• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3216 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۲۲ فروردين

تفاوت دو نوع اعتماد

چندين سال است كه در ايران و نيز جوامع ديگر، درباره سرمايه اجتماعي بحث‌هاي زيادي انجام مي‌شود و در اين ميان يك ركن مهم در سرمايه اجتماعي اعتماد است. اعتماد ميان مردم، يا ميان دولت و مردم، سرمايه بسيار مهمي است كه زمينه‌ساز توسعه مي‌شود و خود ثمره توسعه نيز هست. چند روز پيش يكي از فعالان صنعتي در گفت‌وگويي با روزنامه گفته بود كه در اوايل دهه 1350 براي خريد ميلگرد يا سيمان و... كافي بود از محل كارگاه يك تلفن بزنيم تا فوري ارسال شود و چند روز بعد هم به تهران بياييم و پول آن را بدهيم. ولي آيا امروز چنين اعتمادي وجود دارد؟ البته الان هم هست، بستگي به طرفين رابطه دارد. ولي روشن است كه وجود چنين اعتمادي هزينه توليد را بسيار كاهش مي‌دهد. ولي آيا در روابط خارجي هم‌چنين قاعده‌اي برقرار است؟ پاسخ منفي است، زيرا اعتمادي كه در بالا به آن اشاره شد، مبتني بر يك دستگاه نظارتي و حقوقي است كه در ابتدا ديده نمي‌شود و اگر كسي تخلف كرد آن دستگاه وارد عمل مي‌شود. يا اين اعتماد مبتني بر يك رابطه صميمانه به نسبت تاريخي ميان طرفين است كه داشتن اعتماد را به نفع خود تجربه كرده‌اند. ولي در روابط بين‌الملل از يك سو چنين سازوكار نظارتي قدرتمندي نيست كه استيفاي حق كند و از سوي ديگر به جز موارد استثنا ميان بيشتر كشورها وجود تضاد منافع و تنش، جزيي از تاريخ آنهاست. بنابراين استفاده از واژه اعتماد به معناي داخلي در روابط خارجي چندان اعتباري ندارد. اكنون كه به مساله مذاكرات هسته‌اي ميان ايران و 1+5 رسيده‌ايم بحث اعتماد مجددا مطرح شده است. به اين معنا كه آيا ما بايد نسبت به طرف‌هاي مقابل خود اعتماد داشته باشيم؟ به همان معنايي كه مثلا به برادر و همسايه يا شهروند يا دولت خود اعتماد داريم؟ آيا طرف‌هاي مقابل نيز بايد به همين معنا به ما اعتماد كنند؟ به همين دليل رهبري نظام نيز در ديدار اخير خود به اين صورت به موضوع پرداخته‌اند: «بنده به مجريان مذاكرات هسته‌اي اعتماد دارم و تاكنون ترديدي نسبت به آنها نداشته‌ام...»

سخنان رهبري با مردم براساس اعتماد متقابل است و همانطور كه مردم به بنده حقير اعتماد دارند، من هم نسبت به مردم اعتماد كامل دارم... اخيرا يكي از مسوولان صريحا گفت كه «ما به طرف مقابل اعتماد نداريم»، كه اين‌گونه موضعگيري‌ها خوب است. ايشان با تاكيد بر اينكه نبايد فريب لبخند طرف مقابل را خورد و نبايد به وعده‌هاي نقد او اعتماد كرد، گفتند: «نمونه بارز اين مساله، مواضع و سخنان رييس‌جمهور امريكا بعد از بيانيه اخير است». ملاحظه مي‌شود كه تعبير و برداشت از مفهوم اعتماد در امور داخلي با خارجي كاملا متفاوت است. در حالي كه اعتماد ركن ركين در روابط داخلي است ولي غلبه بي‌اعتمادي در عرصه روابط خارجي، به ويژه در مذاكرات با 1+5 بسيار قابل فهم است. البته طرف مقابل نيز همين نگاه را دارد. اوباما پس از صدور تفاهم‌نامه اخير، در سخنان خود اعلام كرد كه اين توافق براساس اعتماد ميان طرفين نيست، بلكه براساس راستي‌آزمايي است. اين ويژگي بايد دو طرفه باشد. بنابراين همه كساني كه گمان مي‌كنند در روابط خارجي بايد نسبت به طرف مقابل خوشبين يا به تعبير ديگر بااعتماد بود، نه تنها اشتباه مي‌كنند، بلكه اين نگرش بيشترين ضربه را به اين‌گونه توافقات مي‌زند. مثل قرض دادن پول به ديگران است بدون اينكه سند لازم گرفته شود. البته بسياري از افراد مبلغ قرض گرفته را مسترد مي‌كنند، ولي اگر اسناد لازم گرفته نشود، زمينه لازم براي زير قول زدن احتمالي برخي افراد را فراهم كرده‌ايم و به نوعي بايد خودمان را نيز در اين رويداد مقصر بدانيم. متاسفانه برخي از افراد كه بيشتر در حوزه غيرسياسي فعال هستند، گمان مي‌كنند بايد به طرف مقابل به ويژه امريكايي‌ها اعتماد داشت در حالي كه بنيان روابط خارجي نه بر اساس اعتماد كه بر اساس قدرت استوار و تنظيم مي‌گردد.
نكته بسيار مهم ديگري كه در سخنان مقام رهبري بود، اشاره به احتمال ادامه اين گفت‌وگوها در زمينه‌هاي ديگر مشروط به انجام درست اين تفاهم است: «اگر طرف مقابل از كج‌تابي‌هاي خود دست بردارد، اين تجربه را مي‌توان در مسائل ديگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به كج‌تابي‌هاي خود ادامه دهد، تجربه قبلي ما در بي‌اعتمادي به امريكا تقويت خواهد شد». بنابر اين نبايد روابط را بر اساس اعتماد خيالي شكل داد كه در اين صورت در همين مرحله با شكست مواجه خواهد شد و به امور ديگر ميان دو كشور سرايت نخواهد كرد. روشن است كه اگر توافق روشن و خالي از ابهام منعقد شود، طرفين نمي‌توانند خلاف آن عمل كنند و همين نكته، زمينه‌ساز حل مشكلات بعدي خواهد شد و حتي مي‌تواند مبناي اعتمادسازي نسبي شود. ولي اگر توافق را با اما و اگر و... منعقد كنيم، زمينه سوءاستفاده را فراهم كرده‌ايم و در صورت وقوع آن، اختلافات ديگر نيز تشديد مي‌شود و براي از ميان بردن آنها گامي برداشته نخواهد شد.
ايران نشان داده كه نسبت به توافقات خود پايبند است. براي نمونه پس از موافقت ايران با قطعنامه 598، شايع شد كه ايران به سرعت زير بار اين پذيرش خواهد زد، ولي مرحوم امام به سرعت واكنش نشان داد و در پيام خود كه خطاب به حجاج خانه خدا صادر شده بود، از فرصت استفاده و اعلام كرد كه «ما رسما اعلام مي‌كنيم كه هدف ما تاكتيك جديد در ادامه جنگ نيست» و در عمل هم ايران همين مسير را رفت، هرچند عراق وارد جنگ با كويت شد و سپس از ائتلاف غربي شكست خورد و در ضعف و سراشيبي فرو رفت ولي ايران بر تعهدش پايدار ماند و اتفاقا همين رفتار زمينه‌ساز نگرش اعتمادآميز به ايران نيز بوده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون