اسطوره مرگ پدر به دست پسر در جام ملتهاي آسيا
در يكي از جذابترين بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2019، تكليف هشتمين تيم صعودكننده به مرحله يك چهارم نهايي مشخص شد. قطريها كه با درخشش مهاجم جوان خودشان، المعز علي توانسته بودند با 9 امتياز كامل و بدون گل خورده راهي دور حذفي شوند، در بازي مقابل عراق نيز توانستند ركورد گل نخوردنشان را ارتقا بدهند و با تك گل بسام كه روي يك ضربه شروع مجدد به ثمر رسيد، شاگردان كاتانچ را از پيش رو بردارند و به مرحله بعد صعود كنند. ديدار تيمهاي قطر و عراق يكي از نزديكترين بازيهاي جام هفدهم بود. در اين ديدار هر دو تيم بازي قابل قبول و سريعي از خودشان به نمايش گذاشتند و موقعيتهاي خوبي روي دروازه يكديگر خلق كردند. شايد به نوعي بتوان گفت كه اختلاف اين دو تيم فقط همان ضربه كاشته مدافع قطري بود كه به زيبايي وارد دروازه جلال حسن شد.
البته شايد بهتر باشد بگوييم مدافع عراقي تيم قطر، تنها عامل برتري قطر مقابل عراق بود! بعد از بازي خبري به سرعت در تمام سايتهاي فوتبالي شروع به چرخيدن كرد و خبر از يك اتفاق دراماتيك در زمين فوتبال داد. اتفاقي شبيه به قصههاي اسطورهاي پدر و پسري كه مقابل هم قرار ميگيرند. ماجرا از اين قرار بود كه بعد از بازي مشخص شد بسام الراوي، بازيكني كه در دهمين بازي ملياش موفق شد اولين گل خودش را با پيراهن تيم ملي قطر به ثمر برساند، اصالتي عراقي دارد. نه تنها اصالتي عراقي دارد، بلكه او فرزند هشام الراوي بازيكن سابق تيم ملي فوتبال عراق و باشگاههاي الزورا و الشرطه عراق است. بازيكني كه با تك گلش موجبات حذف تيم فوتبال سرزمين پدرياش را از جام ملتها فراهم كرد. بازيكني 21 ساله كه البته در قطر متولد شده و آنجا رشد كرده.
معلوم نيست 21 سال پيش، اگر هشام ميدانست روزي پسر خودش باعث حذف تيم ملي عراق خواهد شد، باز هم به قطر مهاجرت ميكرد و فرزندش را آنجا به دنيا ميآورد يا نه؟ يا اينكه اجازه ميداد او فوتباليست شود و در تيم ملي قطر بازي كند؟ شايد اگر بسام فرزند يك عراقي ساده بود، منظور از ساده يعني فوتباليست نبودن، اين ماجرا خيلي به چشم نميآمد. بسيار بودهاند فوتباليستهايي كه اصالتي از كشوري ديگر داشتهاند و براي كشور ديگري فوتبال بازي كردهاند و اتفاقا مقابل تيم كشور مادري و پدريشان هم بازي كردهاند. مثلا بواتنگ كه اصالتي غنايي دارد و با تيم آلمان در جام جهاني مقابل غنا به ميدان رفت و پيروز هم شد. اما فرزند يك فوتباليست بودن در اين شرايط كمي متفاوت است. همچنين متفاوت است «بودن در تيم برنده» با «گلزني مقابل تيم سرزمين آبا و اجدادي.» اينگونه نگاهها است كه باعث شد گل بسام و اشكهاي مردم عراق كمي بيش از اندازه شكل فيلمهاي سينمايي را به خودش بگيرد. مثل فيلمهاي هندي كه آخر سر تماشاچي ميفهمد فلاني بچه فلاني بوده يا گودمن و بدمن قصه با هم رابطه خانوادگي داشتهاند و آن موقع بار دراماتيك قصه چند برابر ميشود.
البته در كنار مسائل فني و دراماتيك و سينمايي نبايد از بدشانسي عراق و سرمربي اين تيم نيز غافل شد. مصدوميت 3 بازيكن عراق كه هر 3 با تعويض اجباري مجبور به ترك زمين شدند، روند تاكتيكي عراق را بهشدت تحت تاثير قرار داد. اول از همه اين طارق همام بود كه در دقيقه 36 دچار مصدوميت شد و با چشمهايي گريان جاي خودش را به حوسني داد. خود حوسني نيز در دقيقه 66 دچار آسيب ديدگي شد و همانند طارق از زمين بازي خارج شد. تنها 5 دقيقه بعد اين امهاوي بود كه روي زمين افتاد و پزشكان تيم اعلام كردند كه او نيز بايد زمين مسابقه را ترك كند. تعويضهايي كه هر كدام شان ميتوانست در دقايق پاياني كمك زيادي به بهبود عملكرد عراق كند. اما اين اتفاق نيفتاد و در نهايت سد محكم عنابيها، نشكست. در نهايت بايد گفت بازي عراق و قطر در مرحله يكهشتم جام ملتها از هر نظر بازي عجيب و جذابي بود.