قاليباف در صدا و سيما چه گفت؟
آنچه در ادامه ميخوانيد مهمترين بخشهاي سخنان «محمدباقر قاليباف» در برنامه «بدون توقف» است كه از شبكه 3 سيما پخش شده است.
كشور نياز به كار دارد، وقتي افراد نميتوانند كار كنند بهانه بيخودي ميگيرند؛ متاسفانه وقتي افراد كار نميكنند و ميخواهند در قدرت بمانند بايد دروغ بگويند، ذلت بپذيرند و زد و بند كنند.
جالب است بدانيد كه براساس حسابرسي، بدهيهاي ما حدود ۱۶ هزار ميليارد تومان بود كه ۱۴ هزار ميليارد طلب قطعي از دولت است كه خود آقاي نجفي هم به آن اذعان كردند. غير از آن دولت يك ميليارد دلاري را كه مصوبه مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام بود هم به ما نداد. پولي كه خود آنها گفتند ۲۵ هزار ميليارد تومانش مربوط به اتمام پروژههاي آينده است. حالا نميدانم چرا اين رقمها هم جزو ديون تلقي ميشود. مگر پروژه آينده جزو ديون است؟ چون برطبق تعريف، ديون به پولي گفته ميشود كه كاري انجام شده و پرداخت نشده است.
ميگويند اموال شهرداري فروخته شده؛ درحالي كه در شهرداري تهران ليست اموال وجود دارد. بر همين اساس حجم مقدار زمينها و اموال شهرداري، نسبت به مديريت قبل دو برابر افزايش پيدا كرده است. پس همانطور كه ميبينيد اينها واقعا بحثهاي غيرمنطقي است. حالا ميگوييد رفاه نيست... چرا ؟ به خاطر اينكه يك تصميماتي بايد گرفته شود اما به خاطر همين بحثها اينگونه نميشود.
يكي از اشكالات اينجاست كه يك عده بسيار برخوردار و يك عده هم محروم شدند، ما اين را بايد حل كنيم. راهش هم برميگردد به عملكرد افراد، برنامهها، بودجه و پيگيري افراد.
نميدانم منظورتان از اينكه من به ساختارهاي حاكميت متصل هستم چيست! نه، ما به جايي متصل نيستيم و انشاءالله هم به خدا متصليم و انشاءالله نيتمان اين باشد كه به مردم خدمت كنيم، من فكر ميكنم باورها و الگوي مديريتي من متفاوت باشد.
همين مسائل است كه ميگويند اين دولت رفت و آن يكي دولت آمد اما وضع مردم عوض نشده. دليلش اين است كه هر دولتي كه ميآيد دار و دسته خودش را سر كار ميآورد و ميخواهد همه را بيرون كرده و از نو همهچيز را بسازد و حل كند. هيچ فرقي هم نميكند چپ و راست هم ندارد، اصولگرا و اصلاحطلب هم ندارد، هر جريان سياسي آمد ميخواهد جريان سياسي مخالف را بيرون كند. هيچكدام در راستاي تكميل يكديگر كار نميكنيم.
پول داريم ولي ديگر براي اين نوع مديريت چه ۱۰۰ ميليارد دلار درآمد داشته باشيم چه ۲۰ ميليارد دلار باز هم كم است؛ البته من معتقدم حتما ۲۰ ميليارد درآمد بهتر از آن ۱۰۰ ميليارد است. تجربه نشان داده وقتي دولتها درآمد كمتري داشته باشند كمتر هم به كار مردم فضولي ميكنند، چون وقتي دولت پول ندارد مردم را رها ميكند و اقتصاد درست ميشود. براي اين ادعا هم نمونههاي زيادي دارم. مثلا وقتي درآمد كشور شد ۲۴ ميليارد دلار صنعت كشور براي اولينبار رشدش دو رقمي شد؛ چرا چون همه بروكراسيها و موانع از سر راه مردم برداشته شد، چرخ صنعت چرخيد، صادرات رونق گرفت و وقتي درآمد كشور بالا رفت دوباره بروكراسيها شروع شد.
در پاسخ به اين سوال «آيا قبول داريد كه در حال حاضر سيستم كشور به سمتي پيش ميرود كه بحث مديريت اشرافي باب شده و ديگر مديران دغدغه مشكلات مردم را نداشته و اعتقاد دارند كه سفره انقلاب پهن است و مردم سهمي در آن ندارند، همين مساله مردم را نسبت به مسوولان بدبين كرده است». من اينكه اين اشكالات و موردها در حوزه فساد و آقازادهها هست را قبول دارم ولي با اينكه بگوييم اكثر مديران كشور اينطور هستند موافق نيستم. اكثر مديران اينطور نيستند، معمولا برخي رسانهها و افراد به دنبال فضاسازي و جوسازي هستند.
متروي تهران در زماني كه ما تحريم نبوديم دولت هم با شهرداري هماهنگ بوده، در طول ۲۵ سال ۷۳ كيلومتر ساخته شده با همان شهرداري و پرسنل در دولت نهم و دهم كه با مديريت شهرداري هم مخالف بوده؛ حتي حق قانوني شهر تهران را هم نميدادند و در دولت يازدهم و دوازدهم كه باز با شهرداري مخالف بودند در طول ۱۲ سال تحريم داخلي و خارجي، بيش از ۲۰۰ كيلومتر مترو ساخته شده. پس باورها و مديريت مهم است. منابع انساني و باورهاي يك فرد سرمايه اصلي يك مديرند. اينها هستند كه پول توليد ميكنند. ما يك جاهايي شعار مرگ بر امريكا ميدهيم اين لازم است اما كافي نيست، شعار مرگ بر امريكا در حوزه اقتصاد رفاه و خدمت به مردم است، شما اگر خدمت نكنيد هرچه ۱۳ آبان برگزار كنيد اثر عكس دارد.
درمورد ازدواج دخترم جايي مراسم گرفتم كه همه كارمندهاي شهرداري مراسم ميگيرند. تعداد مهمانها هم كمتر از ۴۰۰ نفر بود، دو نوع غذا هم بيشتر نداديم. ولي روز بعد رسانهها گفتند رفتند يك پارك جنگلي را قرق كردند و بعد هم رفتند عروسي يك خانواده ديگر با كلي ماشين مدل بالا و آنچناني، وقتي رفتم طرقبه پدرم ميگفت: من ميروم نماز يا هر جايي مردم ميگويند ما حاج باقر را ميشناسيم اين حرفها درست است؟ من معتقدم مجموعه نظام آنجايي كه تخلف ميبيند، فساد ميبيند، در چارچوب قانون نبايد كوتاه بيايد خصوصا آنجا كه كسي مسوول و مدير است بايد در اولويت به حساب او رسيدگي شود.