• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4333 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۷ اسفند

شايسته‌گزيني به جاي شايسته‌سالاري

نسرين ضميري

فارغ از جناح‌بندي‌هاي سياسي، با هر فردي كه در خصوص مشكلات كنوني جامعه ايران گفت‌وگو كنيم، علت را سوءمديريت مي‌داند. «سوءمديريت» به مجموعه عواملي اطلاق مي‌‌شود كه شامل كمبود دانش، نگاه غيرتخصصي، ريسك‌ناپذيري، نداشتن استراتژي و برنامه، عدم شناخت جامعه مخاطب، عدم شناخت فرصت‌ها و تهديدهاي محيطي، عدم رعايت ضوابط و... هستند. هر مديري كه اين مجموعه ويژگي‌ها را داشته باشد دچار «سوءمديريت» مي‌شود. عملكرد غيراثربخش يا همان ناكارآمدي، فقدان موفقيت كاركنان در محل كار و انجام وظايف، يا انجام كارها در سطح غيرقابل‌قبول، نتيحه «سوءمديريت» است. چنانچه بخواهيم با كيمياگري، اكسيري معرفي كنيم كه براي هر مشكلي استفاده كنيم، آن مشكل حل شود، آن اكسير «شايسته‌گزيني» است. «شايسته‌گزيني» شيوه‌اي از حكومت يا مديريت است كه در آن مبناي دستيابي افراد به مشاغل و مناصب برگزيده شدن و انتخاب شدن از طريق آزمون‌هاي توانايي و شايستگي است. روانشناسان سازماني اعتقاد دارند تمامي افراد آدمي شايسته هستند و فقط بايد در جايگاه مناسب خود قرار گيرند، چه در زندگي و چه در شغل، تا شايستگي‌هاي خود را نشان دهند. در يك جامعه آزاد هر فرد صرفنظر از دين، نژاد، جنسيت، قوميت، معلوليت و ساير ويژگي‌ها، واجد اين حق اساسي است تا براي هر شغلي كه شايستگي آن را دارد «رقابت» كند. «شايسته‌گزيني» با «شايسته‌سالاري» متفاوت است. شايسته‌سالاري اصطلاحي است كه همراه با واژه «ژن خوب» به فرهنگ لغات ايرانيان راه پيدا كرد. افراد داراي «ژن خوب» كساني هستند كه به واسطه والدين خود از امكانات و محيط مساعدتري براي رشد و توسعه فردي در زمينه‌هاي گوناگون هنري، ورزشي، علمي و سياسي برخوردار بوده‌اند. اينگونه افراد در تمام طول تاريخ و در تمامي كشورها وجود دارند (مشكلي هم با آنها نداريم) مدافعان شايسته‌سالاري در واقع اينگونه افراد را براي تصدي مشاغل و مناصب در نظر مي‌گيرند و به شكلي زيركانه از «شايسته‌سالاري» به جاي «شايسته‌گزيني» استفاده مي‌كنند. «شايسته‌گزيني» شيوه‌اي است كه افراد بدون هر گونه تبعيضي مورد سنجش و سپس انتخاب قرار مي‌گيرند. ما باور و اصرار به «شايسته‌گزيني» داريم و به دلايل زير آن را همچون اكسيري براي حل مشكلات و رفع سوء مديريت مي‌دانيم:

1- انسان‌ها بر اساس ذوق و استعداد ذاتي خود به سمت كسب دانش و فراگيري مهارتي خاص تمايل و گرايش دارند.

2- انسان‌ها علاقه دارند در همان تخصص و مهارتي كه كسب كرده‌اند مشغول به كار شوند.

3- كساني كه استعداد، دانش و مهارت خاصي دارند ‌بايد از طريق آزمون‌هاي «شايسته‌گزيني» انتخاب و به مشاغل و مناصب مناسب خود گماشته شوند.

4- انتخاب افراد مناسب به معناي حذف افراد نامناسب براي يك شغل يا منصب است.

5- چنانچه افراد در تخصص خود مشغول به كار باشند احتمال بيشتري وجود دارد كه «اخلاق حرفه‌اي» را رعايت كنند، چرا كه آبرو و حيثيت حرفه‌اي براي آنان اهميت دارد.

6- تفويض اختيار به آنان راحت‌تر، صورت مي‌گيرد، از آن جهت كه مي‌دانند در مواقع ضروري چگونه عمل كنند.

7- ايجاد انگيزه كاري براي افراد مناسب و شايسته راحت‌تر و كم هزينه‌تر خواهد بود.

8- كنترل اين افراد و نظارت بر كار آنها بهتر صورت مي‌گيرد، زيرا انگيزه‌هاي دروني و خودكنترلي دارند.

9- شكايت‌ها از اين افراد كمتر و به همين دليل بار دستگاه‌هاي قضايي و نظارتي سبك‌تر خواهد شد.

10- انجمن‌هاي علمي و صنفي و سازمان‌هاي مردم‌نهاد و رسانه‌ها بهتر مي‌توانند از افراد متخصص پاسخگويي بخواهند و به بيان ساده‌تر حرف هم را مي‌فهمند.

11- چنانچه «شايسته‌گزيني» استقرار يابد در آن صورت است كه مهم‌ترين دارايي و سرمايه هر سازماني افراد آن هستند و هر اندازه حقوق و مزايا به آنها پرداخت شود در واقع هزينه‌هاي نگهداري از سرمايه‌هاي جامعه است.

12- عملكرد، كارايي و افزايش بهره‌وري افراد شايسته به مراتب بيشتر و مديريت كردن آنها ساده‌تر خواهد بود.

13- جوانان تشويق به ادامه تحصيل و كسب مهارت در رشته‌هاي مورد علاقه خود مي‌شوند و اميدواري بيشتري براي يافتن شغل پيدا مي‌كنند.

14- افزايش اعتماد عمومي به دولت و اركان آن

روانشناس سازماني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون