مجتعهدزاده، كفه خوانندگان سنتي سنگينتر است.
رويكرد «دنگ شو» در انتخاب خواننده در تمام ادوار از همين فرمول تبعيت كرده و در هر بازه زماني خوانندگان سنتي به اين گروه اضافه و از آن جدا شدند و «دنگ شو» تا به امروز نتوانسته موفقيت «شيراز چهل ساله» را دوباره تكرار كند.
اما «شيراز» و اين تاخير در انتشار، چه به خواست گروه و چه به خواست ارشاد بوده باشد، انتشار امروزش يك تجديد خاطره است. تجديد خاطره با آلبومي كه روزي فكر ميكرديم شروعي تازه در موسيقي پاپ است و موزيسينهاي گروه از تمامي ظرفيت خود براي بهتر شنيده شدنش استفاده كردهاند. شروعي كه روزهاي تازهاي در موسيقي پاپ نويد ميداد اما حداقل «دنگ شو» هيچگاه پيشرفت نكرد و درجا زد و درباره ديگر گروهها هم اين موج پاپهاي جديد به جايي رسيد كه كار را برايشان به شدت مشكل كرده است. بايد منتظر ماند و ديد چه زماني فضاي موسيقي كشور تهيهكنندگان سودجو را سيراب ميكند تا دست از موسيقي اين مملكت بردارند و موسيقي خوب به گوش مردم برسد، شايد هيچوقت!