نگاهي به بيستودومين جشنواره تئاتر دانشگاهي
گردهمايي بدعتهاي ناميمون
بابك احمدي
بيست و دومين جشنواره بينالمللي تئاتر دانشگاهي ايران هم به كار خود پايان داد؛ رويدادي كه با تمام فراز و فرودهايش همچنان براي بخش زيادي از دانشجويان و جامعه رسانهاي جذاب است و تو گويي انرژي لايزال موجود در آن هيچگاه فروكش نميكند. جشنواره تئاتر دانشگاهي از يك منظر مصداق بخش مهم ظرفيتها و استعدادهاي واقعا موجود در كشور است كه در صورت مراقبت و هدايت (علمي) امكانات وسيعي به جريان اصلي هنرهاي نمايشي كشور تزريق خواهد كرد. از ياد نبريم كه امروزه در جهان تجارت ايدهها به سر ميبريم و كشورهاي توسعهيافته بخش اعظمي از منابع مادي و معنوي خود را در زمينه توليد «صنايع خلاق» سرمايهگذاري ميكنند. طبق ارزيابيهاي صورتگرفته صنايع خلاق در جهان (1999) درآمدي معادل با 2.2 تريليون دلار داشته و 7.5 درصد از توليد ناخالص ملي را در سطح جهان به خود اختصاص دادهاند. صنايع خلاق در ايالات متحده 7.75 درصد از توليد ناخالص داخلي، 5.9 درصد از سهم اشتغال ملي و 88.97 ميليارد دلار از سهم صادرات را در سال 2001 به خود اختصاص دادهاند.) شرح كوتاه بالا از اين رو به گزارش جشنواره تئاتر دانشگاهي راه يافت كه اهميت توليد نمادها و كالاهاي هنري حتي براي افراد اهل محاسبه مالي و ريالي نيز روشن شود. حال با در نظر گرفتن آنچه مطرح شد به ادامه گزارش و ماجراهاي دوره بيستودوم بازگرديم تا ببينيم اين رويداد مهم و گردهمايي نخبگان خلاق هنرهاي نمايشي چه اندازه براي خود دانشجويان و مسوولان اهميت داشته،
از سوي ديگر دريابيم چه مجموعه عواملي دست به دست يكديگر دادند كه ما شاهد پررنگ شدن حواشي و پيشي گرفتن چهرههاي حاشيهساز بر متن باشيم.
مهر؛ دبيري كه براي همه ناشناس بود
مديركل فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم 7 مهر 1397 «امين مختاري» را به عنوان دبير بيست و دومين جشنواره بينالمللي تئاتر دانشگاهي منصوب كرد. شايد به جرات بتوان گفت كه مختاري در ذهن بسياري از كارشناسان و دستاندركاران شناختهشده تئاتر دانشگاهي، تا زمان معرفي به عنوان دبير ابدا چهره شناختهشدهاي نبود و به نوعي از او ميتوان به عنوان آخرين گزينه دبيري مهمترين فستيوال تئاتري دانشگاهي ايران ياد كرد. از اين مقطع به بعد بود كه نقش حسين عبداللهي در تركيب دبيرخانه جشنواره بيش از گذشته به چشم آمد و تا روز پاياني از او به عنوان چهره پشت پرده هدايت و برنامهريزي جشنواره ياد ميشد. مختاري در تاريخ 17 آذر 97 با صدور حكمي عبداللهي را به عنوان مشاور دبير اين دوره منصوب كرد.
دِي، سكوت هيات ارزياب مرحله اول
دوم دي ماه ستاد برگزاري بيست و دومين جشنواره بينالمللي تئاتر دانشگاهي ايران اسامي هيات ارزيابي و انتخاب مرحله اول اين دوره از جشنواره را اعلام كرد. ارزيابها با انتشار اطلاعيهاي از بازبيني ۲۴۸ اثر (۲۳۳ اثر حضوري و ۱۵ فيلم) به راهيابي ۸۴ نمايش به بازبيني مرحله دوم اين بخش راي دادند. اطلاعيه گروه يك نكته بسيار مهم داشت: «با اجماع كلي نسبت به آثار برتر و رويكرد پذيرش حداكثري آثار از سوي دبيرخانه جشنواره كه امكان و فرصت بيشتري را در اختيار گروهها براي به بار نشاندن ايدهها و تلاششان فراهم ميآورد» و اين پذيرش حداكثري همواره مورد توجه و علاقه دانشجويان بوده و طبيعي است، همه از توزيع عادلانه فرصتها استقبال ميكنند، اما...
