• 1404 پنج‌شنبه 1 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4275 -
  • 1397 يکشنبه 16 دي

جادوي شجريان در بم

احمد طالبي‌نژاد

تصور كنيد در گرگ و ميش صبح روز پنجم دي‌ماه سال 1382 راننده‌اي كه از بندرعباس به سوي كرمان مي‌آيد در حالي كه خواب بر او غلبه كرده، روبه‌رويش صحنه‌اي را مي‌بيند كه نمي‌تواند باور كند. در چشم به هم زدني شهري با مردمانش به تلي از خاك تبديل مي‌شود و به اين ترتيب از بم جز انبوهي جنازه و ويرانه و زخمي چيزي بر جاي نمي‌ماند. از همان روز مردم جهان عزم خود را جزم كردند براي نجات باقي‌ماندگان اين فاجعه بشري، از جمله گروهي از هنرمندان ايراني كه به كمك مردم زخم خورده و داغ‌ديده بم شتافتند. طرح «باغ هنر بم» اولين‌بار توسط محمدرضا شجريان و مجيد مجيدي مطرح شد. آن زمان براي بسياري اين پرسش مطرح بود كه وقتي مردم زندگي و خانه‌شان ويران شده و خانواده خود را از دست داده‌اند، داشتن باغ هنر يا مجتمع فرهنگي، در اولويت است يا ساختن سرپناه و مرهم گذاشتن بر زخم‌هاي جسمي، روحي و رواني اين مردم؟ كساني كه آن دوره اين پرسش را مطرح مي‌كردند، به نوعي حق داشتند؛ زيرا زماني كه زلزله اتفاق مي‌افتد كسي به فكر فرهنگ و هنر نيست، بلكه همه به دنبال روشن شدن تكليف بازمانده‌ها هستند. 6-5 سال پس از زلزله در سالروز آن، يعني روزهاي ابتدايي دي ماه به همراه كيانوش عياري كه فيلم «بيدار شو آرزو» را درباره زلزله بم ساخته بود، به اين شهر رفتيم. قرار بود اين فيلم در بم به نمايش دربيايد و همچنين هدايايي از طرف موسساتي كه به عياري سپرده بودند، تحويل داده شود. اين سفر براي من فرصتي بود تا اوضاع و احوال اين شهر را چند سال پس از زلزله از نزديك ببينم. اولين چيزي كه توجه من را جلب كرد، زندگي عده زيادي از مردم در شهرك‌هايي بود كه خانه‌هاي‌شان را با كانتينرها ساخته بودند. در اين سفر من و كيانوش عياري هم در يكي از اين كانتينرها اقامت داشتيم كه گرچه امكانات اوليه را داشتند اما با آنچه از خانه در ذهن داريم متفاوت بودند. البته فارغ از اين شهرك‌ها، بخش‌هاي ديگر شهر بازسازي شده بود.‌ اما غم‌انگيز اينكه سالن‌هاي سينما از بين رفته و برنامه‌اي براي بازسازي آنها وجود نداشت، در حالي كه ورزشگاهي باشكوه توسط باشگاه رئال مادريد در اين شهر در حال ساخت بود. سراغ «باغ هنر بم» را گرفتيم كه جواب دادند اين پروژه متوقف شده است. درست است كه سخن گفتن از باغ هنر در روزهاي اول پس از زلزله شايد به نظر مسوولان و مردم اولويت به نظر نمي‌رسيد اما پس ازگذشت سال‌ها، ترميم آسيب‌هاي رواني و روحي ناشي از زمين‌لرزه نياز به مراكز فرهنگي و هنري داشت. در اين سفر با تعدادي از بچه‌هايي كه در زمان زلزله سني بين 6- 5 سال داشتند و حالا نوجوان بودند، صحبت كردم؛ همگي مي‌گفتند به شكل اتفاقي و تقديري زنده مانده‌اند، آنها گرچه با ذكر خاطره زلزله مي‌خنديدند اما اندوه گنگي در صدا و چشمان‌شان به چشم مي‌خورد. به گورستاني كه كشته شده‌ها دفن بودند سري زديم، ‌صحنه‌اي بسيار تلخ بود، رديف به رديف گورهايي كه ساكنان آن همگي در دقيقه و ساعتي از بين رفته بودند. آن زمان به اين موضوع فكر مي‌كردم چرا هنرمندان ما راوي اين فاجعه نيستند، ممكن است آثار پراكنده‌اي وجود داشته باشد اما اين شهر پر از قصه، شعر، ‌نقاشي و فيلم است. به راستي چند فيلم مستند درباره بم ساخته شده كه حرفه‌اي و قابل ديدن باشد؟ ممكن است كساني فيلم آماتوري گرفته باشند اما تنها اثرهاي مهم «بيدار شو آرزو» كيانوش عياري و «ميناي شهر خاموش» شهاب رضويان هستند، در حالي كه اگر پاي خاطرات بچه‌ها و بزرگسالان اين شهر بنشينيم، حرف‌هاي‌شان هر كدام سوژه‌اي براي ساخت اثري ماندگار است. بسيار خوشحالم باغ هنر به سرانجام رسيده و اميدوارم به فرهنگسراها و باغ هنرهاي ساير شهرها و استان‌ها تبديل نشود كه در آنها فعاليت‌هاي فرهنگي اندك و بيشتر از نوع دولتي است. اميدوارم باغ هنر با همان هدف اوليه به كار خود ادامه دهد و به مركزي براي موسيقي و شعر و فرهنگ تبديل شود و باز اميدوارم به زودي صداي جادويي استاد شجريان در اين مجتمع طنين‌انداز شود. يادمان باشد تعدادي از خوش‌صداترين خوانندگان موسيقي اصيل ايراني از اهالي بم بودند؛ از داريوش رفيعي گرفته تا ايرج بسطامي. باغ هنر توان آن را دارد كه سهمي قابل توجه در بازسازي روحي و رواني مردم و توسعه فرهنگي و اقتصادي بم داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون