ما هم دلواپسيم
سيد علي ميرفتاح
يكي از اعضاي محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام، در جمع يارانش به اختصار، روند بحث درباره پالرمو را گزارش ميدهد. در حين گزارش الحق والانصاف نكتههاي صواب ميگويد و دلالت به خير ميكند. او ميگويد همه بايد مطيع قانون باشند و به هر تصميمي كه مجمع ميگيرد اگرچه مخالف ميلشان است، گردن بگذارند. فايل صوتي اين گزارش در شبكههاي اجتماعي موجود است و احتمالا شنيدهايد. نشنيدهايد هم با يك سرچ ساده ميتوانيد، پيدا كنيد و بشنويد. من اگرچه با محتواي بحث اين بزرگوار موافقت تام و تمام دارم، اما در سخنراني ايشان تعبيري شنيدم كه به فكر فرو رفتم و باعث شد كمي تا قسمتي نگران لايحه موسوم به پالرمو شوم. به بيان ديگر با اينكه به مسوولان كشور و تصميمگيران كلان اعتماد دارم، اما پس از شنيدن اين فايل صوتي در زمره دلواپسان درآمدم و ترديدهاي زيادي به ذهنم راه يافت. اين عضو بزرگوار مجمع تعبير خاص و عجيب و غريبي به كار نميبرد، بلكه پالرمو را جور ديگري تلفظ ميكند. ما همه ميگوييم Palermo و منظورمان كنوانسيوني است كه در پالرموي ايتاليا به تصويب رسيده اما اين استاد بزرگوار آن را Palremo تلفظ ميكند. يعني روي «لام» ساكن ميگذارد و «ر» را كسره ميدهد. شما از اين اشتباه لفظي چه چيزي دستگيرتان ميشود؟ نه ميخواهم طعنه بزنم و نه ميخواهم خدايي نكرده، اشتباه تلفظي يك استاد بزرگوار را دست بيندازم. اگر سرگرم گاف گرفتن و طعنه زدن شويم، چيزي جز خسران نصيبمان نميشود. اما از آنجايي كه در جايي مثل مجمع تشخيص مصلحت نظام حتي يك راي هم اهميت فوقالعاده دارد و ميتواند سرنوشت كشور را عوض كند، شايسته است تامل كنيم و از خود بپرسيم كه آيا همه افراد تصميمگير به اندازه كافي بر مساله پالرمو وقوف دارند و واضح و روشن جزييات آن را ميدانند و باخبرند كه به چه چيزي قرار است آري يا نه بگويند؟ من نميدانم در مجمع چند ساعت درباره پالرمو صحبت شده. طبق گزارشهاي رسانهاي دبير مجمع در اين باب كم و كسر نگذاشته و حداقل بيش از سه هفته است كه جلسه تشكيل ميشود و جوانب چنين امر خطيري را كارشناسانه ميسنجند. احتمالا جزوههايي هم تدارك ديدهاند و مختصات لايحه را به استحضار اعضا رساندهاند. در اين ميان دولت و مجلس هم تا آنجا كه زورشان رسيده درباره پالرمو صحبت كردهاند و اهميت تصويبش را يادآور شدهاند. علاوه بر اينها ما روزنامهها هم به تفصيل در اين باره قلمفرسايي كردهايم و آرا و نظرات مختلف را به اطلاع عموم رساندهايم. آن طرفيها در رد و اين طرفيها در تاييد پالرمو چندين هزار كلمه نوشتهاند و گفتهاند و بحث كردهاند و كماكان مينويسند و ميگويند و بحث ميكنند. اضافه ميكنم كه تلويزيون هم كم كاري نكرده و تقريبا هر شب بحث پالرمو را پيش كشيده. گوشيهاي موبايل را هم باز كنيم مباحث پالرمو، له يا عليهش بيرون ميريزد. با همه اينها استاد بزرگواري كه ذكر خيرش جلوتر رفت حتي اسم پالرمو را طور ديگري تلفظ ميكند و گويي اولين بار است اسم اين شهر را بر زبان ميآورد. آيا اين تلفظ شما را نگران نميكند كه نكند ماجرا را كما هو حقه نشناسند و بنا به ملاحظات ديگري براي تصويب يا رد آن قيام و قعود كنند...
چند وقت پيش يكي از خطباي محترم جمعه وقتي ميخواست خطر شبكههاي مجازي را به دولت و ملت گوشزد كند اشاره به فيسبوك كرد، اما او هم اسم اين شبكه اجتماعي را نادرست تلفظ كرد. گفت فيسبوك. فيس بر وزن خيس. اين اشتباه را اگر يك آدم معمولي ميكرد عيبي نداشت و نبايد آن را به رويش ميآورديم. اما خطيب جمعه فرد مهمي است و كلامش نافذ است و حرفش بر مناسبات فرهنگي و اجتماعي و سياسي تاثير ميگذارد. حداقل چيزي كه از اين خطاي تلفظ ميفهميم، اين است كه خطيب محترم براي حرفش، آنچنان كه اقتضا ميكرده مطالعه نفرموده، جوانب امر را نسنجيده و بر سوژه مورد نظرش (فيسبوك) اشراف نداشته. قرآن مجيد صريحا ما را امر فرموده كه «لاتقف ما ليس لك به علم» اين فرمايش قرآن را همه خردمندان عالم از هر طايفهاي تاكيد موكد كردهاند. در زندگي خصوصي هم نبايد دنبال چيزهايي برويم كه بر آنها علم نداريم. در زندگي جمعي به طريق اولي چنين است. در جاهايي مثل مجلس يا مجمع اعضا نميتوانند بلكه نبايد درباره چيزي كه به آن به اندازه كافي علم ندارند، تصميم بگيرند، زيرا نهتنها «ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا» بلكه به موكلين خود و به مردم نيز بايد پاسخ بدهند و راي و عقيده خود را توجيه عقلاني كنند. البته ما ميدانيم كه متاسفانه قضيهاي مثل پالرمو بيش از حد سياسي شده است و «علم» و مسووليت تحتالشعاع مناسبات سياسي قرار گرفته. آيا جاي دلواپسي ندارد؟