اسفند، هيات انتخاب مرحله دوم
و ادامه استراتژي سكوت
شايد هيچگاه و در هيچ دورهاي چندان بحث انتخاب نمايشهاي دور نخست مطرح نبوده اما سالهاي اخير بارها درباره شيوه و معيار انتخاب نهايي فستيوال صحبت شده است. مرحلهاي كه نگرش دبير جشنواره در گزينش تركيب هيات انتخاب مرحله دوم (با افكار و سلايق تئاتري متفاوت) با رويكرد كلي دبير جشنواره (اگر اصولا رويكردي وجود داشته باشد) تركيب ميشود و جدول نهايي و خروجي اصلي فستيوال را پيش روي همه ما قرار ميدهد. به اين ترتيب اسامي گروه انتخاب آثار نهايي جشنواره در روزهاي پاياني اسفند اعلام شد و 23 نمايش از ميان 84 نمايش مرحله ابتدايي (كه در خبر 79 نمايش اعلام شد) با تصميم «ابراهيم پشتكوهي، سياوش پاكراه، محمد منعم، شهاب آگاهي و الهام شكيب» به جدول نهايي راه يافتند. به طور طبيعي هر يك از افراد ياد شده در زمينه هنرهاي نمايشي سليقه و ديدگاه متفاوتي را نمايندگي ميكردند، بر همين اساس طرح اين ادعا كه در نهايت با جشنوارهاي متنوع از نظر شيوههاي اجرايي مواجه شديم چندان غيرمنطقي نيست؛ كما اينكه در عمل نيز جدولي متنوع بسته شد.
ارديبهشت، آغاز ماجرا
سرانجام موعد مواجهه با نمايشها و ايدههاي خلاقه نسل جوان دانشگاهها فرا رسيد اما آنچه در جريان روزهاي برپايي جشنواره به صحنه آمد تا حدي خارج از انتظار بود. حداقل با در نظر گرفتن تجربه چهار، پنج دوره اخير جشنواره تئاتر دانشگاهي، به جرات ميتوان گفت با نمايشهايي بيپروا در طرح مسائل مورد نظر روبرو بوديم كه از منظر محتوايي و مسائلي كه نسل جوان براي بيان انتخاب كرد بهشدت قابل تحليل به نظر ميرسيد. در يك نگاه كلي ميتوان چنين عنوان كرد كه اگر بعضي اساتيد و عقايد معتقدند ما روي صحنه بايد بتوانيم انسان ايراني، دغدغهها، مسائل و بحرانهاي جامعه كنوني ايران را مشاهده كنيم، نمايشهاي روي صحنه در حد بسيار محدود چنين مواردي را مطرح كردند. براي نمونه، در محتواي نمايشها هيچ اثري از بحرانهاي زيستمحيطي يا كارگري كه ظرف چند سال اخير افزايش داشته به چشم نميخورد. بيپروايي - غيرپيشبرنده و ناكارآمد در فرم و اجرا - بعضي آثار از يكسو و كيفيت پايين چند نمايش ديگر در روزهاي مياني جشنواره انتقاد بعضي مخاطبان، منتقدان و اهالي مطبوعات و خبرگزاريها را به دنبال داشت. در همين بازه زماني بود كه عدهاي منتظر واكنش اعضاي هيات انتخاب مرحله دوم و ارايه توضيح درباره معيار انتخاب بودند كه بينتيجه ماند. دبير جشنواره نيز تمام مدت سكوت پيشه كرد.
