ادامه از صفحه اول
خيالهاي خام نتانياهو
نارس و خام باشد. انتشار چنين خبري با اين محتوا، در واقع بخشي از تلاشهاي تبليغاتي بنيامين نتانياهوست كه سياستمداري استاد در جوسازي و جريانسازي خبري است. او با اين ادعا دو هدف را همزمان دنبال ميكند. مهمترين هدف او اين است كه با موفقيتها و نفوذ ايران در منطقه مقابله كند. هدف ديگر نتانياهو اين است كه در سايه فشار روزافزون افكار عمومي درون مناطق اشغالي به دليل اتهامهاي فساد مالي در آستانه انتخابات فروردين ماه آينده، با ادعاهاي اينچنيني و جوسازي در مورد پيروزيهاي ديپلماتيك، افكار رايدهندگان را دستكاري كند. اما واقعيت اين است كه اصولا بررسي خروج همه نيروهاي خارجي از خاك سوريه، بسيار زود است. در حال حاضر همچنان بيش از يكسوم از خاك سوريه تحت تسلط گروههاي تروريستي قرار دارد و خروج نيروهايي كه با اين گروهها مبارزه ميكنند، در شرايط كنوني تقريبا غيرممكن و بلكه بسيار خطرناك است. شايد بتوان گفت كه يكي از گامهاي نهايي حل بحران سوريه خروج نيروهاي خارجي است، چرا كه ابتدا بايد صلح و ثبات پايدار در اين كشور احيا شود و حاكميت ملي دولت مركزي بر همه نقاط كشور برقرار باشد. خروج شتابزده و بيبرنامه هر نيرويي از خاك سوريه باعث بروز خلأ امنيتي و امكان بازگشت سلطه گروههاي افراطي و تندرو خواهد شد. اگر قرار باشد، نيروهاي خارجي خاك سوريه را ترك كنند، اولويت با كشورهايي است كه بدون دعوت دولت مركزي و حتي بر خلاف ميل و اراده دمشق وارد خاك اين كشور شدهاند. نيروهاي تركيه و ايالات متحده امريكا، قطعا اولين نيروهايي هستند كه بايد سرزمينهاي تحت تصرف خود را به دولت مركزي سوريه و نيروهاي متحدش تسليم كنند و خاك اين كشور را ترك كنند. به اضافه اينكه فراموش نكنيم، بخشي از خاك سوريه تحت اشغال رژيم اشغالگر صهيونيستي قرار دارد. در مجموع اين مباحث بسيار زودهنگام هستند و بنيامين نتانياهو آن را به عنوان يك مبحث تبليغاتي بعد از سفرش به روسيه و مذاكراتش با ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه، به عنوان يك دستاورد مطرح ميكند. واقعيت اين است كه مذاكرات دوجانبه پوتين و نتانياهو، هيچ الزامي براي طرفهاي ثالث ايجاد نميكند، چرا كه مساله كمك ايران به امنيت سوريه يك مساله دوجانبه در روابط تهران و دمشق است. بايد تاكيد كرد كه اگر زماني مبحث خروج تمام نيروهاي خارجي از خاك سوريه، به عنوان يك گزينه جدي مورد بحث قرار بگيرد، قطعا آزادي سرزمينهاي اشغالي جولان توسط رژيم صهيونيستي، اولويت اصلي مذاكرات خواهد بود. بدون ترديد اشغال چند دههاي بخشي از خاك سوريه كه اجماع جهاني تقريبا بدون معارضي در مورد ماهيت اشغالگرانه آن وجود دارد، اولين مسالهاي است كه مورد توجه دولت سوريه قرار دارد. حتي حضور نيروهاي امريكا و تركيه در خاك سوريه نيز از اولويتهاي بعدي قرار دارند. چه دولت كنوني سوريه و چه هر دولت ملي كه در آينده در اين كشور روي كار بيايد، حضور اشغالگران خارجي در جولان را نخواهد پذيرفت. من تصور نميكنم حتي اگر تصميم دولت روسيه براي تشكيل كميته بررسي نيروهاي خارجي جدي شود و روزگاري به اجرايي شدن برسد، بتوان در چنين كميتهاي با استاندارد دوگانه با وضعيت سوريه برخورد كرد. جمهوري اسلامي ايران كه از ابتداي تشكيل هستههاي تروريستي در خاك سوريه براي كمك به دولت اين كشور حضور پيدا كرده، آخرين گزينه براي خروج از خاك سوريه است. كمكهاي ايران باعث شده است كه تروريسم در خاك سوريه، عراق و حتي كل منطقه و در نتيجه حتي از قاره اروپا به تدريج كمرنگ شود. جمهوري اسلامي ايران سرمايهگذاري مادي و معنوي بسيار زيادي از سال 2011 براي نجات منطقه از آفت تروريسم انجام داده و قطعا مهمترين كشوري است كه بايد از منافع منطقه عاري از تروريسم بهرهمند شود و اجازه يابد تا در سوريه امن و باثبات، ثمره تلاشهاي خود را دريافت كند. حكومت قانوني سوريه هم بر منافع مشروع ايران در اين كشور تاكيد دارد و قطعا به استمرار حضور و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در سوريه نگاه مثبتي دارد.
مورد خاص الهان عمر
همچنين در منزل و مخفيگاه هانسون تعداد بيشماري سلاح و وسايل كشتار به دست آمده است. انتقادات الهان از لابيهاي صهيونيستي منجر به تشديد حملات عليه او شده و گروههاي راديكال و صهيونيستي او را به عنوان فردي ضد يهود معرفي ميكنند. همين فشارهاي فزاينده موجب شده تا در هفته گذشته الهان به خاطر برخي اظهاراتش عذرخواهي كند. هر چند او از مواضع اساسي خود عقبنشيني نكرد. او ميگويد: چرا بايد مردم امريكا نگران منافع كشور ديگري (اسراييل) باشند؟ الهان چندي قبل نسبت به انتخاب آليوت آبرامز فرستاده ويژه ترامپ براي ونزوئلا مخالفت كرد. او از نقش آبرامز در حمايت از رژيمهاي راست السالوادر و گواتمالا و نقش او در جريان كشتار «الموزته» در سال 1982 انتقاد كرد. الهان به همراه چند نماينده دموكرات مخالف به رسميت شناختن گوايدو، به عنوان رييسجمهور (البته رييسجمهور خودخوانده) ونزوئلا توسط ترامپ است. او ميگويد عمل ترامپ، به معناي كودتاي امريكا در ونزوئلاست و امريكا حق ندارد به انتخاب رهبران خارجي و حمايت از آنها بپردازد بلكه بايد راههاي گفتوگو را براي يافتن راهحل صلحآميز پيدا كند. ترامپ نيز به انتقادات خانم الهان تاكنون جواب درشتي داده و او را «دشمن امريكا و مايه شرم» عنوان كرده است. ترامپ ميگويد: «چند نفر در كنگره عليه كشور ايجاد تنفر ميكنند.» اشاره ترامپ مشخصا به الهان است و حتي خواسته تا نمايندگي او از كنگره لغو شود. هر چند رييسجمهور در اين باره اختياراتي ندارد. الهان عمر در رسانههاي دست راستي و از سوي مقامهاي دولت ترامپ نماينده حماس، ضديهود، خائن به امريكا، اسلامگرا و «جهاديست» معرفي ميشود. الهان بر نكتهاي تاكيد داشته كه همه ميدانند ولي به دلايل متعددي در آن باره سخن نميگويند. مهمترين دليل مناسبات پولي و نفوذ و قدرت كنترل صهيونيستها در امريكا است. صهيونيستها سعي ميكنند همه را بخرند و اندك صداهاي اعتراض را خاموش كنند. اكنون عمر در صف نخست مبارزه با لابيهاي صهيونيستي قرار دارد و از اينرو پديده جالب توجهي در صحنه سياست امريكا است.