هفتم اسفندماه سال 94 و پيروزي پر رنگ ليست اميد در تهران و ساير شهرها و روستاهاي كشور، علاوه بر نويد تغيير تركيب مجلس نهم و ورود چهرهها و افكاري همسوتر با دولت تدبير و اميد، اين اميد را زنده كرد كه شايد بعد از حدود 8 سال فرد ديگري جز علي لاريجاني به كرسي رياست مجلس تكيه بزند. اين اميدها اما با برگزاري انتخابات هيات رييسه اجلاسيه نخست مجلس دهم با ماجراي «سلفي با عارف و راي به لاريجاني» خيلي زود از بين رفت و فراكسيون اميد نتوانست آنچنان كه بايد و شايد در هيات رييسه موقت مجلس خوش بدرخشد؛ به طوري كه علي مطهري در رقابت با محمد دهقان، از رسيدن به كرسي نايبرييسي دوم بازماند. شكست تلخ اصلاحطلبان در هيات رييسه موقت با پيروزي مطهري در هيات رييسه دائمي اجلاسيه نخست و حضور 2 اصلاحطلب در كرسي نواب رييسي لاريجاني اندكي تلطيف شد ولي باز هم نتوانست خاطره آن روز را از ذهن حاميان پاك كند.
اجلاسيه دوم دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و همزماني آن با دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري كه با پيروزي كانديداي اصلاحطلبان (حسن روحاني) بر نامزد اصولگرايان (سيد ابراهيم رييسي) خاتمه يافت، در ابتدا با خبر تقسيم كرسيهاي هياترييسه بين 3 فراكسيون سياسي آغاز شد و در ادامه با انتشار اخبار نشستهاي محرمانه فراكسيونهاي ولايي و مستقلين و معامله بر سر كرسي علي مطهري (نايبرييسي دوم) وارد فاز تازهاي شد. فازي كه درنهايت با خلف وعده مستقلين ولايي و نمايندگان ولايي به شكست اميد و كاهش چشمگير سهم آنان از كرسيهاي هيات رييسه پايان يافت.
اجلاسيه سوم اما تفاوتهاي بسياري داشت. اميد بازي بهارستان را آموخته بود و جديتر از هميشه براي كسب كرسي رياست مجلس برنامهريزي ميكرد. عارف، لاريجاني و حاجيبابايي، ژنرالهاي 3 فراكسيون اميد و مستقلين ولايي و نمايندگان ولايي براي رسيدن به پرقدرتترين كرسي بهارستان به رقابت پرداختند و با وجود پيروزي عارف بر دو رقيب ديگر در دور نخست، در دور دوم با انصراف حاجيبابايي، لاريجاني با افزايش آراي خود توانست باز هم بر كرسي رياست تكيه كند ولي در نهايت اميديها با حضور 5 كانديداي خود در تركيب 12 نفره هيات رييسه، اعاده حيثيت كردند.
روزهاي سخت ايران
اجلاسيه چهارم دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي 5 روز ديگر (پنجم خرداد ماه) و 3 روز بعد از 21 سالگي دوم خرداد، در شرايطي برگزار خواهد شد كه عمده تحليلگران سياسي و اقتصادي بر يك نكته اشتراكنظر دارند؛ آن هم سختي شرايط كشور با توجه به اقدامات خصمانه رييسجمهوري امريكا، توطئهچينيهاي گروه B براي جنگافروزي است. نمايندگان مجلس كه اين روزها به زعم حقوقدانان شاهد محدود شدن حيطه اختيارات خود توسط هياتعالي نظارت مجمع تشخيص مصلحت نظام هستند، در شرايطي به آخرين رقابت درونپارلماني خود در صحن سبز بهارستان ميپردازند كه اصلاحطلبان، خواستار پرهيز جناحهاي سياسي درون نظام از تنشزايي در جامعه هستند.
حفظ آرامش كشور در لزوم همراهي و هماهنگي قواي سهگانه در روزهايي كه سختترين تحريمهاي اقتصادي مثال زالو به جان اقتصاد ايران افتاده، قابل انكار نيست ولي جدال چهارم، اگر شكل بگيرد و در ساعات پاياني جاي خود را به نوعي وفاق و معامله پشت پرده ندهد، جدال حيثيتهاست. اصلاحطلبان در مجلسي كه علاوه بر اعضاي فراكسيون اميد با «تكرار» سيدمحمد خاتمي براي اعضاي فعلي فراكسيون مستقلين ولايي هم در پارلمان جا رزرو كردند، در تلاش براي كسب كرسي رياست هستند و مستقلين خواستار اثبات نقش خود در مجلس شوراي اسلامي. اعضاي فراكسيون نمايندگان ولايي نيز كه در روزهاي نخست مدعي فراكسيون اكثريت مجلس بودند اما رفته رفته از اين ادعا دست كشيدند نيز روياي كسب اكثريت كرسيهاي هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي را در سر ميپرورانند؛ رويايي كه در طول 3 اجلاسيه گذشته، آرام آرام جان باخت و امروز آخرين نفسهاي خود را ميكشد و همزمان، نقش فراكسيون اصولگرايان را از فراكسيون اكثريت به پله رسيدن به رياست تغيير ميدهد.
دست باز اميديها
كسب كرسي اكثريت در هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي در نخستين قدم نيازمند ژنرال و سرتيپهايي است كه هر كدام از وجههاي قابلقبول در ميان ساير نمايندگان، اهالي رسانه و افكار عمومي برخوردار باشند. سرتيپهايي كه بتوانند با همراهي ژنرال، لكوموتيو بهارستان را به سمتي برانند كه به اهداف آن فراكسيون نزديكتر باشد. شكلگيري نخستين گام نيازمند معرفي 12 نام براي 12 كرسي هيات رييسه مجلس است و در پارلمان دهم، جز فراكسيون اميد عملا هيچ فراكسيوني از چنين ظرفيتي برخوردار نيست.
در 3 اجلاسيه اخير مجلس، تنها در سومين اجلاسيه هر 3 فراكسيون براي تمامي كرسيهاي هيات رييسه كانديدا معرفي كردند ولي با اين تفاوت كه كانديداهاي اميدي، علاوه بر نامآشناتر بودن براي عموم جامعه از وجهه قابل قبولتري نيز برخوردار بودند و اين به آن معناست كه فراكسيونهاي مستقلين ولايي و ولاييون با وجود گفتههاي اعضايشان، به شدت از كمبود چهرههاي نامآشنا براي عموم جامعه رنج ميبرند. رنجي كه اگر نبود، احتمالا امروز اكثريت كرسيهاي هيات رييسه مجلس دهم هم در اختيار اصلاحطلبان و اعضاي فراكسيون اميد نبود.
براي درك بهتر موضوع كافي است كانديداهاي 3 فراكسيون اميد، مستقلين ولايي و ولاييون را براي كرسي نواب رييسي قياس كنيد. مستقلين ولايي و ولاييون در شرايطي كه اميديها نام مسعود پزشكيان و علي مطهري را براي كرسيهاي مذكور در ليست قرار دادهاند، به ترتيب دست به دامن چهرههايي چون هادي قوامي، عزتالله يوسفيانملا و عبدالرضا مصري و محمد دهقان شدند. موضوعي كه بار ديگر نشان داد اگر چه اميديها در خواندن بازيهاي پارلمان در قياس با نمايندگان ولايي و مستقلين ولايي از تجربه و احتمالا توانايي كمتري برخوردارند ولي حداقل در برخورداري از ژنرال و سرتيپ، اوضاع بهتري دارند.
بازيهاي پنهان
با اين حال در مجلس ايران و بهويژه بر سر انتخابات هيات رييسه و كميسيونهاي تخصصي، برخورداري از ژنرال و سرتيپ تنها 10 درصد بازي را تشكيل ميدهد. 90 درصد مابقي به بازيهاي پنهان بهارستان و البته ائتلافهاي پشتپرده بستگي دارد. بازيهاي بهارستان در كلامي سادهتر به معناي تاثيرگذاري عناصر قدرت در بيرون از مجلس بر اتفاقات درون مجلس شوراي اسلامي است. يكي از آخرين و البته مشهورترين نمونههاي اين موضوع را شايد بتوان در ماجراي استيضاح سيدمحمد بطحايي، وزير آموزش و پرورش دولت دوازدهم تماشا كرد. استيضاحي كه درست در روز برگزاري با پس گرفته شدن تمام امضاها از سوي نمايندگان استيضاحكننده لغو شد و همزمان شايعه توصيه به نمايندگان براي به مصلحت نبودن اين استيضاح در آن مقطع را در لابيهاي تاريك پارلمان ايجاد كرد.
با اين حال انصراف حاجيبابايي به سود لاريجاني يكي از پر رمز و رازترين اتفاقات مجلس شوراي اسلامي محسوب ميشود. وزير آموزش و پرورش دولت محمود احمدينژاد كه همواره با ساير اعضاي فراكسيون ولايي به سبك اداره مجلس توسط لاريجاني ايراداتي داشت، در اجلاسيه سوم در كنار عارف براي رسيدن به كرسي كه در 11 سال اخير به لاريجاتي تعلق داشته، گام برداشت ولي در لحظات آخر و درست زماني كه انتخابات به دور دوم كشيده شده بود، با اصرار محمد دهقان از اعضاي شوراي مركزي فراكسيون اصولگرايان در مجلس به سود لاريجاني انصراف داد تا به زعم خودشان، او را «نمكگير» كرده باشند و نشان دهند كه اصولگرايان همچنان از او حمايت ميكنند ولي اخيرا او با ذكر اين جمله كه «با يك تماس از بيرون مجلس به سود لاريجاني انصراف داده» است، موضوع وارد فاز تازهاي شد. در اين بين كافي است به ياد آوريد كه لاريجاني و حاجيبابايي يك روز قبل از برگزاري انتخابات هيات رييسه مجلس در ديداري خصوصي به گفتوگو با يكديگر پرداختهاند.
