• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3211 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۶ فروردين

كي‌روش و زخم‌هاي كهنه فوتبال ايران

افشين معشوري| كارلوس كي‌روش اعلام كرده مي‌خواهد برود. او كه پيش از تعطيلات نوروز تصميمش را رسانه‌اي كرده بود، بعد از دو بازي دوستانه در اروپا به ايران برگشته و اين روزها مشغول چانه‌زني با مسوولان فدراسيون است. عالم و آدم مي‌دانند نه امروز، كه حتي در روزهاي نخست پس از جام جهاني عزم و اراده بر بركناري كي‌روش بود و كفاشيان به اشاره وزارتخانه كه اشتياق جامعه را براي ماندگاري او مي‌ديد، قراردادش را تمديد كرد. اما اين روزها دوباره بازي تازه‌اي آغاز شده و دو طرف با وجود اعلام قبلي مبني بر توافق براي جدايي كي‌روش، حرف‌هاي تازه‌اي مي‌زنند.  مي‌گويند كي‌روش مي‌خواهد ضمن فسخ قرارداد، كليه حق و حقوقش را بگيرد و برود و كفاشيان در مقابل مي‌خواهد از او غرامت بگيرد. اينكه چه كسي محق است و كدام شخص زياده‌خواهي مي‌كند، البته با بررسي دقيق و شفاف قرارداد و مفاد آن ميسر خواهد بود؛ اما مصاحبه‌هاي كفاشيان در زمان بستن قرارداد حاكي از آن است كه هر كدام از طرفين كه -پيش از يك سال- مايل به فسخ قرارداد باشند، بايد مبلغي را به عنوان غرامت بپردازند. يعني اگر فدراسيون مايل بود مي‌بايد كليه حقوق يكساله كي‌روش را بپردازد و ايضا از طرف ديگر ! اما اينكه اصلا كي‌روش بايد برود يا نه؟! بحث ديگري است. در تعطيلات نوروز (و حتي پيش از آن) فضايي پيش آمد و كمپين‌هايي نيز در حمايت از سرمربي تيم ملي تشكيل شد. عده‌اي (كه در اكثريت نيز هستند) مايل به ادامه كار كي‌روش هستند كه البته اغلب به دلايل غيرفني علاقه به ادامه كار كي‌روش دارند، اينكه كي‌روش با استفاده از پرنسيبش براي بازي تداركاتي‌مان تيم اروپايي پيدا كرده است. اينكه او در رئال‌مادريد و منچستر و تيم ملي پرتغال كار كرده است. اينكه نام بزرگي در فوتبال جهان است و مواردي از اين دست.  بد نيست بدانيم اصولا كار مربي يافتن حريف تداركاتي نيست و اگر كي‌روش چنين كاري مي‌كند نه تنها نبايد خوشحال بود كه بايد فدراسيون را توبيخ كرد و البته اگر واقعيت داشته باشد، مي‌ماند پرسشي بدون پاسخ كه چرا سرمربي تيم ملي پيش از آغاز جام جهاني و جام ملت‌ها چنين كاري نكرد؟! اينكه او در رئال، منچستر و تيم ملي پرتغال و كشورهاي ديگر كار كرده-بدون در نظر گرفتن كارنامه ناموفق او در رئال مادريد، ژاپن، امارات، پرتغال و دستياري موفق در منچستر- مربوط به گذشته اوست و با توجه به همان كارنامه، امروز اينجاست تا قراردادي نه‌چندان ارزان ببندد. اينكه نام بزرگي در فوتبال جهان است البته جاي بحث دارد. كي‌روش البته نامي به مراتب بزرگ‌تر از همه مربيان ايراني دارد؛ اما نام «كارلوس كي‌روش» هرگز نتوانست به داشته‌هاي فني بازيكنان ايراني بيفزايد.  بسياري از موسپيدكردگان فوتبال كه بدون تعصب به مقوله كي‌روش مي‌نگرند او را يك تئوريسين بزرگ مي‌دانند و معتقدند مي‌توانست بسيار به فوتبال ايران كمك كند، اما متاسفانه هيچگاه معلوم نشد چرا و به چه دليل فدراسيون نخواست او را تخليه اطلاعاتي كند و تنها به سپردن تيم بزرگسالان به او اكتفا كرد و معدود بازي دادن او در ساير تيم‌ها تجربه ناموفق «وينگادا» بود كه سرانجام آن شد كه ديديم.  پيش‌تر نوشته‌ام؛ اما بجاست بازنويسي كنم كه فوتبال ايران از اساس دچار مشكلاتي است كه اغلب به آن واقفند؛ اينكه نه برنامه درستي داريم و برنامه‌ريزان درستي، اينكه زمين‌هاي‌مان استاندارد نيست، اينكه قراردادهاي تجاري‌اي كه با اسپانسر‌ها منعقد مي‌شود دچار مشكلات اساسي است كه گاه بر معضلات فوتبال مي‌افزايد. اينكه عزم درستي براي پيشرفت فوتبال نيست و خيلي موارد ديگر كه نوشتن آن مثنوي هفتادمن خواهد شد.  در شرايط فعلي به نظر مي‌رسد چاره‌اي جز رفتن كي‌روش نباشد. چه او در بي‌برنامگي فدراسيون فوتبال ايران شايد قادر به عرضه نيمي از آنچه در چنته دارد، نيست. ماندن كي‌روش -با شرحي كه تاكنون بر او و متقابلا بر فوتبال ايران رفته است- چيزي جز در جا زدن و احتمالا پس‌رفت، نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون