ذهن و بازار از ولتر تا هايك
محمدصادق جنانصفت
آدمي براي به چنگ آوردن آنچه آرزو دارد از پاي درنميآيد و آرام نمينشيند. اين كار از راه گسترش شورشهاي بزرگ ذهني رخ ميدهد و البته آخر ندارد گويا. اگر روزي به آدمي گفته ميشد، ميتواند از آن دوردستهاي آسمان بزرگ بدون زحمت بر خانه يك سياستمدار يا يك روزنامهنگار يا يك روشنفكر نور انداخت و او را پيدا كرد، باورش نميشد و گوينده را لابد ديوانه ميپنداشت. اما اين غيرممكن، ممكن شده است.
آدمي براي به چنگ آوردن آنچه در ژرفاي دل و درهم پيچيدگي ذهن ميپروراند، ترس و بيم را از خود ميراند و جلو ميرود. امروز از انقلاب چهارم صنعتي سخن گفته ميشود در حالي كه آدمي در استفاده از همه آنچه در شورش بزرگ سوم به دست آورده، ناكام بوده است.
همه آنچه در يك گوشي تلفن همراه گرد آمده و آدم دهه دوم سده بيستويكم را هر روز در شگفتي بيشتري فرو ميبرد يك پيامد بزرگ نيز داشته است: خواندن خبر، گزارش، تحليل، ميزگرد، مقاله و سرمقاله روي صفحه كامپيوتر و گوشي تلفن همراه.
در ميان همه چيزهايي كه در اين روند در روزگار ناخوش افتادهاند، يكي هم كتابخواني به روش كهن و از روي متن چاپ شده است. آدمي در اين دومين دهه از سده بيستويكم زمان اندكي براي كتابخواني ميگذارد.
نگارنده نيز چنين تجربهاي را دارد، اما سرسختي نشان ميدهم و ميخوانم. در سال 1397 چند كتاب را با هم و همزمان ميخواندم، خاطرات دوست ارجمندم احمد زيدآبادي يكي از آنها بود. برخي كتابهاي تازه انتشار يافته از دكتر حسين بشريه نيز از جمله كتابهايي بود كه خواندم.
خواندن كتابهاي دكتر مرتضي مرديها را نيز غنيمت شمرده و خواندم. اما كتابي كه ذهن مرا به خود مشغول كرد و گيرم انداخت، كتاب ارزشمند «ذهن و بازار (جايگاه سرمايهداري در تفكر اروپاي مدرن)» بود. اين كتاب را در سال 1395 خريداري كرده و هرازگاهي برخي صفحهها را با تندي و شتاب ميديدم و با خود ميگفتم، برميگردم و ژرفتر ميخوانم. سال 97 كه بازنشستگي هم از راه رسيد، كاميابي به دست آمد اين كتاب ارزشمند را بخوانم و بياموزم. ترجمه خوب آقاي مهدي نصرالهزاده نيز به خواندن كتاب كمك كرد، نگاه ژرف نويسنده به زندگي و زمانه ولتر، آدم اسميت، ادموند برك، فريدريك هايك و سهم اين انديشمندان در باز كردن ذهن بشر همدورهاي خودشان بسيار مفيد است.
همه كساني كه ميخواهند بدانند چرا انديشههاي ماركس با همه شتابي كه داشت و با همه فراگيري كه به دست آورد، نتوانست تاب بياورد و زمانه برگشت و حالا تنها خيالپروران هستند كه ميخواهند از سوسياليسم بهشت تازه بسازند، خوب است اين كتاب به ويژه مقاله ارزشمند هايك را بخوانند.
روشنفكران ايراني كه ميخواهند بيشتر درباره خود بدانند خوب است، مقاله ارزشمند درباره ولتر در اين كتاب را بخوانند. شايد جايي ديگر درباره جزييات انديشههاي آزادانديشان
بيشتر بنويسم.