بنفشه سامگيس
سيد پرويز فتاح ميگويد «شرايط 10 ماه اخير، تمام محاسبات ما و دولت را برهم زد.» منظور رييس كميته امداد از «شرايط 10 ماه اخير»، 300 روز گره خورده به سه ماه پاياني سال 96 است. نيمه اول سال، روزي نبود كه خبر كشف انبار احتكار كالاهاي اساسي منتشر نشود. افت و خيز دقيقهاي و ثانيهاي قيمت ارز و سكه، چهره جديدي براي خيابانهاي معروف به بورس عرضه مسكوكات و اوراق بهادار ايجاد كرد؛ كركرههاي فروافتاده و نمايشگرهاي خاموش و تابلوي كوچكي، آويزان به شيشه ويترين صرافيها با اين جمله: «خريد و فروش سكه و دلار نداريم.»
اجناسي كه اقلام عمومي مورد نياز در زندگي يك خانواده از اقشار متوسط يا حتي كمدرآمد جامعه بود، يك شبه ناياب شد و «آشنايي» و «رفاقت» با بقال محل، سببي بود كه اين اقلام، يكشبه پيدا شده و با قيمت چند برابر و زيرميزي و پيچيده در كيسه سياه و پنهان از همسايه طبقه بالايي و طبقه پاييني، مثل يك جنس قاچاق، معامله شود. سيلاب گلآلودي كه در اين 300 و اندي روز در كل كشور جاري شد، دستپرورده دلالان و دزدها و محتكراني بود كه هيچ دليلي براي اين جنايت چند صد روزه نداشتند. تحريم و مزخرفات رييسجمهوري امريكا و گرم شدن دماي كره زمين و جشنهاي سال نوي ميلادي و.... فقط بهانهاي بود كه جامعه دزدها و دلالان، جيب خالي خود را دوباره بازيابي كنند. حاشيه سيلاب، كارخانهدارهايي ايستاده بودند كه تصميم گرفتند براي جا نماندن از قافله دزدها، حقوق كارگرانشان را ندهند؛ به همين سادگي. هيچ دليلي هم نداشت. كارخانه توليد ميكرد. چرخ كارخانه هم در حدي ميچرخيد كه صاحبان كارخانه تصميم به سرمايهگذاريهاي چند صد ميليارد توماني داشتند و در اين ميان، فقط حقوق كارگران، استخوان لاي زخمي بود كه بايد هر چه زودتر ريشهاش خشكانده ميشد. مجموع اتفاقات اين 300 و اندي روز، از قشر محروم و متوسط جامعه، توده معترضي ساخت كه خلط حنجرههاي ملتهبشان را به كف خيابانها آوردند. اخباري كه درباره اعتراضات خياباني ماههاي اخير منتشر شد، يكي از دلايل تصميم مجلس براي صدور مجوز پذيرش 620 هزار خانواده نيازمند در كميته امداد بود؛ 620 هزار خانوادهاي كه شايد در شرايط عادي، شامل تعاريف اساسنامه كميته امداد هم نميشدند اما درجه حرارت اعتراضات خياباني كه با حضور هزاران كارگر طلبكار معوقات مزدي 3ماهه و 6 ماهه و 14 ماهه، بالاتر ميرفت، رييس كميته امداد و وزير تعاون را واداشت كه تا مدت نامعلوم، «بايدها» را ناديده بگيرند و به فكر بازگرداندن آرامش به قشر ملتهبي باشند كه ديگر، دغدغهاش، يك سال نخوردن گوشت قرمز نبود. اين قشر ملتهب، امروز حتي پول خريدن يك قرص نان هم نداشت. پول نداشت و حقوق ماهانهاش را ميخواست و اين وسط، بازداشت هم ميشد و زندان هم ميرفت...
رييس كميته امداد، در گفتوگويي با «اعتماد»، نحوه رفتار با اين قشر معترض را زير سوال برده است؛ قشر معترضي كه در اين 300 و اندي روز و به تاوان حكمروايي دزدها و دلالان، وادار به سكوت شدند.
