نگاهي به تصميم وزارت كشور براي تشكيل كارگروه دايمي نشاط اجتماعي
اي شادي آيا با كارگروه ميآيي؟
گروه اجتماعي
«از هزاران نفري كه در پژوهش شركت كردند خواسته شد نردباني با 10 پله را تصور كنند و بگويند كه حس ميكنند روي كداميك از اين پلهها ايستادهاند.» اين توصيفي است از نحوه پرسش از شركتكنندگان در پژوهشي كه نتايج آن در قالب «گزارش شادي جهاني سال 2018» منتشر شد. در انتهاي همين گزارش بود كه مشخص شد فنلاند، دانمارك، ايسلند، سوييس و هلند در بالاترين جايگاه احساس شادي در دنيا ايستادهاند. مجمع جهاني اقتصاد در مطلبي با اشاره به نتايج اين گزارش نوشت: «برخي ثروتمندترين ملتهاي دنيا مانند امريكا و ژاپن در رتبههاي به مراتب پايينتري در اين ليست قرار دارند.» و از همين نكته به اين نتيجه رسيده است كه ثروت الزاما شادي نميخرد و بايد به مواردي مانند سلامت در اندازهگيري شادي توجه بيشتري شود. مشخص نيست بر چه پايهاي سنجش معيارهاي علمي صورت گرفته است، اما با هر متر و معياري حالا وزارت كشور به اين نتيجه رسيده است كه نشاط اجتماعي در ايران پايين است و براي همين بود كه روز گذشته عبدالرضا رحماني فضلي، وزير كشور از تشكيل كارگروه دايمي «نشاط اجتماعي» خبر داد.
روي نقشه آنلايني كه از جهان ترسيم شده، ميزان شادي كشورها از سبز پررنگ تا قرمز تيره نمايان شده است و با كليك روي نقشهها ميتوان به درجه شادي ملتها پي برد. ايران در ميان طيف زرد تيره و نارنجي، درگير يك رنگ نارنجي تيره است و روي نقشه كشورمان رتبه 84 از ميان 140 كشور هويدا است. آنچه در گزارش شادي جهاني مورد سنجش قرار گرفته است 6 عامل عمده در تعيين شادي جوامع است: سرانه توليد ناخالص ملي، حمايت اجتماعي، اميد به زندگي، آزادي انتخاب در زندگي روزمره، ميزان بخشندگي در جامعه و سطح فساد.
حال بنا بر همين عوامل يا آنچه مسوولان رسيدگي به امور اجتماعي كشور ميدانند، وزير كشور ميگويد كه وضعيت نشاط اجتماعي نگرانكننده شده است. رحماني فضلي در يكصد و چهاردهمين نشست شوراي اجتماعي كشور گفت: «با توجه به شرايط جامعه و ضرورت توجه به بحث نشاط اجتماعي حتما بايد زمينهسازي لازم را انجام دهيم. ما دو سنجش انجام داديم. در هر دو سنجش باورهاي فردي با پيمايشهاي اجتماعي متفاوت بوده است. نشاط مساله يك بعدي يا دو بعدي نيست چون با روح انسان درگير است. برخي ميگويند عامل اقتصادي عامل نشاط است. بلكه ما ميبينيم كه عامل اقتصادي اكنون عامل بيقراري است. شوراي اجتماعي بايد در حوزه روانشناسي اجتماعي اقداماتي را انجام دهد. ما بايد برنامهها و اقداماتمان را به سمت نشاط واقعي ببريم. همه دستگاهها بايد در حوزه وظيفه و فعاليت روزانه خود، با مخاطبان بيروني خود برنامههاي خود را در قالب نشاط داشته باشند.» وزير كشور پيشنهاد داده است كه صداوسيما هم ميتواند در ايجاد اين نشاط سهم داشته باشد: «چهارشنبه سوري و ايامي از اين دست را ميتوانيم تبديل به يك فرهنگ عمومي كنيم كه اين مساله باعث ايجاد وحدت عمومي هم ميشود. صدا و سيما بايد جلوههاي فرهنگي و تجلي آن را در تلويزيون به خوبي نمايش دهد.» و در پايان جلسه اعلام شد كه قرار است كارگروه دايمي نشاط اجتماعي در وزارت كشور برپا شود؛ كارگروهي ديگر كه ميتوان آن را به فهرست ساير كارگروههايي كه براي رسيدگي و حل مشكلات ديگر تاسيس شدهاند، افزود.