روز چهارم و شروع تنش در جشنواره
طي سه روز ابتدايي جشنواره تئاتر دانشگاهي نمايشهاي قابل تامل از جمله «است» نوشته و كارگرداني پرنيا شمس، «مشق شب» به نويسندگي و كارگرداني امير نجفي و «پپ» نوشته ليلا احمدي و كارگرداني مشترك اسماعيل كمالي دهقان و شيده غفاريان روي صحنه رفتند تا اين رويداد شروع قابل قبولي داشته باشد. اما اجراي نمايش «وحشي» نوشته سياوش حيدري و كارگرداني امير ساعتچي تا حدي اين وضعيت را تغيير داد. نمايش كه در روز اجرا به وضوح با حمايت حميد پورآذري و فرهاد مهندسپور (هر دو نفر دقيقا در جايگاهي مقابل هيات داوران نشسته بودند) دو تن از مدرسان شناختهشده دانشگاه اجرا شد، نظر منفي منتقدان و رسانهها را به دنبال داشت. بعد از افزايش انتقادها نسبت به كيفيت محتوايي اين نمايش بود كه رويكرد كلي وزارت علوم نسبت به معيار سنجش آثار تغيير كرد. درست از اين مقطع به بعد بعضي نمايشها با سانسور مواجه شدند و استراتژي بازبيني پيش از هر اجرا در دستور كار قرار گرفت. اتفاقي كه به حذف عملي نمايش «تئوريسين» نوشته و كارگرداني سياوش حيدري از جدول اجراها، ورود گزينشي تماشاگر به سالن اجراي نمايش «ناگهان هذا حبيبالله مات في حبالله هذا قتيلالله مات بسيفالله» نوشته عباس نعلنديان و كاري از وحيد فريدي منجر شد.
اعتراض به سانسور در اختتاميه با تحريك داور؟
افزايش تنش و سانسور در نهايت گريبان آخرين روز جشنواره را گرفت و بدعتي غريب در جشنواره بيستودوم بنا گذاشته شد. در ساعات بحراني كه حذف كامل يك اجرا از جدول ميتوانست براي حوزه فرهنگي - اجتماعي وزارت علوم و دبيرخانه برگزاري جشنواره هزينه زيادي ايجاد كند، مسوولان طرحي نو درانداختند! گروه بدون حضور تماشاگر در سالن و فقط براي داوران روي صحنه رفت؛ اتفاقي كه اعتراض و واكنش جدي در پي آورد و عدهاي تن دادن به اين تصميم دبيرخانه را اتفاقي منفي – حذف تماشاگر- تلقي كردند. (بنابر شنيدهها اين رويكرد حذف پيشتر نيز توسط يكي از داوران در پيش گرفته شد و «رفيق نصرتي» مدرس دانشگاه و منتقد تئاتر از فهرست داوران اين دوره بيرون ماند.) روز برگزاري اختتاميه، حاضران در تالار وحدت رفت و آمد مداوم و مذاكره كارگردان نمايش حذف شده با دو تن از داوران را شاهد بودند؛ اتفاقي كه از ادامه تنش و تمايل احتمالي نهاد مسوول برگزاري به بيرون ماندن نمايش از فهرست دريافتكنندگان جايزه حكايت داشت. اما رفتار نويد محمدزاده از داوران جشنواره – درخواست تشويق هر چهار بازيگر نمايش تئوريسين – نشان داد هيات داوران چه تصميمي در سر دارد. گرچه در نهايت نيز ميتوان گفت جوايز عادلانه تقسيم شد اما داوران يك تصميم جديد گرفتند. «جايزه ويژه هيات داوران و تنديس جشنواره به نمايش «تئوريسين» به كارگرداني سياوش حيدري اهدا شد.» گروه روي صحنه رفت و كارگردان نمايش اعتراض خود به وقايع پيش آمده را در جمع ابراز كرد. مجموعه عواملي كه تا حدي موجب شد كيفيت بسياري از گروهها تحت تاثير جريان سانسور، ايجاد حاشيه و اعتراض پيرو آن قرار بگيرد؛ جشنوارهاي كه با كمترين بودجه، بدون حضور گروههاي بينالمللي، همراه با فشار مميزي و البته بيمسووليتي عدهاي در قبال ديگران برگزار شد تا ما نشان دهيم چه اندازه نسبت به ظرفيتهاي موجود در جريان تئاتر دانشگاهي بياعتنا هستيم.