طي چند ماه گذشته و متاسفانه، مشابه شرايطي كه در دولت يازدهم هم شاهد بوديم، توليد دچار ركود شد و بسياري از واحدهاي توليدي، دست از فعاليت كشيدند و بنابراين، تعدادي از كارگران اين واحدها، شغل و درآمد خود را از دست دادند. علاوه بر اين، تعداد قابل توجهي از كارگران برخي واحدهاي توليدي هم با وجود استمرار فعاليت كارخانه، معوقات چند ماهه مزد داشتند كه به دلايل واهي، اين معوقات از سوي كارفرما پرداخت نميشد. بسياري از اين كارگران طلبكار حقوق قانوني و صنفي، طي ماههاي گذشته در چند نوبت، دست از كار كشيده و به خيابانها آمدند تا نسبت به معوقات چند ماهه خود اعتراض كنند اما برخوردهاي بسيار تندي با اين كارگران صورت گرفت و تعداد زيادي از اين كارگران، بازداشت و زنداني شدند. شما رييس يك نهاد حمايتي هستيد و بنا بر اعلام شما، طي 10 ماه گذشته و به دليل شرايط نامساعد اقتصادي، 620 هزار خانواده به طور موقت به جمعيت تحت پوشش كميته امداد اضافه شده كه خانوادههاي كارگران واحدهاي توليدي تعطيل شده يا حتي نيروهاي تعديل و بيكار شده هم بين اين 620 هزار خانوار بودهاند.
بله. بين جمعيت پذيرش شده در كميته امداد، اين اقشار هم بودهاند.
نگاه شما به برخوردهاي تندي كه با اين كارگران كه فقط معترض به تعويق طولانيمدت حقوق ماهانهشان بودند، چيست؟
من واقعا از اين بابت، اطلاع ندارم كه پاسخي بدهم اما حتما نظام اسلامي، بايد در موضع رحمت و عطوفت و ملاحظه باشد. خودمان هستيم و وجدانمان. طي 10 ماه گذشته ما با اين شرايط و فشار اقتصادي بر مردم مواجه بودهايم و دايم، تصاوير اعتراضات فرانسويها را پخش ميكنيم. مردم ما در اين شرايط، صبوري و بزرگواري كردند، حالا يك معترض هم چيزي در دست داشته و پرت كرده. من پرسيدم و سرپرست خانوار كارگري قسم ميخورد كه حقوق نگرفته و صحت داشت. 35 روز دولت امريكا تعطيل بود و كارمندان امريكايي، يك ماه حقوق نگرفتند. شاهد بوديد كه با چه حجم از اخبار متقن مواجه بوديم كه اعلام ميكرد كارمندان، براي دريافت غذا به خيريهها مراجعه كردهاند. ببينيد يك ماه حقوق نگرفتن، چه ميكند؛ آن هم با كارمند دولت امريكا، اينجا كه بماند. مگر حقوق آن كارگر چقدر است؟ يك ماه، دو ماه، سه ماه حقوق معوقه ... به كارگران معترض حق بدهيم. خيلي بايد با درايت، با عطوفت، با رحمت، با ملاحظه با آنها رفتار كنيم. مردم ما فهيمند، بزرگند. اسمش كارگر است، خيلي بزرگ است. اسمش مددجو است، روي سر ما جا دارد و بسيار ميفهمد. اگر اين فهم و درايت هم نبود، وضع امروز ما با اين 10 ماه دشواري كه پشت سر گذاشتيم، اين نبود، چون معاندان و دشمنان، چيز ديگري ميخواستند، آشوب ميخواستند و بههمريختگي ميخواستند و ميخواستند بگويند كار اينها تمام است. مردم كه اين كار را نكردند، با نجابت آمدند. من ديدم كه كارگر يا هر قشر معترضي كه آمد، واقعا با نجابت آمده بود. فرض كنيم در اين مراجعات و در اين اعتراضات، يك كلمه هم خطاب به منِ مسوول گفتند. آنها خيلي محترمانه حرفشان را زدند، ما به خودمان نگيريم. حتي شايد لازم است چند كلمه بدتر از اين اعتراضات را هم بشنويم، شايد ما هم كمي بيدار شويم. اين، اعتقاد من است. اين فضاي نقد، نعمت نظام است. قبل از اين، مردم نميتوانستند بيرون بيايند چون اشد برخورد وجود داشت. نمونهاش 17 شهريور است. ولي نظام اسلامي، اعلام كرد كه اينجا ميشود حرف زد. پس بايد گوش شنوا، دقيقتر و بيشتر باشد و مطمئن هستم كه مسوولان نظام در مجموع ميتوانند با همين روحيه و با آرامش، اقدام كنند؛ چنان كه بسياري دفعات، همين اقشار حرف داشتند و دولت بزرگواري به خرج داد و نمايندگان و مسوولان و دادستان، رفتند و حرفشان را شنيدند و بعضا هم حق را به آنها دادند و قانعشان كردند و مساله حل شد. اما در چنين شرايطي، با برخورد سخت و تند جواب نميگيريم و وضع، بدتر ميشود.