لاريجاني در طول يك سال گذشته اگر نگوييم به اصلاحطلبان نزديكتر شد، عملا ميتوان ادعا كرد كه از اصولگرايان دورتر شد تا باز هم صداي اعتراض ولاييون به شيوه مديريت بهارستان توسط او در صحن شنيده شود. اين اعتراضها در مجلس شوراي اسلامي به اقدامات هيات رييسه همانقدر تكراري است كه توصيههاي خارج از مجلس براي اقداماتي خاص. با اين تفاسير انتظار توصيه يا چيزي شبيه به آن در اجلاسيه چهارم با درنظرگيري شرايط فعلي كشور نه تنها موضوع عجيبي نيست بلكه برخي نمايندگان در گفتوگوهاي دوستانه خود از بيان آن خودداري نميكنند.
ائتلافهاي نانوشته
با اين حال و با وجود اين موارد، ائتلاف بين فراكسيونهاي مختلف مجلس عملا تاثيرگذارترين نقش را در بهارستان ايفا ميكند. در اجلاسيه سوم احتمال همراهي اميد و ولايي براي كنار زدن لاريجاني افزايش يافت ولي باز هم اين مهم تحقق نيافت تا احتمال آن در اجلاسيه چهارم نيز زنده شود. فراكسيون ولايي با وجود اعضاي تاثيرگذاري چون پايداريچيها، همواره جزو منتقدان لاريجاني محسوب ميشوند و اين با وجود تمام تفاوتها، وجه اشتراك آنان با اصلاحطلبان محسوب ميشود.
در اجلاسيه چهارم اين احتمال وجود دارد كه نه تمام فراكسيون ولايي بلكه برخي اعضاي آن كه از انصراف دور قبل حاجيبابايي هنوز دل چركينند، در كنار اميديها براي كنار زدن لاريجاني از كرسي رياست تلاش كنند. البته از آن طرف نيز ممكن است كه اميديها در هماهنگي با مستقلان و براي حفظ دو كرسي نايبرييسي و سه كرسي دبيري اقدام كنند ولي در اين بين آنچه فاكتور تعيينكننده براي افزايش احتمال ائتلاف است، چهره عمومي و راي فردي كانديداهاست.
از سوي ديگر ممكن است فراكسيونهاي مستقلان ولايي و ولاييون با وجود اختلافنظرها براي كنار زدن اميدها در سال پاياني از هيات رييسه در ائتلافي نانوشته به همكاري بپردازند تا مثال آنچه در اجلاسيه دوم رخ داد، اميديها به پايينترين سهم ممكنه از هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي رضايت دهند. با اين حال آنچه تاكنون قطعي به نظر ميرسد، ائتلاف فراكسيون مستقلان ولايي و ولاييون براي كرسيهاي هيات رييسه مجلس است. اما آنچه نميتوان از آن چشم بست، بدعهدي مستقلان ولايي و ولاييون در انتخابات هيات رييسه است. اين دو فراكسيون همواره در اجلاسيههاي مختلف كاركرد ائتلافها و رايزنيهايشان تا دم در صحن علني بوده و بعد از ورود به صحن - مثال آنچه در اجلاسيه دوم گذشت- همه چيز را فراموش كرده و هر فراكسيون براي منافع خود ميجنگد.
جدال چهرهها
پيشتر گفتيم كه دست اميديها در انتخاب چهرههاي نامآشنا براي كرسيهاي هيات رييسه در قياس با مستقلين ولايي و ولاييون بازتر است. اين موضوع دقيقا عاملي است كه ميتواند نقش بسيار تعيينكنندهاي در ائتلافهاي پيدا و پنهان بهارستان داشته باشد. براي درك بهتر موضوع ميتوان چهرهها و شانسهاي ورود به هيات رييسه از هر فراكسيون را به صورت اجمالي بررسي كرد.
علي مطهري به عنوان نمايندهاي كه درباره بسياري از مسائل كشور از حصر گرفته تا حجاب نظر خود را بدون واهمه از واكنشها بيان ميكند، در بهارستان معروف است و به همين واسطه ميتوان گفت كه اگر اتفاق خاصي رخ ندهد، ميتواند هادي قوامي از فراكسيون مستقلين ولايي و محمد دهقان يا عبدالرضا مصري يا محمدحسين فرهنگي از فراكسيون نمايندگان ولايي را شكست دهد بنابراين به نظر نميرسد جز رايزنيهاي جزيي نياز چنداني به ائتلاف داشته باشد.
عليرضا رحيمي از فراكسيون اميد در رقابت با محمدمهدي فرشادان از فراكسيون مستقلان و احمد اميرآبادي فراهاني به نظر ميرسد از شانس بالاتري براي رسيدن به هيات رييسه برخوردار باشد ولي علياصغر يوسفنژاد اصلاحطلب در صورت ائتلاف مستقلان و ولاييها، كرسي خود را متزلزلتر از گذشته ميبيند. در اين بين به نظر ميرسد غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي يكي از گزينههاي فراكسيون مستقلان براي كرسي نايبرييسي باشد كه با توجه به حضور چهرههايي چون پزشكيان و مطهري عملا شانسي براي او باقي نميماند. اما اگر نماينده رشت بر سر كرسيهاي دبيري مجلس قصد رقابت داشته باشد، ميتواند رقيب قابل توجهي براي عبدالكريم حسينزاده اصلاحطلب و اكبر رنجبرزاده اصولگرا محسوب شود. با اين حال آنچه شانس بيشتري به حسينزاده در رقابت با رنجبرزاده ميبخشد، چهره مقبولتر او در ميان افكار عمومي و اهل سنت بودنش است به طوري كه با توجه به ساختار تشكيلاتي فراكسيون اميد، او ميتواند روي حمايت هم فراكسيونيهاي خود حساب ويژهاي باز كند.
محمدقسيم عثماني ش وضعيت مشابهي با حسينزاده دارد و علاوه بر سرشناستر بودن در قياس با آشوري از فراكسيون مستقلان و عباسي از فراكسيون ولاييون - با توجه به اهل سنت بودنش- يكي از شانسهاي اصلي ورود به هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي محسوب ميشود. در اين بين بهروز نعمتي كه در طول سالهاي اخير سخنگويي هيات رييسه را عهدهدار بوده، عملا جز حسن لطفي اصلاحطلب رقيب جدي پيشروي خود نميبيند به طوري كه ميتواند اميدوار باشد باز هم بركرسي دبيري هيات رييسه تكيه كرده و مقام سخنگو را يدك بكشد.
سهمي براي زنان
فراكسيون اميد مجلس شوراي اسلامي از نخستين روز حضور خود در بهارستان تا امروز در ميان شطرنج نه چندان قانونمند پارلمان، زنان را فراموش نكرد و در طول اجلاسيههاي گذشته همواره سهمي را براي زنان در هيات رييسه در نظر گرفته است. سهمي كه البته در طول 40 سال اخير تنها در مجلس ششم محقق شد و اصولا چهره هيات رييسه پارلمان ايران، چهرهاي مردانه است و به نظر ميرسد اين موضوع در اجلاسيه چهارم مجلسي كه ركورددار حضور زنان است نيز ادامه داشته باشد.
با تمام اين تفاسير آنچه حايز اهميت است، سكوت رسانهاي فراكسيون اميد است. اميديها با تشكيل كميتهاي كه رياست آن برعهده عبدالكريم حسينزاده است، به بررسي انتخابات هيات رييسه و چند و چون حضور خود پرداختهاند ولي نكته اينجاست كه اخبار اين كميته درست به همان ميزان كه از سوي رسانههاي اصلاحطلب منتشر نميشود، از رسانههاي اصولگرايي چون تسنيم سر در ميآورد و اين مهم حاكي از آن است كه اميديها نيز چون دولت دوازدهم نيازمند بازنگري در تصميمات رسانهاي خود هستند.
گفتههاي فوق در كنار اخباري كه احتمالا در روزهاي آتي منتشر ميشود، نشانگر روزهايي است كه ميتواند سرنوشت سياسي يك فرد را تغيير دهد. لاريجاني اگر از كرسي رياست پارلمان آن هم در سال پاياني و در آستانه انتخابات و در شرايطي كه گمانهزنيها از حضور او در 1400 همچنان پابرجاست، كنار برود، عملا هزينه گزافي را پرداخت كرده است ولي عارف در صورت شكست نيز هزينه خاصي را پرداخت نميكند چرا كه فراكسيون متبوعش در نهايت ميتواند سهم قابل توجهي از هيات رييسه را به خود اختصاص دهد. بازي هيات رييسه اين بار براي لاريجاني حكم قماري را دارد كه اگر اوضاع چون اجلاسيه سوم پيش رود و حاجيبابايي نباشد كه براي نمكگير كردن يا محض خاطر يك توصيه به سود او انصراف دهد، با باختي همراه ميشود كه ميتواند زندگي سياسي مرد اين روزها معتدل شده سياست ايران را با چالشهاي جدي مواجه كند.