كوتاه درباره جهان شعري يدالله رويايي به مناسبت سالروز تولدش
مرز باريكبيني در شعر
رسولآباديان
يدالله رويايي شاعري پيچيدهنويس نيست، اما گستره فهم شعرهايش را هم نميتوان در سطح شعرهايي پرفروش تقليل داد. رويايي در مسير شعر و شاعرياش دست به ابتكاراتي تازه زده و سعي كرده است دريچهاي ديگر از استعداد خدادادياش را به سوي مخاطب جدي شعر بگشايد. گرچه اغلب منتقدان با مواردي چون دستهبندي ادبيات و اختصاص آن به دههاي مشخص و ايجاد مسيرهاي تازه به عنوان مانيفستهاي متعدد شعري را آنچنان كه بايد و شايد به رسميت نميشناسند و قدم گذاشتن در چنين راهي را به مثابه تاراندن خواننده حرفهاي شعر ارزيابي ميكنند، اما حقيقت اين است كه بعضي از اين نگرشها مانند رسيدن به شعري چون شعر«حجم»، حركتي از سر تفنن نيست. رويايي در اين گونه شعر به دنبال ثبت لحظاتي است كه ممكن است از ديد بسياري ديگر از شاعران به دور مانده باشد. ماندگاري شيوهاي به نام شعر حجم و اظهارنظرهاي گوناگون پيرامون آن نشان ميدهد كه رويايي دانسته قدم در راهي گذاشته كه از عهده شاعري ديگر برنميآيد. همانگونه كه يكي از منتقدان ادبي هم گفته، تصاوير و كلمات در شعر يدالله رويايي، ابزار و اسبابي هستند كه به مدد آن هياكل نومنظري در برابر خواننده به جلوه در ميآيند. از اين ديدگاه، وجود و موجود از يكديگر متفارق و متمايز نيستند. به عبارت ديگر، زبان و فرم در شعر رويايي جزو برجسته بوطيقاي شعرند كه به مددشان؛ حدوث تجربه به استفهام خواننده وانهاده ميشود. گردش تخيل رويايي در كاشت تصاوير به مرزي از باريكبيني شاعرانه ميرسد كه مخاطب ردپاي شعر را در تكتك گفتارهاي روزانه درك و دريافت ميكند. شاعر در روند تكميل جهان شاعرانه در مجموعههايي چون «بر جادههاي تهي، شعرهاي دريايي، دلتنگيها، از دوستت دارم، لبريختهها، هفتاد سنگ قبر، من گذشته: امضا و در جستوجوي آن لغت تنها» انتخاب كلمه را به مرزي از سرشاري معاني ميرساند، به گونهاي كه از نگاه او، سنگنوشته يك قبر هم به شرط دارا بودن نگاهي از حجم، توانايي تبديل شدن به شعري كوتاه و ناب را دارا خواهد بود. بحث كوتاهسرايي از نگاه رويايي برعكس وضعيت شعر كوتاه اكنوني، ريشه در كاهلي شاعر ندارد، بلكه آكنده از سازوكار و مقتضياتي است كه بر كلمه و در نهايت بر شكلگيري يك شعر تحميل ميشود. رويايي در شعر حجم، تخيل مخاطب را همراه با تخيل شاعر به پرواز درميآورد. مخاطب در خوانش چنين شعري ديگر يك فرد منفعل نيست، بلكه ميتواند بنا به قدرت تخيل و اراده خود، شعري ديگر از دل شعر شاعر استخراج كند و معاني گوناگوني برايش متصور باشد. رويايي در روند سرودن شعر در سبك حجم، نگاهي كاملا موازي با نگاه مخاطب دارد و همين موازيسازي به او اين امكان را ميدهد كه حدود خواننده شعرش را معين كند و از همان ابتدا تعداد خوانندگانش را حدس بزند. رويايي شاعري است كه معناي كلي يك كلمه را در هم ميريزد و فهمي از درون را در مواجهه با شعر ايجاد ميكند. به اين معنا كه مخاطب به محض باز كردن هر يك از كتابهاي او، گويي به جهاني ديگر پرتاب شده و در مسيري همانند خواب و رويا قدم ميگذارد.