مراقب دكانها باشيم
شادي و نشاط حتما حالا تبديل به يكي از مسائل جدي پيش روي كشور شده است، اين موضوع را هر بار جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعي پس از هر اتفاق ملي كه سبب بيرون ريختن مردم از خانهها و جشنهاي خياباني يكشبه ميشود عنوان ميكنند. اما يكي از موضوعاتي كه شايد بايد از حاشيه به متن كشيده شود موضوع همين تشكيل كارگروهها است. اين كارگروههايي كه قرار است گرهاي از مسائل جامعه باز كنند از كجا ظهور كردند و چه كاري از پيش ميبرند. سيامك زندرضوي، جامعهشناس اين كارگروهها را بيش از هر چيز زمينهساز اشتغال براي گروههاي خاص ميداند تا راهكاري براي حل مشكلات. زندرضوي به «اعتماد» ميگويد: «اگر از دور به نوع فعاليتهاي اجتماعي وزارت كشور يا ساير دستگاهها نگاه كنيد ميبينيد كه هر مساله اجتماعي بهانهاي ميشود براي اينكه سازمانهاي جديدي تاسيس شوند. علت هم بسيار ساده است.
به عنوان مثال وقتي بحث اعتراض حاشيهنشينان (كه سابقهاش به دهه 70 برميگردد) پيدا شد، سازمان اجتماعي در وزارت كشور به وجود آمد؛ با اين ادعا كه متولي شناسايي و حل مسائل اجتماعي هستيم.» زند رضوي معتقد است كه همراه با افزوده شدن روزبهروز مسائل اجتماعي كشور، فارغالتحصيلان خاص به تناسب اين مسائل براي خودشان سازمان و كارگروه تعريف ميكنند: «آخرين نمونهاي كه سراغ دارم تاسيس دفاتر تسهيلگري وزارت كشور است كه زيرنظر شركتهاي مادرتخصصي در تهران قرار است در شهرهاي مختلف، مسائل موجود در محلهها را شناسايي و حل و فصل كنند. نكته جالب اين است كه همزمان با وزارت كشور، وزارت مسكن و شهرسازي هم دفاتري با عنوان بازآفريني شهري دارد و قبل از آن هم همين سازوكار در شهرداري زمان آقاي قاليباف تعريف شده بود. يعني مفهوم مهم تسهيلگري اجتماعي و بايد از پايين شكل بگيرد، تبديل به موضوعي در سطح وزارتخانهها ميشود، برايش تامين اعتبار ميكنند و تبديلش ميكنند به دكانهايي كه رياستش در دست افراد خاص در تهران است و امتدادش اغلب در دست شركتهاي مشاورين مسكن و شهرسازي و بعضا شركتهاي مشاوره ديگر كه به اسم مسائل اجتماعي شروع ميكنند به رونق بخشيدن به كسبوكار افرادي كه اتفاقا دخلي هم به مسائل اجتماعي ايران ندارند.»
شاخصهاي واقعي شادي
شاخصهاي سنجش شادي كه منجر به تنظيم گزارش شادي جهاني شده است مسالهاي است كه اين جامعهشناس هم به آن اشاره ميكند كه به قول او شاخصهاي واقعي زندگي اجتماعي هستند كه پيامدشان در قالب شادي بروز پيدا ميكند و قابل سنجش ميشود: «تا زماني كه شما به لحاظ حداقل رفاه در ابهام باشيد و مطمئن نباشيد كه تا پايان امسال چطور قرار است سفره خانهتان را بچينيد، نميشود با تشكيل يك كارگروه يا تاسيس يك موسسه جديد اين موضوع را دگرگون كرد.» چه بسا در بسياري از موارد و با وجود وضعيت نابسامان اقتصادي، كنار كشيدن بخشهاي دولتي و حاكميتي از زندگي روزمره، امكان بيشتري براي افزايش نشاط اجتماعي و فردي فراهم كند: « به نظرم امكان جوشش شادي از پايين در همين شرايط هم وجود دارد.»
كساني كه به سوالات پژوهش بينالمللي شادي پاسخ دادهاند قرار بوده خود را روي نردباني تصور كنند با 10 پله. پيش از آغاز به كار جديدترين كارگروه، شايد بد نباشد كه وزارت كشور هم پژوهش مشابهي بر اساس شاخصهاي علمي انجام دهد تا معلوم شود ما بر كدام پله ايستادهايم و آيا كارگروه جديد توان بالا كشيدن پاسخدهندگان به پلههاي بالاتر را خواهد داشت يا نه؟ شايد پاسخ به اين پرسشها مشخص كند كه آيا شادي اجتماعي در ايران به برنامههاي صداوسيما وابسته است يا خير.