محيط زيست، آن گونه كه ميتواند باشد
حميد پوران٭/ مشكلات محيط زيست در ايران اگرچه در سالهاي اخير شدت گرفته و متنوعترشدهاند اما متاسفانه در طول دولتهاي مختلف همواره يك روند افزايشي را نشان ميدهند. بر اين اساس منصفانه است كه بپرسيم آيا با تكرار برنامههايي كه تا به حال اجرا شدهاند ميتوان اميدي به بهبود شرايط زيستمحيطي كشوردرآينده داشت؟ يكي از پاسخهاي احتمالي اين است كه اين برنامهها به درستي اجرا نشدهاند كه اين خود منجر به پرسشهاي بيشتر, از جمله دليل عدم در نظر گرفتن توان اجرايي در هنگام برنامهريزي ميشود.
ملاقات روز يكشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۳ مسوولان و فعالان محيط زيست در ايران با عاليترين مقام مديريتي كشور را ميتوان فرصت منحصر به فردي براي همه گروهها و افراد دانست تا اگر واقعا و از سر دلسوزي قصد ساختن و بهبودي محيط زيست كشور را دارند لحظهاي درنگ كرده و با تامل از خود بپرسند در اين راستا چه نقشي را ميخواهند به عهده بگيرند. از اين ديدار ميشود به عنوان يك فرصت استثنايي استفاده كرد و يكبار براي هميشه از همه دعوت كرد كه محيط زيست و مسائل مربوط به آن را به عنوان مسائلي كلان و فراجناحي در نظر بگيرند و از آنها به عنوان وسيلهاي براي رسيدن به اهداف خود استفاده نكنند. اين ديدار ميتواند به خوبي پشتوانه و سرمايه مديريتي لازم براي بازنگري روشها و ابزارهاي راهبرد توسعه محيط زيست پايدار را فراهم كند. تعدد, تنوع و ماهيت مشكلات زيست محيطي موجود و رو به پيدايش نيازمند راهكارها و برنامهريزهاي نوين چند رشتهاي و ميان رشتهاي دراين زمينه است. با چنين نگاهي، ساختار كلاسيك قرن گذشته كه مرزبنديهاي كاملا مشخصي را براي بخشهاي مختلف محيط زيست، همانند جزيرههايي مستقل از هم، در نظر ميگيرد بسيار سادهانگارانه است. شايد به همان ميزان كه ما پست، تلگراف و تلفن را معادل همه فناوريهاي موجود در زمينه ارتباطات و اطلاعات درعصر حاضر در نظر بگيريم. حفظ و فراهم كردن محيطي قابل زيستن نه تنها نيازمند جلوگيري از تبديل بحران به فاجعه است بلكه بايد با پيشگيري ازشكلگيري مشكلات جديد و معكوس كردن روند مسائل فعلي (در مواردي كه امكانپذير است) در اين راستا گام برداشت. محيط زيست، به معناي كلي آن همانند پازل هزار تكهاي است كه هر قطعه شكل و نقش منحصر به خود را داشته و تنها با قرار گرفتن همه آنها در كنار هم تصويري جامع و واقعي از وضعيت موجود ترسيم ميشود كه بتوان بر اساس آن به دنبال برونرفت از مشكلات و حركت در مسير محيط زيست پايدار بود. راه طولاني رسيدن به وضعيت مطلوب زيستمحيطي همانند راندن به سمت مقصدي تازه است كه در هر لحظه با نگاه كردن به نشانهها و علايم موجود در مسير ميشود در مورد پيشرفت و صحت راه پيموده شده اظهارنظر كرد. در چنين فضايي كه چالشهايي همچون روند تغيير اقليم با تمام احتمالات متفاوت مربوط به آن و عمل نكردن كشورهاي همسايه به تعهدات خود مجموعهاي از برنامهريزيهاي متنوع و انعطافپذير را ميطلبد، فرد محور نبودن ساختار مديريتي محيط زيست كشور و اتكا بر بدنههاي متعدد كارشناسي آگاه و جامع كه بتواند اطلاعات لازم را به صورت سيستماتيك و بهنگام براي تصميمگيران فراهم كند يك ضرورت است. همان طور كه ذات علم پويايي و تحرك است, علوم محيط زيست هم به عنوان مجموعه گستردهاي از علوم تنها در صورت ارتباط مستمر با همتايان خود در دانشگاهها و سازمانهاي ديگر كشورها ميتوانند به سمت تكامل حركت كنند. اين مهم نيازمند نگاهي همهجانبهنگر است كه تبادلات علمي ميان كشورها وسازمانهاي محيط زيست را (حتي در صورت تفاوتهاي سياسي ميان كشورها) قدر بداند و تشويق كند. آزموده را دوباره آزمودن و كارنامهاي پر از اشتباه داشتن سرمايهاي نيست كه هيچ مدير يا كشوري بخواهد بدان افتخار كند. همين مساله ضرورت آموختن و الگو قرار دادن كشورهاي موفق درحوزه محيط زيست را بيش از پيش آشكار ميكند. پذيرفتن و بيان اين موضوع كه در ارتباط با محيط زيست هنوز در بسياري از مسائل اطلاعات كافي نداريم يا از ابزار لازم برخوردار نيستيم اما خود به اين نكته آگاه هستيم و در جهت برطرف كردن آن گام برميداريم قطعا به اطمينان بيشتر جامعه منجر ميشود. قضاوت مردم و ارزيابي آنها از چنين موضوع كلاني (وضعيت محيط زيست) كه سلامت جامعه مستقيما تحت تاثيرآن است (همانند توفانهاي گرد و غبار اخير در خوزستان و سيستان) ونحوه زندگي نسلهاي آينده را شكل ميدهد ضروري است. همچون ساير موضوعات, پيشنياز هر نوع قضاوتي داشتن اطلاعات و آگاهي لازم است. همان طور كه در قبل اشاره شد اگر حركتهاي زيست محيطي در كشور را به مثابه حركت وسيله نقليهاي در مسير محيط زيست پايدار در نظر بگيريم عموم مردم بايد بتوانند مسير حركت آن را رصد كنند. اگرچه مردم بهتر از هر كسي مستقيما اثرات تلاشها در اين زمينه را در زندگي روزمره احساس ميكنند اما وجود يك درگاه اينترنتي كه كليه فعاليتهاي مرتبط، ميزان پيشرفت و برنامههاي آينده را به صورت شفاف در اختيار آنان قرار دهد، در زمينه آموزش گام بردارد، نظرات آنان را دريافت كند و در هنگام بروز مشكلات به عنوان مهمترين مرجع رسمي قابل اعتماد مورد استناد قرار گيرد ضروري است. همان طور كه جامعه نيازمند درك اين حقيقت تلخ است كه پروسههاي اصلاح مشكلات زيستمحيطي نه ماهها بلكه گاهي سالها زمان ميبرد، سياستگذاران نيز بايد بپذيرند كه كليگويي، ارايه كردن مطالب مبهم و آمارهاي نهچندان قابل اتكا نتيجهاي جز تبديل شدن شدن بحرانها به فجايع زيستمحيطي كه گريبانگير همه خواهد بود ندارد. ماهيت فرابخشي محيط زيست نيازمند تلاشهايي فراتر از معدود جلسات شوراي عالي محيط زيست بوده و فعاليت دايمي دفتر اين شورا را جهت هماهنگي و ارتباط گسترده با ساير دستگاهها با هدايت سازمان محيط زيست ميطلبد. حال كه اتفاق نظر بيسابقهاي در همه سطوح مديريتي كشور در ارتباط با اهميت مسائل زيستمحيطي و بحرانهاي مرتبط با آن به وجود آمده است، اميد ميرود اين مساله ملي بدون حب و بغض مورد توجه همه تصميمسازان واقع شود و هزينههاي مورد نياز مقابله با اين مشكلات در مقايسه با بهاي بسيار سنگين نپرداختن به آنها مورد ارزيابي قرار گيرد
٭پژوهشگر ارشد انستيتو مطالعات خاورميانه، سواس، دانشگاه لندن