• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4314 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۵ اسفند

درباره نمايشگاه نقاشي كاوه كاووسي: تكيه دولت

تجربه لحظه تاريخي

شاهين محمدي زرغان

 

 

كاوه كاووسي بعد از سه سال، اين روزها «تكيه دولت» را در گالري نيان به نمايش گذاشته است. براي نگاه به آثار كاووسي بايد سير كارهاي او را مشاهده كرد، جايي كه از «كله‌معلق‌ها» شروع مي‌شود، با «دژاوو» ادامه مي‌يابد و با تكيه دولت به بلوغ مي‌رسد. در همين ابتداي امر بهتر است تكليف خود را با اين آثار روشن كنيم، تكيه دولت ظرفي است كه ايده‌هاي قبلي كاووسي را يكجا و منسجم جمع كرده است وگرنه خط فكري تفاوتي نكرده است. مساله، همچنان زمان و تاريخ است و آنچه بر سر «من» و هويت مي‌آورد. اثر كاووسي مي‌خواهد مخاطب را در يك لحظه گير بيندازد و او را مسخر يك حال قرار دهد كه به هيچ عملي منتهي نمي‌شود و خود ديدن در آن لحظه
به عنوان يك تجربه طرح مي‌شود. حال كه از لحظه و تاريخ صحبت شد، بهتر است كمي بيشتر به اين دو نكته بپردازيم. اگر تاريخ را منحني درنظر بگيريم، لحظه تاريخي نقطه تكين روي اين منحني است يعني يك وضعيت ناب! تجربه قرار گرفتن در لحظه است كه تجربه زمان ناب را مي‌سازد. منظور از نقاط تكين در ديفرانسيل آن نقاطي در منحني است كه شيب منحني عوض مي‌شود و در اصطلاح به آن نقاط عطف مي‌گويند. اين نسبت ديفرانسيل را مي‌توان در استعاره و تعريف مارسل پروست از هنر فهميد. او مي‌گويد، هنرمند دو شيء را چنان به هم نزديك مي‌كند كه تفاوت‌شان به صفر ميل مي‌كند اما نتيجه همان اولي نيست بلكه استعاره شكل گرفته است؛ كاري كه اين نقاش نيز سعي كرده با تاريخ، زمان و متريال هنري خود انجام دهد. او حال و گذشته را برقراري اين نسبت استعاري چنان به هم نزديك مي‌كند كه سايه گذشته بر حال چنان سنگيني مي‌كند كه تاريخ را از چنگال زمان تقويمي مي‌رهاند و زمان ناب و آن لحظه تاريخي را كه مدنظرش است بر مخاطب آثارش جلوه‌گر مي‌سازد. كاوه كاووسي تكيه دولت زمان قاجار را برگزيده است. مكاني كه فقط در دوره‌اي خاص وجود داشته و بعد از بين رفته است، مكاني كه برخي اوقات تاريخ را به «لحظه»هاي تاريخي بدل كرده است، مكاني كه ديگر نيست اما براي هنرمند تبديل به ظرفي شده كه بتواند ايده‌هاي قبلي خود را همه‌فهم‌تر ارايه كند. كاري كه دستگاه مختصات در رياضي با نقاط و منحني‌ها مي‌كند و به آنها انسجام مي‌بخشد. اگر از ايده‌هاي انتزاعي هنرمند در اين چند سطر كوتاه بگذريم لازم است به دو مورد از خلاقيت وي اشاره كنيم. يكي استفاده از فلز در كنار بوم و مقواست كه با مفاهيم تكيه دولت و تعزيه‌خواني گره خورده است زيرا ماده‌اي است كه امروزه در اين مراسم نيز حتما مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بازتوليد صحنه‌هاي تاريخي روي فلز علاوه بر برقراري آن نسبت ديفرانسيل استعاري كه از آن صحبت شد، از لحاظ پيوند تاريخي و فرهنگي كاملا منطبق و مناسب است. مورد دومي كه نبايد از آن گذشت استفاده از پلان معماري تكيه دولت در نقاشي است. استفاده از پلان معماري ميدان امكان گسترده‌تري براي ارجاعات و برخورد استعاري به مخاطب مي‌دهد. زماني كه براي مخاطب امروزي از ميدان آزادي يا ساختمان‌هاي پابرجا صحبت مي‌كنيم نوعي از بازنمايي يا آگاهي از آن در ذهن آنها شكل گرفته است. اما براي اين مخاطب تكيه دولت تنها يك اسم است كه شايد حتي عكسي هم از آن نديده باشند و هيچ آگاهي يا بازنمايي ذهني مرتبه اولي وجود ندارد. حال ساختماني كه تصوري از آن نداريم به صورتي اصيل و انتزاعي آن يعني پلان معماري به نمايش درآمده است. آيا اين همان تكيه دولت است؟ نمي‌توان آن را به كلي ديگر تعميم داد؟ نمي‌توان آن را در نسبت تاريخي ديگري فهميد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون