• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4291 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۴ بهمن

كوتاه با ميترا معيني، داستان‌نويس

تجربه زيسته متفاوت زنان

گروه هنر و ادبيات

 

 

ميترا‌معيني تاكنون دو مجموعه داستان به نام‌هاي«معبد لاك‌پشت‌ها» و«آقاي چنار با من ازدواج مي‌كني؟» منتشر كرده كه در هردو مجموعه سعي دارد حال و هواي داستاني و زبان مخصوص به خود داشته باشد. يكي از مشخصات بارز داستان‌هاي معيني توجه به فضاهاي بومي و پيوند آنها به ادبيات مدرن است. گپ كوتاه مارا با اين نويسنده بخوانيد.

پرسشي كه معمولا از دوستان نويسنده مي‌پرسيم،‌ اين ‌است كه خودشان داستان را انتخاب كرده‌اند يا داستان‌ آنها را انتخاب كرده. شما براي اين پرسش پاسخي داريد؟

راستش من هيچ‌وقت نتوانستم داستان را انتخاب كنم. حتي مكان‌هاي داستان در ذهنم چرخ مي‌خورند و مرا به آنجا مي‌كشانند. در بيشتر داستان‌ها مكان‌ها هستند كه داستان و فضا و لحن را مي‌سازند و قصه با فرم مناسب خود شكل مي‌گيرد. كمپلكسي كه خود به خود در ذهن شكل مي‌گيرد و ناگهان غافلگيرت مي‌كند و نوشته مي‌شود.

شما در نوشته‌هاي‌تان به دنبال نوعي از احياي ادبيات ديارگرا هستيد. اين شيوه نوشتن از كجا سرچشمه مي‌گيرد؟

خب. جدا از تعلق خاطرم به اقليم، باز هم اقليم است كه مرا به خود مي‌خواند. شايد تاثيري كه عشاير زادگي و آشنايي نزديك با بخشي از سرزمينم و شنيده‌هاي بسيار در اين زمينه است كه باعث مي‌شود قصه‌ها در جايي خارج از آپارتمان شكل گيرد. در فضاي باز دشت‌ها، كوه‌ها، عمارت‌هاي اربابي و خلوتگاه‌هاي بكر عرفايي كه در خطه فارس كم نيستند.

يكي از مواردي كه هميشه ذهن من را مشغول كرده، حضور موثر نويسندگان زن در حوزه داستان‌نويسي‌است. شما اين حضور را چگونه ارزيابي مي‌كنيد و در داستان به دنبال چه هستيد؟

زن‌ها نيمي از جمعيت يك كشور هستند. چرا نبايد حضور داشته باشند؟ اينكه حقي ضايع شود جاي سوال دارد به نظر من. زنان به واسطه تجربه‌هاي زيسته متفاوت و محدوديت‌هاي زيادي كه در جامعه ما دارند رو به نوشتن داستان و رمان آورده‌اند. ادبيات مفر و سوپاپي هر چند اندك و زير تيغ اما باز هم فرصتي براي عرض اندام زنان است؛ ميداني كه مثل بقيه ميدان‌ها در تملك مردان بوده و زنان براي به دست آوردن سهم خود از آن تلاش زيادي مي‌كنند. در جامعه مرد سالار اين تلاش‌ها براي به دست آوردن سهم طبيعي چيزي غيرطبيعي به نظر مي‌آيد.

ظاهرا درحال نوشتن يك رمان هستيد. كمي از حال و هواي اين كار براي‌مان بگوييد.

خب اين رمان هم از نقل‌ها و خاطره‌هاي ايلي شنيده شده مي‌آيد با تم و مضمون مرگ خودخواسته. فضاي كار فضاي ايلخاني با نقل‌ها و خرده‌روايت‌هايي از زبان شخصيت‌هاي قصه است كه حول داستان اصلي مي‌چرخد و به تنه اصلي پيوند مي‌خورد. مرگ در اين كار حرف اصلي را مي‌زند.

در نبود جلسه‌هاي خوب داستان‌نويسي و پراكندگي دوستان نويسنده، چگونه خودتان را با سير رشد ادبيات داستاني همراه مي‌كنيد؟

گفتيد جمع‌هاي خوب داستان‌خواني به ياد جمع داستاني شيراز افتادم و سال‌هايي كه كنار دوستان عزيزم در شيراز داستان مي‌خوانديم و از هم مي‌آموختيم. جناب ابوتراب خسروي، محمد كشاورز، امين فقيري، قاسم شكري، طيبه گوهري، شهلا پروين روح و.... جمعي بي‌نظير كه هر كدام اختري هستند در فضاي داستان ايران. جاي اينچنين جمع‌هايي را در تهران به‌شدت خالي مي‌بينم. من معمولا از راه خواندن آثار چاپ‌شده دوستان نويسنده وضعيت داستان معاصر را رصد مي‌كنم.

نقش گياهان و طبيعت در كارهاي شما پررنگ است. آيا در اين زمينه كار مي‌كنيد؟

خب، من تحصيلاتم در زمينه گياه‌شناسي و طراحي فضاي سبز است. در حال حاضر به طراحي و اجراي فضاي سبز مشغولم. اين آشنايي نزديك با گل‌ها و درختان زمينه نوشتن بسياري از داستان‌ها بوده است.

جز اين آنقدر خوش‌شانس بوده‌ام كه تابستان‌هاي كودكي و نوجواني‌ام را در ييلاق بگذرانم. عشق و ولع من به طبيعت شايد به اين خاطر است. هميشه حس مي‌كنم كوه‌ها نزديك‌ترين دوستان و كسان منند و براي به دست آوردن انرژي به طبيعت متوسل مي‌شوم. طبيعت جزيي از زندگي است و وقتي مي‌نويسم خود به‌خود سرجاي خود مي‌نشيند و جاي مناسب خود را پيدا مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون