برخيز و اول بكش (113)
فصل دوازدهم
غرور- حمله به هتل ساووي
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
حمله مالوت شروع دور تازهاي از ترور و در واقع طنين ديگري از عمليات بهار جواني بود . سازمان ساف بعد از مرگ سه نفر از رهبرانش در بيروت دست به تغييرات ساختاري و سازماني زد . موساد معتقد بود كه حمله مالوت چون آب يخي بود بر سر اطلاعات اسراييل. شيمشون اسحاقي گفت: «عمليات در آنها ترس بزرگ را القا كرده بود.»
حراري هم اضافه كرده بود: «اين عمليات يك نوع قايمموشك بازي بود. ما موظف بوديم كه آنها را دنبال كنيم. اينكه عرفات در دو شب پياپي در يك تخت نميخوابيد، انگار كار ما را پوچ كرده بود.»
از طرف ديگر عمليات بهار جواني، دست ابوجهاد را تقويت كرده بود. همچنين عملياتهاي موساد اكثر رقباي درون سازماني ابوجهاد را حذف كرده بود. عرفات و ابوجهاد بعد از عمليات بهار جواني، تصميم به حذف فعاليتهاي سپتامبر سياه كردند و حمله به اهداف خارج از اسراييل و سرزمينهاي اشغال شده را متوقف كرده بودند. برخي روزنامهنگاران و تاريخدانان از جمله فلسطينيهاي سرشناس معتقد بودند كه آنها اين كار را به اين خاطر كردند كه متوجه شده بودند، فعاليتهاي تروريستي عليه اسراييليها و يهوديها در كشورهاي غربي بيشتر به اهداف فلسطينيها ضربه ميزند تا آنكه به آن كمك كند. آنها همچنين بدون ترديد متوجه شده بودند، لحظهاي كه آنها عمليات تروريستي را در اروپا انجام ميدهند، در حقيقت به عمليات كشتنهاي هدفمند اسراييليها عليه مردم خودشان در آن قاره مشروعيت ميبخشند، به همين خاطر بهاي هر حمله تروريستي خيلي زياد خواهد بود.
در كنار اين تحليل ديگران هم به اين نكته توجه ميكنند كه ساف در سال 1974 و زماني كه عرفات براي ايراد سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل متحد دعوت شده بود يك موقعيت بينالمللي را به دست آورده بود. حقيقت شايد در جايي بين اين دو باشد.
به هر صورت، ابوجهاد به عنوان رياست شوراي عالي نظامي ساف دستور داد كه تمامي حملات تروريستي در داخل «سرزمين اشغالي مادري» صورت گيرد . شبه نظامياني كه در اروپا بودند از طريق فرودگاهها و بنادر، برخيها از طريق مرز اردن و يا شبيه آن سه تروريستي كه به مالوت حمله كردند از لبنان وارد كشور (اسراييل) شدند.
حمله مالوت كه توسط جبهه دموكراتيك براي آزادي فلسطين صورت گرفت، بازتاب استراتژي ابوجهاد بود. اين حمله بعد از حمله مونيخ مرگبارترين حمله توسط فلسطينيها و همچنين بدترين حملهاي بود كه تاكنون از طريق عبور از مرز به قلمرو اسراييل صورت گرفته بود. اما اين آخرين حمله نبود و صرفا نشانهاي بود كه چه چيزهايي دارد، ميآيد.
در 5 مارس سال 1975، حول و حوش ساعت 11 شب، هشت نفر از افراد ابوجهاد، سوار بر يك كشتي كه شبيه كشتي تاجران مصري بود، وارد آبهاي اسراييل شدند. تروريستها زير نور ماه سوار بر يك قايق لاستيكي شدند و در ساحل تلآويو پياده شدند. آنها با عبور از ساحل شني به سمت خيابان راه افتادند سپس با مسلسل هربرت ساموئل اسپلانده را به رگبار بستند.
كشتي آنها به اين خاطر شبيه مصريها بود كه تروريستها ميخواستند، ديدار قريبالوقوع هنري كيسينجر، وزير امور خارجه ايالات متحده از منطقه را كه دنبال برقراري صلح بين اسراييل و مصر بود از اعتبار بيندازند.
تروريستها فروشگاه هتل ساووي را كه يك چهار راه پايينتر از ساحل بود، تسخير كردند. افرادي كه به لابي هجوم بردند، مسوول پذيرش را كشتند و هر مهماني را كه يافته بودند در يك اتاق جمع كردند.
بنا بر نوشته يك گزارش محرمانه كه مدت كوتاهي پس از آنكه اين حمله پايان يافت، منتشر شد؛ «اين اولين باري بود كه تروريستها موفق شدند به صورت گروهي وارد قلب كشور شوند.» تروريستها آن قدر به مجتمع كيريا كه جنب تمپلر سابق، جايي كه مركز سازوبرگ نظامي و اطلاعاتي بود، نزديك بودند يك گلولهاي كه از كلاشينكوف AK-47 شليك شده بود از يك پنجره آن رد شده بود و در اتاق جلسهاي كه فرماندهان عاليرتبه ايدياف جمع ميشدند، نشسته بود.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است، نه اعتقاد مترجم و روزنامه.