هزينه بيدقتي مسوولان چيست؟
بياعتمادي مردم
محسن پاكپناه
يكي از مهمترين مباني اصول برنامهريزي عصر نوين در ديدگاهها و حتي نظريات سياسي ورزش، رفتار صادقانه با مردم و ايجاد محيط امن اعتماد در بستر جامعه است. بر اساس اين وصايا و سفارشها، يك سازمان هنگامي ميتواند اميدوار به اجراي صحيح سياستهاي به جا يا به عبارت دقيقتر اميد به توفيق برنامهها و طرحهاي هدفمند خود باشد كه مخاطبان خاص و نيز عامه مردم به مسوولان و كارگزاران اين طرح و برنامهها اعتماد كافي پيدا كنند. لازم به ذكر است كه اين موضوع از بديهيترين و درعين حال مهمترين اصول موفقيت در هر سازمان است كه همساني گفتار، وعدهها و عملكرد مسوولان آن تشكيلات را ميطلبد و درنهايت موجب دلگرمي و جلب اطمينان مردم ميگردد، امري كه در سالهاي اخير در بسياري از زمينهها كمتر مشاهده شده است.
تناقض در گفتار اكثر مسوولان ورزشي كشور نيز با ثمره بياطميناني جامعه همچنان در حال تكرار است.
براي مثال ما هنوز درمورد حق پخش تلويزيوني مسابقات ليگ برتر درگير دعواي فدراسيون و صداوسيما هستيم! يعني اگر ارادهاي هم در مجلس شوراي اسلامي براي گرفتن حق فوتبال وجود داشته باشد، هيچ كس را ياراي مقابله با اين نهاد و احقاق حق باشگاهها نيست. و اينچنين است كه با آغاز هر فصل از ليگ برتر فوتبال ايران، بحث ممانعت از ورود تجهيزات و دوربينهاي تلويزيوني به داخل ورزشگاهها داغ ميشود و آنگاه با يك ارتباط تلفني همهچيز دوباره به حالت قبل بازميگردد و آش همان است و كاسه همان! در صورتي كه از اين قبيل ارتباطات تلفني و ماورايي بايد در جهت گرفتن حق فوتبال از صداوسيما برقرار گردد و نه بالعكس.
نكته مهم ديگر آنكه در مقاطع حساس، مثل همين روزها كه مشغول انتخاب سرمربي تيم ملي هستيم، گاه اخبار ناموزوني از منابع خبري همچون مدير روابط عمومي وزارت ورزش و جوانان و سايرين به گوش ميرسد كه با هيچ منطقي همخواني ندارد و صد البته كه در دقت و وسواسي كه بايد در چنين گزينشي به كار گرفت، شكي وجود ندارد. پيش كشيدن نامهايي كه با هيچ متر و معياري براي نشستن روي نيمكت تيم ملي فوتبال كشورمان به ايران سفر نخواهند كرد يا گزينههاي امتحان پسداده داخلي، مصداق بارز همان رفتارهاي غير صادقانه است و باعث ايجاد حس عدم اعتماد در ميان اهالي فوتبال و فوتبالدوستان ايراني ميشود. صرف نظر از اينكه با پيش كشيدن اين نامهاي متناقض و گاه بوالعجب، وضعيت كنوني و نتيجه اين تصميم مهم فدراسيون چه ميتواند باشد و آيا فدراسيون در اجراي طرح استخدام سرمربي تيم ملي عملكرد مناسبي خواهد داشت يا خير، منشأ اين دوگانگي و طبايع متضاد در وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال نيز قابل تامل است. به هر حال اگر هر مقام مسوول در اين برهه در ارايه اطلاعات درست به مردم دچار اشتباه شوند، دود اين بيدقتي به چشم مردم، مسوولان و در نهايت فدراسيون فوتبال، وزارت ورزش و دولت ميرود. بنابراين دقت بيشتر در انتشار اطلاعات در چنين شرايطي كه در آن قرار داريم، ضروري مينمايد، چراكه عاقبت چنين تناقضهايي پيامدي جز سلب اطمينان مردم به فدراسيون و ساير دستگاههاي مسوول نخواهد داشت.