كشتي و گرداب انتخابات
وحيد جعفري
بازي وارد فاز جديدي شده است؛ بازي بزرگي كه بر سر تصاحب سكان هدايت بزرگترين فدراسيون ورزشي ايران شكل گرفته و بسياري را وسوسه كرده تا احساس مسووليت كنند و وارد عرصه شوند؛ احساس مسووليتي كه معلوم نيست تا زمان آغاز ثبتنام نامزدهاي احراز پست رياست فدراسيون به سراغ چند نفر ديگر رفته و آنها را مجاب كند كه وظيفه آنهاست تا دين خود را به كشتي ادا كنند و بيچاره كشتي كه همچون گوشت قرباني در ميانه افتاده است و هر كس از گرد راه رسيده ميخواهد آن را به نفع خود تصاحب كند، فارغ از اينكه اوضاع و احوال چطور بوده و اصلا زمان مناسبي براي ورود است يا نه.
شرايط اين روزهاي ورزش ملي ايران به هيچ وجه يك شرايط عادي و نرمال نيست، كشتي مسابقات مهمي را پيش رو دارد و المپيك از آنچه كه تصور ميشود به اين رشته پرافتخار نزديكتر است و كشتي براي اينكه بتواند در ميادين پيش رو به خصوص المپيك موفق عمل كند نياز دارد تا بدون حاشيه و با آرامش به مسير خود ادامه دهد و براي اينكار نيازمند چهرهاي معقول و منطقي است. كشتي خيال آسوده ميخواهد و حمايت. مسير مشخص است و برنامه معلوم، فقط بايد فردي بيايد كه دغدغه كشتي داشته باشد و از هيچ تلاشي براي موفقيت كشتي دريغ نكند. در واقع كشتي در اين شرايط نيازمند يك ايثارگر است تا از خود در راه موفقيت كشتي بگذرد و اين فرد نميتواند برخلاف تفكرات ژرف متوليان ورزش كه در ته ذهن خود به دنبال مديري غير ورزشي براي اين رشته هستند تا به واسطه لابيهاي خود ارتباط اجتماعي و مالي براي اين رشته بياورد، باشد. كشتي شايد روزگاري بتواند با مديري خارج از دايره خانواده خود به موفقيت برسد؛ اما امروز آن روز نيست. المپيك در پيش است و فرد غير متخصص همانطور كه محمدرضا يزدانيخرم در چند سال نخست سردرگم بود، گيج خواهد زد و اين مساوي است با باخت سنگين كشتي در المپيك و به طبع آن شكست بزرگ ورزش ايران در اين بازيها، پس قبل از هر چيز بهتر است مسوولان ورزش قيد مديري غيرورزشي براي اين رشته را كه به هيچ وجه مورد قبول اهالي ورزش ملي ايران نيست بزنند و آرامش و تمركز كشتي و خانواده اين ورزش را در اين شرايط حساس به هم نزنند. حالا زمان مناسبي براي تكرار تجربه نسبتا موفق مهندس اكبر تركان در كشتي نيست.
اما فردي كه براي رياست فدراسيون كشتي خواهد آمد، بايد بداند شرايط اين روزهاي اين رشته بسيار حساس است، براي همين ما به هيچ يك از دوستان پيشنهاد نميكنيم در اين برهه حساس سكان هدايت كشتي را به دست گيرد، پيشنهاد ما به دوستان اين است كه حذر كنند از ورود به اين مسير كه سر ميشكند ديوارش! از همين رو اگر كسي واقعا دلش براي كشتي ميسوزد، اگر هم احساس تكليف ميكند، اقدامي نكرده و وارد عرصه نشود و بگذارد كشتي با حداقل چالش به راه خود ادامه دهد، چرا كه امروز شرايط عادي و نرمال نيست؛ اما اگر با تمام اين تفاسير وارد گود شد، توجه داشته باشد كه امروز مباحث اقتصادي مهمتر از فني است و مسائل فني مهمتر از هر زماني در كشتي. پس كشتي نياز به فردي دارد كه قبل از روشنايي هوا در فدراسيون حاضر شود و بعد از تاريكي از فدراسيون برود، امروز در جنگ نيستيم؛ اما تبعات جنگ با ماست و از رگ گردن به ما نزديكتر، پس اگر كسي اين توان را در خود نميبيند كه در اين شرايط از پس امور برآيد، به خود و كشتي لطف كرده وارد كارزار نشود.
كشتي با رفتن رسول خادم، 100 را از دست داده است، ما و متوليان ورزش چه كوتهفكرانه و خودخواهانه سرمايه چون او را از دست داديم تا حالا در اين گرداب به دنبال منجي باشيم. اگر كسي در اين شرايط بخواهد موفق شود علاوه بر اينكه تمام فاكتورهاي لازم براي اينكار را بايد داشته باشد، بايد دو برابر رسول يا حتي بيشتر از او تلاش كند و شب و روز را به هم بدوزد، وگرنه محكوم به شكست خواهد بود.
در اين راه نبايد دلخوش به وزارت ورزش و حمايت آنها باشد كه كارنامهشان نشان داده در بردها هستند و در شكستها نه. كشتي آن رشتهاي نيست كه وزارت يا ديگر مسوولان ورزش بتوانند آنطور كه دوست دارند برايش رييس انتخاب كرده و تصميمگيري كنند. پول وزارت ورزش به كشتي وفا نكرده و نميكند، پس اگر فردي دل به حمايت وزارت خوش كرده، بداند كه سخت در اشتباه است. دلمان براي كشتي ميسوزد، كاش خادم را به سمت استعفا و رفتن سوق نميدادند، كاش تا المپيك ميماند و كار ناتمام خود را به اتمام ميرساند.
واقعا وزارت ورزش در گود كشتي به دنبال چيست؟! چرا دست از سر كشتي برنميدارند و اين رشته را به حال خود رها نميكنند تا ورزش اول ايران بدون حاشيه و دغدغه خود را مهياي حضور در المپيك كند؟ اگر قرار است با منت و دخالت حمايت كنند، بهتر است كه نكنند. چرا براي آقايان! به كرسي نشاندن حرفشان مهمتر از كسب موفقيت است؟
مخلص كلام اينكه، كشتي به رييسي از درون خانواده خود كه مستقل، منعطف، مقبول، جسور، زيرك، عميق، آيندهنگر، با برنامه و ارتباط، محبوب، آشنا با شرايط روز كشتي دنيا، فن و بند و ادبيات بالادستيها و پايين دستيها و خانواده اين رشته باشد، نياز دارد، در غير اينصورت با اين سياست، بايد فاتحه ورزش ملي ايران را خواند.