شبكههاي اجتماعي سرعت انتقال و انعكاس اتفاقات را بسيار بالا بردهاند و اگر تا ديروز اتفاقي در يكي از شهرهاي استانهاي جنوبي ميافتاد يا در نقطهاي در شرق ماجرايي رخ ميداد تا پايتختنشينان و ساير مردم از آن باخبر شوند عملا مدتها ممكن بود از زمان اصل واقعه گذشته باشد. از سوي ديگر هر اتفاقي به خبر تبديل نميشود. حالا اما شرايط تغيير كرده است. يك مراسم در ابعاد كوچك در شهري كوچك هم ميتواند به خبر و ماجرايي در شبكههاي اجتماعي تبديل شود. نظير اين اتفاق برخورد ماموران شهرداري با دستفروشان بود و حالا باز هم يك شهرداري و مراسمي كه برگزار كرده محور جرياني در شبكههاي اجتماعي شده است. مراسمي كه در آن پاكبانان شهرداري برازجان روي زمين و موكت نشستهاند و مديران روي صندليها پشت ميز. اما اصل ماجرا چه بوده است؟ سوالي كه به نظر ميرسد شهردار برازجان بهترين گزينه براي پاسخ دادن به آن باشد. موفق شديم با «محمد حسن محمدي»، شهردار برازجان درباره آنچه در شبكههاي اجتماعي منتشر شده گفتوگو كنيم تا شنونده اصل ماجرا از زبان او باشيم. سخناني كه بنا بر ادعاي او كاملا با آنچه در فضاي مجازي منتشر شده، متفاوت است.
آقاي محمدي فكر ميكنم طي دو روز گذشته فشار زيادي را به خاطر انتشار عكسهاي مراسمي كه پاكبانها در آن روي زمين نشسته بودند، تحمل كردهايد. اما به نظر خودتان واقعا اين درست است كه در مراسمي رسمي، مسوولان روي صندلي و پشت ميز باشند و كارگران روي موكت و زمين بنشينند؟ فكر نميكنيد اين نوعي تحقير براي آنها باشد؟
من فكر ميكنم قبل از هر جوابي بهتر باشد تا اصل و واقعيت ماجرا را تشريح كنم. همان طور كه ميدانيد 25 اسفندماه مصادف است با روز شهردار. از سويي ما به خاطر نوروز و برنامههاي استقبال از مسافران نوروزي، روزهاي به شدت شلوغ و پركاري را سپري ميكنيم. براي همين من نميخواستم مراسمي براي اين روز برگزار كنيم. براي همين روز شنبه داشتم براي حضور در جلسهاي به بوشهر ميرفتم كه همكاران به من زنگ زدند و گفتند مشكلي پيش آمده كه بايد سريعا به شهرداري برگرديد. گفتم خودتان يك جور حل و فصلش كنيد اما آنها اصرار داشتند كه ماجرا مهم است و حتما بايد خودم بروم. براي همين من هم به ناچار به شهرداري برگشتم. گفتند بايد در جلسهاي حضور داشته باشيد و براي همين به محل سالن اجتماعات رفتيم اما در آنجا تازه متوجه شدم كه جمعي از پاكبانها و همكاران شهرداري برازجان به مناسبت روز شهردار خواستهاند مراسمي برگزار كنند و به اصطلاح من را سورپرايز كنند.
خب اينكه دليل نميشود آنها بخواهند روي زمين بنشينند و شما و ساير مديران پشت ميز.
باز هم دچار سوءتفاهم شدهايد! اول مراسم همه پشت ميزها و روي صندلي نشسته بودند ولي از آنجاييكه به يكباره تعداد حاضران زياد شد، خود پاكبانها كه متولي و ميزبان مراسم بودند با اين استدلال كه ما خودمان برگزاركنندهايم و بايد ميهمانان پشت ميز و روي صندليها بنشنند به رسم ادب روي موكتها نشستند. يعني خودشان هم ميگفتند كه فكر نميكردند اينهمه شلوغ شود. اتفاقا من همان جا به شوخي گفتم اي كاش دوستان حداقل به من ميگفتيد تا آماده ميشدم! اين مراسم براي من خيلي شيرين بود چون همكارانم بدون هيچ گونه تشريفات و هماهنگي قبلي آن را برگزار كرده بودند. براي همين عصر همان روز با انتشار چند عكس در اينستاگرام از همكارانم تشكر كردم.
