يك بام و دو هواي بشير
حركتهاي عمرالبشير مانند فردي ميماند كه در بالن نشسته است. وقتي كه احساس ميكند در شرايط سقوط قرار گرفته، همه وزنههايي كه فكر ميكند اضافي هستند از بالن به پايين پرتاب ميكند. اشتباه عمده او اين بود كه اجازه جدايي جنوب را داد تا انتقادات غرب نسبت به وي فروكش كند. سپس نوبت به موضوع ايران رسيد. در بحث ارتباط ميان ايران و سودان در دورهاي اين چالش وجود داشت كه سودانيها مقر توليد اسلحه و انتقال سلاح به حزبالله و سرزمينهاي اشغالي بودند كه سودان چند باري مورد حمله جنگندههاي اسراييلي به بهانه كاروانهاي انتقال اسلحه قرار گرفته بود. يكي از ضعفهاي عمرالبشير اين بود كه براي تثبيت قدرت خود سعي نكرد شيوههاي خود را اصلاح كند بلكه به راحتي در برابر فشارهاي خارجي تسليم ميشد. در اصل عمرالبشير عملا تسليم فشارها شد سپس با قطع رابطه با ايران، عربستان را برگزيد. دقيقا چيزي كه مردم سودان نسبت به آن نفرت دارند. مردم سودان هر چند اهل سنت هستند اما بسيار به اهل بيت و اسامي حسن و حسين علاقهمند هستند. آنها به هيچ عنوان تمايل ندارند، وارد رابطه با وهابيت شوند و سيستم پادشاهي در كشور وجود داشته باشد. آنها تمايلي به ارتباط با اسراييل و غرب ندارند. عمرالبشير عملا به خواستههاي مردم سودان توجه نكرد. زماني كه همسو با سياست عربستان گام برداشت به سمت نزديكي با غرب پيش رفت. شركت در جنگ يمن به معني همسويي با عربستان و غربيهايي بود كه علاقهمند به ادامه جنگ بودند و همين اتفاق منجر به اين شد كه عمرالبشير از جريان اخواني در سودان جدا شود. اخوان به شدت با وهابيت مخالف است و اخوان در سودان از محبوبيت قابل توجهي برخوردار است و باز هم عمرالبشير اين موضوع را ناديده گرفت. سودان از گذشته همواره با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم ميكرد. اما زماني كه دولت سودان ضد اسراييلي، امريكايي، عربستاني و ضد استعمارگري و ارتجاع منطقه بود، مردم مشكلات را تحمل ميكردند. اما اكنون نميتوانستند بپذيرند كه عمرالبشير تبديل به يكي از پادشاهان منطقه شود. حتي شخص بشير هر چه از دوره رياستجمهورياش ميگذشت به سمت سلطنتطلبي به سبك شاهان رياض پيش ميرفت. بشير به سمت يك نوع انحصارطلبي اقتصادي و يك نوع اشرافمنشي و يك نوع دوري از مردم پيش ميرفت. از همين رو زماني كه تصور ميكرد با رهايي برخي از وزنهها ميتواند حكومت خود را نجات دهد اما وزنههايي را رها كرد كه عملا حكومت او را به سمت سقوط سوق داد. بشير تصور ميكرد با دوري از ايران و نزديكي به عربستان ميتواند، موقعيت حكومت خود را تقويت كند. او براي كم كردن فشارهاي قضايي بينالمللي و كاهش تحريمهاي امريكا دشمني با ايران و دوستي با عربستان را برگزيد. ولي در كنار اين موضوع چه به لحاظ ماهوي و چه به لحاظ سياست خارجي و داخلي تغييراتي در حكومت سودان به وجود آمد كه دقيقا برعكس موضوعي كه تصور ميكرد، رخ داد و ديديم چگونه مردم عمرالبشير را از قدرت كنار گذاشتند.