آيا ممكن است در مواردي مثل حوادث اعتراضي كارگران فولاد اهواز و نيشكر هفت تپه و هپكو، اگر نياز باشد يا حتي كارگراني از جمع همين مددجويان تحت پوشش موقت، از شما درخواست كنند، برويد و وساطت كنيد كه گره كارشان باز شود؟
حتما، چرا كه نه؟ مواردي هم بوده كه در اين مدت، از كميته امداد خواستند و ما دخالت كرديم. مشكل مربوط به اقشاري بود كه اگرچه مددجوي ما نبودند اما شرايطشان، بسيار شبيه مددجويان ما بود. طي 10 ماه گذشته، شرايط اقتصادي، به گونهاي سخت شد كه دفاتر كميته امداد با هجوم جمعيت مواجه شد. ساعت 12 شب به من خبر ميدادند كه دفتر امداد در شهر الف يا ب، لبريز از جمعيت است. در تمام موارد، به مدير مسوول گفتم مدارا كن، حوصله كن، نخواب، اخلاق را رعايت كن. ممكن است اين فرد مستاصل، حتي با عصبانيت هم آمده، اخلاق و برخورد شما باعث فروكش كردن و حل ماجرا ميشود.
وزير تعاون، پس از انتصاب، در جلسهاي كه جزييات آن رسانهاي نشد، ابراز نگراني كرد و گفت كه شرايط تورمي احتمالا در سال 98 هم به قوت خود باقي است. شما هم خبر داديد كه در سال جاري، مجلس براي پذيرش موقت 620 هزار خانواده معسر مجوز داده. افزايش پذيرش خانوادههاي نيازمند حتي به صورت موقت، تا چه زماني و تا چه عددي ادامه خواهد داشت؟
- فعلا با تثبيت تبصره 14 (اختصاص 7 هزار ميليارد تومان براي رفع فقر مطلق) توسط دولت و مجوز افزايش 20 درصدي مستمري مددجويان كميته امداد از سوي مجلس، خيال ما راحت است. به 620 هزار خانواده پذيرش شده هم اعلام كرديم كه تا شش ماه تحت پوشش ما هستند كه اشكالي هم ندارد اگر اين مدت، حتي تا آخر سال ادامه داشته باشد. به مرور، تعدادي از اين خانوادهها، از پوشش ما خارج ميشوند و تعداد جديد به جاي آنها پذيرش خواهند شد. بنابراين، اگر باز هم شرايط اقتصادي، براي بعضي اقشار دشوار بود، درگاه بسته نيست و پذيرش ما متوقف نميشود.
تا چه عددي و تا چه زماني؟
اين عدد و اين زمان، به ظرفيت پذيرش ما و مجوز دولت و مجلس بستگي دارد اما حتما نامحدود نيست؛ چنانكه امسال هم مجوز پذيرش ما 620 هزار خانواده بود.
تعداد كمي هم نيست؛ 620 هزار خانواده ...
با اين مجوز، ما كل صف را پوشش داديم و اعلام شد كه در كل كشور، صف خانوار نيازمند نداريم و تمام مراجعات را پذيرش كرديم كه فضا آرام شود. اميدوارم شرايط اين خانوادهها بهبود پيدا كند كه از پوشش ما خارج شده و نيازمند نباشند.
فكر ميكنيد به تعداد خانوادههاي نيازمند در سال 98 اضافه شود؟
نميدانم. اميدواريم اضافه نشود.