• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4369 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ ارديبهشت

كلام وحي در سخن امير كلام

حسن حسيني الست

ماندگاري قرآن به جهت ضمانت پروردگار عالم است كه قرآن را پايدار مي‌دارد و اين سخن در تاريخ مسلمانان اعم از اهل تسنن و تشيع هويداست كه قرآن از همان اوايل نزول به گونه‌اي خاص كتابت، قرائت و بر پيامبر(ص) توسط اصحاب خاص عرضه مي‌شد تا از هرگونه خطا در امان ماند. پيامبر گرامي در هر مقطعي از زندگي به اهل بيت به عنوان كساني كه مرجعي براي فهم و عمل به قرآن هستند اشاره مي‌كردند.

قرآن و اخ‌القرآن

اما آنچه در نهج‌البلاغه آمده است به دليل انتخاب ماهرانه سيد رضي، كتابي گردآمده از عجايب بلاغت است كه هر انسان ادب‌شناسي را به تعجب و شگفتي وا مي‌دارد. امام عليه‌السلام، همان مهد تمدن قرآني است كه كلام او بر ارواح آدميان همچون باراني از آسمان بلاغت فرو مي‌ريزد و چون با ديده درك به آن نظر افكنده شود، نور ساطع الهي از آن نمايان مي‌شود و اين همان نوري است كه وجود خلقت را توان تحمل آن نبود.«اخ‌القرآن» نامي است كه به محض شنيدن اسم نهج‌البلاغه، در ذهن تداعي از معني ژرف مي‌شود. اين وجه تسميه فقط از جهت بلاغت و فصاحت و زيبايي سخن نيست و اينكه امير بيان فقط سخناني درباره توصيف قرآن ذكر كرده باشند، بلكه اين وجهي است از وجوه و آنچنان اين دو يعني علي عليه‌السلام و قرآن باهم آميخته هستند كه حيات هركدام به جهت هدف غايي كه هدايت بشريت است وابسته به ديگري است. همان‌گونه كه در خطبه 122 در سخني با خوارج فرمود و إِنّ الْكِتاب لمعِي ما فارقْتُهُ مُذْ صحِبْتُه قطعا كه كتاب خداوندي با من است، از زماني كه من با او همراه گشته‌ام از آن جدا نشده‌ام.

قرآن صامت و ضرورت مفسر

به درستي اين سخن بيان اين حقيقت است كه علي عليه‌السلام روح قرآن صامتي است كه ناطق است و تبيين آيه‌هاي نوشته روي كاغذ كه در بين دو جلد قرار گرفته است از زبان مباركش جاري شده است و انديشه ما را به ماورايي كه راه تعقل در آن نيست باز كرده است. چنانكه خود امام عليه‌السلام فرموده‌اند:

«هذا الْقُرْآنُ إِنّما هُو خطٌّ مسْطُورٌ بيْن الدّفّتيْنِ لا ينْطِقُ بِلِسانٍ و لا بُدّ لهُ مِنْ ترْجُمانٍ و إِنّما ينْطِقُ عنْهُ الرِّجال‏.»

(اين قرآن كه به صورت مدون در پيش روي ماست خطي است نوشته شده كه از دو طرف در ميان دو جلد قرار گرفته است و اين خطوط نوشته‌شده زباني ندارد كه سخن بگويد و چاره‌اي جز اين نيست كه مفسر و ترجماني باشد كه قرآن را توضيح دهد و به همين دليل است كه مردماني از طرف قرآن سخن مي‌گويند.) حال كه سخن از مفسران و سخنگويان به ميان آمد بايد نيك نگريست كه چه كسي را گوياي قرآن و مفاهيم آن مي‌دانيم و به چه مرجعي براي فهم متوسل مي‌شويم؟ طبق نظر امام عليه‌السلام گروهي از مردم قرآن را براي اهداف خود تفسير به راي و بر مبناي منافع شخصي خود تعبير و تفسير مي‌كنند. در خطبه‌اي كه به گفته برخي مفسران نهج‌البلاغه قسمتي از آن مربوط به دوره ظهور منجي موعود است، مي‌فرمايد: «عْطِفُ الرّأْي علي الْقُرْآنِ إِذا عطفُوا الْقُرْآن علي الرّأْيِ».

منجي موعود مي‌آيد و نظريات مخالف با قرآن را سمت و سوي قرآني مي‌دهد، در آن هنگام كه مردم قرآن را به آرا و نظريات خود تفسير مي‌كنند. در خطبه147 مي‌فرمايد: «و ليْس عِنْد أهْلِ ذلِك الزّمانِ سِلْعةٌ أبْور مِن الْكِتابِ إِذا تُلِي حقّ تِلاوتِهِ و لا أنْفق مِنْهُ إِذا حُرِّف عنْ مواضِعِه».

زماني بر شما مي‌آيد كه كه در نزد مردمان، كالايي كسادتر از قرآن چنانچه حق آن ادا و به درستي تفسير شود، وجود نخواهد داشت و متاعي با رونق‌تر از كتاب الهي اگر از معاني و حقايق خود منحرف شود نخواهد بود.

راسخون در علم

اما گروهي ديگر راسخون در علم هستند؛ كساني كه طبق سخن خود امام عليه‌السلام، بهترين افراد براي سخن گفتن از طرف قرآن هستند، چنانچه خداوند مي‌فرمايد:

«لكِنِ الرّاسِخُون فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ والْمُومِنُون يُومِنُون بِما أُنْزِل إِليْك و ما أُنْزِل مِنْ قبْلِك و الْمُقيمين الصّلاة و الْمُوتُون الزّكاة و الْمُومِنُون بِاللّهِ و الْيوْمِ الْآخِرِ أُولئِك سنُوتيهِمْ أجْراً عظيماً.»

و و قتي از امام صادق(ع) پرسيدند، فرمود: فقلت له: أنتم هم؟ فقال أبو جعفر (عليه‌السلام): «من عسي أن يكونوا و نحن الراسخون في‌العلم؟»آيا هم اشاره به شما دارد؟ فرمود چه كسي غير از ما مي‌تواند باشد در حالي كه ما راسخون در علم هستيم.و در تعبير زيبايي امام علي عليه‌السلام به اين نكته اشاره دارد.أ«يْن الّذِين زعمُوا أنّهُمُ الرّاسِخُون فِي الْعِلْمِ دُوننا كذِباً و بغْياً عليْنا أنْ رفعنا‌الله و وضعهُمْ و أعْطانا و حرمهُمْ و أدْخلنا و أخْرجهُمْ بِنا يُسْتعْطي الْهُدي و يُسْتجْلي الْعمي.»

كجا هستند كساني كه گمان مي‌كنند به غير از ما، راسخون در علم هستند. گماني كه دروغ و تعدي به حق ما است. خداوند سبحان ما را بند و آنان را پست قرار داده و به ما اعطا و آنان را محروم كرده است و ما را به عالم حقيقت و حق داخل و آنان را خارج كرده است. به وسيله ماست كه هدايت از خدا خواسته مي‌شود و ظلمت و تاريكي از بين مي‌رود.

اهل بيت؛ درهاي ورود به خانه‌هاي علم و ايمان

حال كه حقيقت راسخون في‌العلم و لزوم مراجعه به آنها جهت فهم قرآن آشكار شد، طبق گفته ديگر از امام عليه‌السلام، براي فهم درست قرآن بايد از ميان علوم علي عليه‌السلام عبور كرد، چرا كه خزاين علم الهي در سينه اوست و ديگران از او گرفته‌اند هر آنچه ادعا مي‌كنند.

«نحْنُ الشِّعارُ و الْأصْحابُ و الْخزنةُ و الْأبْوابُ و لا تُوتي الْبُيُوتُ إِلّا مِنْ أبْوابِها فمنْ أتاها مِنْ غيْرِ أبْوابِها سُمِّي سارِقاً»

ماييم حافظ اسلام و ياران پيامبر اعظم (ص) و ماييم خزانه‌داران معارف الهي و درهاي ورود به خانه‌هاي علم و ايمان. هر كس قصد ورود به خانه‌اي كند از در آن وارد مي‌شود پس هر آن‌كه از غير از در وارد شود دزد خوانده مي‌شود.اكتفاي تنها به قرائت قرآن با سيره ائمه شيعه تطابق چنداني ندارد. بلكه لازم است با تفكر در سيره علوي قرآن را تلاوت كنيم آنگونه كه حق آن است. بهترين منبع براي شناخت بهتر قرآن، آموزه‌هاي امام علي عليه‌السلام است كه قسمتي از آن در نهج‌البلاغه توسط عالم بزرگ شيعه سيد رضي گردآوري شده است؛ از اين رو در ارتباط قرآن با نهج‌البلاغه مي‌توان خطبه‌هاي مولاي متقيان را اينچنين صورتبندي كرد:

1. فرازهايي كه امام(ع) قرآن را توصيف كرده است.

2. فرازهايي كه آيه‌هاي قرآن را به صورت اقتباس جهت تاييد كلام خود مي‌آورد.

3. فرازهايي از قسمت‌هايي از آيه‌هاي قرآن را كه با اندكي تغيير به صورت تلميح ذكر مي‌كند.

4. در بخش‌هايي كه مفاهيم قرآني را ذكر مي‌كند بدون اينكه به آيه اشاره‌اي داشته باشد.

موارد اول تا سوم در كتب ادبي و تفسيري مربوط به نهج‌البلاغه مكرر اشاره شده است. ولي نوع چهارم كه بسيار حايز اهميت و بيشترين حجم مطالب را در خود دارد مغفول مانده است و دقيقا همين نوع است راه رستگاري بشريت و مصداق حقيقي صراط مستقيم؛ لذا بر مومنان و كساني كه به دنبال بصيرت ديني هستند بسيار شايسته است كه اين ارتباط را هرچه بيشتر مورد توجه قرار دهند و قرآن را در عمل بياموزند كه علي عليه‌السلام نمونه عملي قرآن و قرآن ناطق است و رمضاني از رمضان عمر را به فهم سيره علوي و قرآن تواما سپري كنند كه اين كليد فهم حقيقت در اين عالم است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون