«خشونت زنانه» نداريم
علي كربلايي|جمعه شب بازي تيمهاي ذوبآهن و شهرداري سيرجان در چارچوب رقابتهاي ليگ برتر فوتبال زنان ايران به خشونت كشيده شد و بازيكنان دو تيم با يكديگر به شدت درگير شدند. به خاطر حساسيتهاي موجود در اين مسابقه و تاثير مستقيم اين بازي در جدول ردهبندي و جنگ صدرنشيني، اتفاقاتي كه در اين بازي رخ داد بازيكنان دو تيم را بيشتر از حالت معمول عصباني كرد و فشار بازي و شرايط رواني ايجاد شده، باعث شد كه بازيكنان با يكديگر درگير شوند و به زد و خورد بپردازند. اين اتفاق باعث واكنشهاي زيادي در فضاي رسانهاي شد و از جنبههاي گوناگوني اين درگيري مورد بررسي قرار گرفت. اما نكته عجيب و تعجببرانگيز در اين بين آنجا بود كه بسياري از رسانهها به جاي اينكه به نفس عمل و خشونت اعمال شده بپردازند به زن بودن افراد درگير در اين حادثه پرداختهاند.
اين موضوع از اين حيث اهميت دارد كه به بازتوليد يك ادبيات جنسيتزده كمك ميكند و فضاي تبعيضآميزي كه هنوز در ورزش ايران وجود دارد را براي مخاطبان بازنمايي ميكند. مساله اينجاست كه خشونت در ذات فوتبال است و هر فصل شاهد درگيريهاي بازيكنان در مستطيل سبز هستيم. از بازيهاي دسته سوم و محلات تا بزرگترين ديدارهاي فوتبال مانند الكلاسيكو صحنه درگيري بازيكنان فوتبال با يكديگر بوده است. چه اتفاقي ميافتد كه فوتبال زنان در اين بين بولد ميشود و تحليلها به سمتي است كه گويا زنان فوتباليست، تافتههايي جدا بافته نسبت به مردان فوتباليست هستند؟ جز اين است كه تصور اغلب مردم از جنس «زن» و لطافت مورد انتظارشان باعث شده اينچنين تعجب كنند از اين موضوع؟ آيا رسانهها هم بايد وارد همين بازي بشوند و با نگاه عوام به اين مسائل ظريف اما بسيار مهم نگاه كنند؟ تاكيد برخي بر اينكه زنان نبايد اينچنين خشن باشند از كجا نشات ميگيرد؟ خشونت محكوم است و بايد كساني كه در فوتبال درگيري ايجاد ميكنند را نكوهش كرد اما تفكيك كردن اين موضوع به خشونت در فوتبال زنان و خشونت در فوتبال مردان از اساس اشتباه است. يك زن فوتباليست هم مانند يك مرد فوتباليست درگير هيجانات بازي است و فشارهاي روز مسابقه همانطور روي او تاثير ميگذارد كه روي همتاي مردش اثر ميگذارد. اتفاقات فوتبال، مردانه يا زنانه نيست. همان طور كه كرنر مردانه، پنالتي زنانه يا اوت دستي زنانه نداريم، خشونت زنانه هم وجود ندارد. چيزي كه وجود دارد، خشونت است و نميتوان خشونت را تفكيك جنسيتي كرد.