خبر خوب؛ بنياد پيشقدم حفاظت از باغهاي تهران
ترانه يلدا
امروز بعد از يكي، دو هفته التهاب و كشمكش، بالاخره يك خبر خوب به دستمان رسيد و درست شب عيد به زندگي اميدوارمان كرد!
«محمد سعيديكيا، رييس بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي در حاشيه مراسم درختكاري در مجموعه تفريحي و ورزشي توچال و در جمع خبرنگاران از تلاش براي حفظ باغهاي بنياد به عنوان يكي از اصليترين اهداف زيست محيطي اين مجموعه ياد كرد و گفت: همانطور كه ميدانيد ما تعدادي باغ در تهران و ساير شهرها داريم. بعضي نقاط قناتهاي تهران به دليل ساخت و سازهاي بيرويه خشك شدهاند؛ ولي حتي در چنين شرايطي هم ما تلاش كردهايم تا به هر نحو ممكن حتي با تانكر، به موقع باغهايمان را آبياري كنيم تا مانع از خشك شدن و از بين رفتن آنها شده باشيم.» ايشان تاكيد كردهاند كه براي توسعه فضاي سبز از هر فرصتي استفاده ميكنند و خلاصه در اين وانفساي نااميدي و در پاسخ به داستاني كه تحت عنوان باغكشي در تهران، اخيرا در رسانهها و شبكههاي مجازي انعكاس گستردهاي پيدا كرده و نگراني مردم تهران را نسبت به نابودي تمام باغهاي شهر برانگيخته است، حرفشان آبي بود كه بر آتش خشم علاقهمندان به سرنوشت شهر تهران ريخته شد و نويد داد كه اگر در جايي درهايي بسته شود، خدايي هست كه «ز رحمت گشايد در ديگري.» اما آيا اين درست است كه همه چيز به خير و رحمت افراد موكول شود؟ اگر دانايي و نكتهسنجي آقاي سعيديكيا در اين سر بزنگاه نبود، آيا ما بايد با همين نوميدي محض نسبت به مسوولان شهرمان، با اخم و يأس وترس و نگراني سال را نو ميكرديم؟ و الان هم كه ايشان لطف كردهاند و اين خبر خوب را دادهاند، آيا همه چيز حل شده است و اين عمل خوب از سوي ديگر ارگانهاي دولتي و عمومي نيز كه براي 62 باغشان از شهرداري تقاضاي صدور مجوز احداث برج باغ كردهاند، الگو قرار ميگيرد؟ اصلا آيا خود بنياد با اين حرف جناب سعيديكيا، تقاضاهايش را براي احداث برج حاضر است پس بگيرد؟
واقعيت اين است كه شايد چنين نباشد.
واقعيت اين است؛ تا زماني كه يك استفاده خوب و درست و در برخي موارد سودآور از اين باغها صورت نگيرد، نگهداريشان به صورت موجود براي مالكان بنيادي يا دولتي و عمومي هزينههايي در بردارد كه امروز جاي بحث است! خيليها از خود ميپرسند چرا بايد باغي را صرفا براي اينكه ريه تنفسي شهر تهران است، زنده و شاداب نگه دارند در حالي كه استفاده بهروزي از آن نميشود؟ و در اين وضعيتي كه آب به سختي براي آبياري باغ تامين ميشود، چرا و از كجا بايد اين هزينهها را تامين كرد!
از سوي ديگر ميبينيم كه از بسياري از باغات داير خيلي خوب استفادههاي مسكوني و اداري و گردشگري و كافه و رستوران و كتابخانه و ساير استفادههاي عمومي ميشود و پرستاران و نگهدارندگان باغهاي كهن بر اين عقيدهاند كه اين باغها به آبياري دايمي نيز نيازي ندارند و با آبياري قطرهاي يا چند تانكر آب در فصل گرم، مشكل حل ميشود.
همين آقاي سعيديكيا چندي پيش دو باغ تاريخي وثوقالدوله و عبقري را به شهرداري تحويل دادند و در مراسم آن شهردار تهران از نزديك با وضعيت باغهاي بنياد آشنا شدند و در جريان روند نگهداري از اين باغها توسط بنياد و استفاده از روش آبياري قطرهاي براي حفظ درختان قرار گرفتند. بنابراين لزوم حفظ باغات تهران كه ارزشي بسيار فراتر از ارزش و قيمت زمينشان دارند، بر كسي پوشيده نيست! موضوع اصلي امروز منصرف كردن شهرداري و شورا از اصرار به فروش تراكم برج باغ به مالكان دولتياي است كه خود، با وجود تقاضا براي احداث برج باغ از ساخت و ساز در اين باغها اكراه دارند. دنيا پر از تناقض و افتراق است و اين مشكل نيز ميتواند با اندكي تامل، عاقبتي به خير پيدا كند اينكه شهرداري مشتي پول دريافت كرده و مجوز ميخواهد بدهد، واقعا نبايد تعيينكننده باشد! اين همه كار در اين شهر معلق مانده است، اين هم ميتواند كمي صبر كند.
چه لزومي دارد بنيادها، دانشگاهها، سازمان تامين اجتماعي، بانكها و تعاونيهايشان، موسسات خيريه و خود شهرداري در باغهاي موجود به ساخت و ساز بپردازند؟ اينان به راحتي ميتوانند طي توافق با شهرداري براي زمينهاي ديگرشان كه باغ نيست، مجوز بگيرند، يا اينكه اين باغها را نابود نكنند و جاي ديگر زمين معوض بگيرند و در آن ساختمان بسازند.
كسي كه خود مصوبه برج باغ را بيست و چند سال پيش نوشت، همين پريروز طي مصاحبهاي به من گفت كه چگونه ضوابط ساخت برج باغ، به خاطر گودبرداري كه گاه در صد درصد زمين ميتواند صورت گيرد، اصلا منطقي براي حفظ باغ ديگر در آن نيست و اصلا اينكه باغي با يك برج در ميان آن را بخواهيم در تهران و در شرايط موجود متصور شويم، كاملا غيرممكن است.
حال بايد گفت بهتر است در پي توجيه تخريب باغات به بهانههاي مختلف نباشيم. توجيهات شورا هم به عنوان دلسوز و دلواپس بودجه شهرداري مثل دايه دلسوزتر از مادر است. به گفته آرش ميلاني از شورا، «طي سالهاي گذشته هميشه پيشنهاداتي از قبيل حق انتقال توسعه وجود داشته ولي واقعيت اين است كه در طول 30 سال گذشته به عملياتي كردن آنها براي حفظ باغات توجهي نشده است.» اتفاقا، الان زمان آن است كه به اين گزينهها كه از روي سهلانگاري به آنها توجهي نشده است، امروز با دقت در شرايط تكتك باغهاي تهران توجه كنيم و راهحلهاي درست و عملي را روي ميز بگذاريم. هر باغ داستان خودش را دارد و ميتوان با صبر و حوصله و مذاكره براي هر يك از باغات، براي تكتكشان، چارهاي درست انديشيد! ديشب، اين حرف كسي بود كه شناسنامه تمام باغهاي تهران را براي شهرداري تهيه كرده است! مشكل ما شهرسازان هميشه اين بوده كه وقتي نشاني چيزي را براي حفظ آن دادهايم، آن نشاني به عكس خود تبديل شده و تازه چشمها را براي نابودي آن مكان باز كرده است.