يعني خودتان عكسها را منتشر كرديد؟
نه، عكسهايي كه من گذاشتم به بخشهاي ديگري از مراسم مربوط ميشد. تقريبا اوايل شب بود كه از انتشار عكسهايي كه از آن صحبت ميكنيم، مطلع شدم.
يعني حجم واكنشهاي تند اينقدر زياد بود؟
بله، اينقدر زياد بود كه ساعت حدود 12-11 شب پست ديگري منتشر كردم و در آن نوشتم با وجودي كه تقصيري در اين ماجرا ندارم ولي از همكارانم عذرخواهي ميكنم. ولي باز هم هجمهها ادامه داشت و من تا صبح بيدار بودم و به مردم و.... پاسخ ميدادم.
و براي همين تصميم گرفتيد كه كليپ دوم را با حضور پاكبانها منتشر كنيد؟!
نه، اصلا اينگونه نبود. صبح قبل از آمدن به سر كار چند نفر از همكارانم تماس گرفتند و گفتند كه شايع شده كه شما ميخواهيد استعفا دهيد. براي همين همه پاكبانها و آتشنشانها و همكاران بخشهاي مختلف جلوي شهرداري تجمع كردهاند و ميگويند تا شهردار سر كارش حاضر نشود ما جايي نميرويم. من هم گفتم اصلا اين مساله شايعه است و به همه بگوييد دست از تجمع بردارند چرا كه معتقد بودم دوباره حاشيهساز خواهد شد. بعد هم خودم آمدم شهرداري و براي تجمعكنندگان سخنراني كردم و ضمن پوزش خواستن از آنها، درخواست كردم به سر كارهايشان برگردند و اسير اين جوسازيها نشوند. به اين ترتيب اين غائله هم ختم به خير شد. كليپي هم كه در فضاي مجازي منتشر شده مربوط به همين تجمع خودجوش همكاران من بوده كه به بنده لطف دارند. حتي تجمعكنندگان ميخواستند بروند جلوي شوراي شهر كه من مانعشان شدم.
در مطلبي از قول شما در فضاي مجازي نوشته بودند كه گويا سالن اجتماعات شما نمازخانه شهرداري هم هست؛ درست است؟
بله؛ ما هم در آنجا نماز جماعت برگزار ميكنيم و هم مواقعي كه جلسه داريم آنجا برگزار ميكنيم. خود من بارها وقتي مهمان داشتهايم و جلسهاي برقرار بوده، روي زمين نشستهام چون معتقدم بايد حرمت مهمان را هميشه حفظ كرد.
گفتيد شوراي شهر، واكنش اعضاي شوراي شهر به اين عكسها چه بود ؟
خودشان از اصل ماجرا خبر داشتند چرا كه چند نفرشان در مراسم حاضر بودند.
ولي باز هم همچنان واكنشها در فضاي مجازي ادامه دارد.
بله متاسفانه؛ نميدانم چه كسي و با چه هدفي اين عكسها را منتشر كرده ولي كلا فكر نميكنم با نيت خير اين كار را كرده باشد! شما ميتوانيد به خود پاكبانها و آتشنشانهايي كه مراسم را برگزار كرده بودند سوال كنيد تا مطمئن شويد. چون اصلا ما با همه همكاران دوست و رفيق هستيم. حتي خود من 17-16 سال قبل كارم را با كارگري در شهرداري آغاز كردم تا بعد از اين همه سال، پله پله به اينجا رسيدم. بنابراين ارتباطم با پاكبانها و كلا همه همكاران اصلا ارتباط رييس و مرئوسي نيست! چه قبل از شهردار شدنم و چه الان كه 2 سالي ميشود كه شهردار برازجان شدهام. ولي همان طور كه گفتيد متاسفانه هنوز هم همجمهها ادامه دارد! حتي ديدم سيدحسن خميني نيز پستي در اين زمينه گذاشته بودند كه بعدا خوشبختانه آن را اصلاح كردند. در اين دو روز تمام وقتم صرف پاسخگويي به خبرنگران و مردم شد. به نظرم اين اقدام، اقدام منصفانهاي نبود!