• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4367 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت

نگاهي به فيلم «نبات»

كشمكش‌هاي منطقي

ياسمن خليلي‌فرد

 

 

«نبات» از آن دسته فيلم‌هايي بود كه به واسطه عدم شناخت از كارگردانش آن را بدون پيش داوري قبلي تماشا كردم. فيلم از آن كارهاي اول شسته رفته و خوش‌ساختي است كه بر پايه موقعيت‌سازي استوار است. در واقع فيلمساز از موقعيت‌هايي كه در هر سكانس كاشته است در سكانس‌هاي بعد به برداشتي درست دست مي‌يابد. فيلم داستان سرراست و ساده‌اي دارد و از جايي به بعد گره‌اش لو مي‌رود و مخاطب مي‌تواند حدس بزند كه هويت واقعي رويا (نازنين فراهاني) چيست اما آنچه داستان را پيش مي‌برد، كشمكش‌هاي غيرقابل پيش‌بيني زوج است و رخدادهايي كه بناست به واسطه‌ آگاهي مخاطب از هويت رويا (يا همان سايه) اتفاق بيفتند. يكي از محاسن فيلم آن است كه فيلمساز از عهده‌ پردازش شخصيت‌هاي مختلف آن به خوبي برآمده است. شخصيت دختربچه در جاهايي از فيلم آن قدر ملموس و باورپذير طرح‌ريزي شده است كه فراموش مي‌كنيم به تماشاي يك فيلم نشسته‌ايم و خود را در بستر يك زندگي واقعي مي‌بينيم. در واقع موقعيت‌پردازي‌هاي درست، كشمكش‌هاي منطقي و شخصيت‌پردازي‌هاي دقيق كه بازي خوب بازيگران نيز به كمك‌شان آمده دست به دست هم مي‌دهند تا «نبات» فيلمي بالاتر از سطح توقع‌مان باشد و به مثابه برشي از يك زندگي واقعي مخاطب را در بطن ماجرايش قرار دهد. در عين تمام نكات مثبت ذكر شده، «نبات» نيز همانند بسياري ديگر از فيلم‌ها، ضعف‌ها و كاستي‌هايي دارد. يكي از اصلي‌ترين كاستي‌هايش اندكي ساده‌انگاري در طرح ماجراي پنهان‌كاري پدر در معرفي مادر مثلا درگذشته، به دختر است؛ آن هم دختري كه باهوش است و رابطه‌اي صميمانه با پدرش دارد. چه‌ طور ممكن است اين دختر در طول 12 سال نخواسته باشد تصويري از مادرش ببيند؟ چه طور پدر هرگز عكسي را از مادر به دختر نشان نداده است؟ ظاهرا فيلمساز براي دستيابي به روايت مورد نظر خود از پاسخ به چنين پرسش‌هايي صرف‌نظر كرده است. با اين حال نوع رابطه مادر و فرزند و همچنين پدر و فرزند و در نهايت زن و مرد متاركه‌كرده خوب از آب درآمده و از طرفي انگيزه‌هاي كاراكترها از تصميمات و رفتارهاي‌شان نيز منطقي به نظر مي‌رسد و اين شكل درست از شخصيت‌پردازي منجر به ايجاد رابطه‌اي ارگانيك ميان مخاطب و فيلم مي‌شود. يكي ديگر از خطرهايي كه فيلم با درايت سازنده‌اش از آن جان به در مي‌برد، خطر تبديل درام به ملودرام است. اينكه فيلمي ملودرام باشد به هيچ‌ وجه عيب نيست اما اينكه فيلمساز در اثر خود تلاش مي‌كند تا برخلاف بسياري از ملودرام‌هاي اندوه‌زا و غم‌انگيز بدون توسل به موسيقي سوزناك و بازي‌هاي اغراق ‌شده و رخدادهاي اگزجره ‌شده مفهوم مورد نظرش را به مخاطب منتقل كند، اتفاق فرخنده‌اي است كه به واسطه انتخاب‌هاي بجا و به اندازه فيلمساز شكل مي‌گيرد. و در انتها بايد به بازي درخشان بازيگران فيلم اشاره كرد. كنار هم قرار دادن ستاره‌اي مشهور چون شهاب حسيني با بازيگري توانمند و در عين حال كمتر شناخته شده چون نازنين فراهاني و بازيگر نوجواني كه پا به پاي دو بازيگر حرفه‌اي جلو مي‌آيد همچنان مهر تاييدي است بر مهارت كارگردان جوان.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون