• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4374 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲ خرداد

پس‌زمينه سياسي فينال ليگ اروپا در گفت‌وگو با الهه كولايي

فوتبال در قفقاز مثل خاورميانه نيست

علي ولي‌اللهي

 

 

فينال ليگ اروپا بين دو تيم انگليسي آرسنال و چلسي، هشتم خرداد در ورزشگاه باكوي آذربايجان برگزار مي‌شود. كشور آذربايجان از چند سال قبل با گرفتن ميزباني‌هاي مسابقات مهم ورزشي تلاش دارد خودش را در سطح اروپا و جهان مطرح كند. آنها حتي چند سال نام كشورشان را روي لباس اتلتيكو مادريد نيز تبليغ كردند؛ با اين حال حضور يك بازيكن ارمني در تيم آرسنال به نام هنريك ميخيتاريان باعث شد پاي منازعات سياسي آذربايجان و ارمنستان به فينال ليگ اروپا باز شود. ميخيتاريان با وجود فرصت مناسبي كه براي حضور در فينال دومين تورنمنت معتبر اروپا به دست آورده است، اعلام كرده به دليل مشكلات بين ارمنستان و آذربايجان و همچنين عدم اطمينان از تامين امنيتش حاضر نيست به آذربايجان سفر كند. باشگاه آرسنال نيز به دليل همين تهديد تصميم گرفت نام ميخيتاريان را از ليست بازي فينال كنار بگذارد. هرچند يوفا و دولت جمهوري آذربايجان اعلام كردند امنيت بازيكن ارمني آرسنال كاملا تضمين شده است اما در نهايت توپچي‌ها بدون هافبك ارمني خود راهي فينال خواهند شد. ميخيتاريان در بازي آرسنال و قره‌باغ آذربايجان در مرحله گروهي ليگ اروپا نيز از همراهي تيم آرسنال امتناع كرد تا مبادا امنيتش به خطر بيفتد. همچنين طبق آخرين اخبار، دولت آذربايجان تصميم گرفته است از ورود هواداران ارمني‌الاصل به ورزشگاه المپيك باكو جهت تماشاي فينال ليگ اروپا جلوگيري كند. متن زير گفت‌وگويي است با دكتر الهه كولايي، استاد علوم سياسي و مدير گروه مطالعات منطقه‌اي دانشگاه تهران، درباره پس‌زمينه سياسي فينال ليگ اروپا.

درگيري‌هاي ارمنستان و آذربايجان صرفا به تصميمات شوروي در آن زمان برمي‌گردد يا سابقه‌اي طولاني‌تر دارد؟

ريشه اختلافات ارامنه‌ و آذري‌ها تنها محدود به شكل‌گيري اختلافات ميان دو قوم كه در شوروي شكل گرفته بود نمي‌شود و پيش از آن در منطقه وسيع‌تر آسياي صغير شكل گرفته است. رويارويي‌هايي كه در تاريخ طولاني اين منطقه شكل گرفته است شكلي طبيعي دارد، مانند بسياري از اقوام ديگر كه چنين تقابل‌هايي را ثبت كرده‌اند. آنچه باعث ساختاريافتن اين رويارويي شد، ساختن دولت‌هاي قومي توسط اتحاد شوروي و مدل دولت‌سازي قومي ميراث استالين در قفقاز جنوبي است. طراحي دولت‌سازي استاليني به گونه‌اي صورت گرفت كه مانند بسياري از جمهوري‌ها، در اين دو جمهوري نيز عده‌اي از قوم معارض قرار گرفتند. در داخل آذربايجان منطقه ارمني‌نشين قره‌باغ شكل گرفت و در داخل ارمنستان منطقه آذري‌نشين نخجوان مستقر شد. در واقع ساختار رسمي و اداري براي بهره‌برداري‌هاي احتمالي از اين وضعيت شكل گرفت. در طول سال‌هاي بعد مسكو همواره اين روابط را كنترل مي‌كرد. اما آنچه در دوران گورباچف شكل گرفت، يعني فضاي باز سياسي، باعث شد مطالبات و تقاضاهاي فرو خفته قومي سر بر بياورند و اين امر به تشديد تقابل و درگيري‌هاي نظامي منجر شد. تا آنجا كه ارتش سرخ در باكو وارد شد و در سال 1990، قبل از فروپاشي شوروي، اقدام به سركوب مردم آذربايجان كرد. بعد از فروپاشي شوروي، مسكو از اين شرايط بسيار بهره‌برداري كرد. رقابت‌هاي سياسي در مسكو و جريانات سياسي‌اي كه احزاب روسيه در قفقاز را مديريت مي‌كردند، اين رويارويي‌ها را براي منافع خود تشديد و بعد از استقلال جمهوري‌هاي قفقاز، پاي بازيگران منطقه‌اي و فرا منطقه‌اي را به اين منازعه باز كردند. در نهايت مساله قره‌باغ ابعاد وسيع‌تري به خودش گرفت.

از سال 1994 به اين طرف در منطقه قره‌باغ وضعيت «نه صلح، نه جنگ» را داريم. چه چيز باعث شده كه در اين 25 سال صلح پايدار رقم نخورد؟

به هرحال يك‌پنجم اراضي آذربايجان در اشغال ارامنه است و ارامنه قره‌باغ در تحولات بعدي ارمنستان نقش تعيين‌كننده ايفا كردند. تا جايي كه رهبر جمهوري خودخوانده قره‌باغ به رياست‌جمهوري ارمنستان هم دست يافت. بنابراين جرياني كه در قره‌باغ، جدايي‌طلبي يا الحاق اين منطقه را به ارمنستان دنبال مي‌كند جريان بسيار پرقدرتي است. حامي بين‌المللي دارد و روسيه نيز در منطقه پيشبرد سياست‌هاي خود و تاثيرگذاري بر دولت‌هاي منطقه را از طريق اعمال فشار بر هر دو دولت دنبال كرده است. از يك سو دولت آذربايجان براي بهره‌برداري از انرژي توانسته است ارتباط‌هاي استواري را با اروپا و امريكا برقرار كند، از سوي ديگر ارمنستان لابي‌هاي پرقدرتي در اروپا و امريكا دارد و هريك كوشيده‌اند با موازنه‌سازي منازعه را پيش ببرند. به دليل نقش دولت تركيه در مساله ارامنه، حتي تلا‌ش‌هاي اين دولت براي تغيير يا بهبود روابط با دولت ارمنستان تحت فشار دولت آذربايجان نيز به نتيجه نرسيد. به هر حال واقعيت است كه اشغال سرزمين‌هاي آذري‌ها موجب شده است وضعيت صلح برقرار نشود.

ما هشت سال با عراق جنگ داشتيم. اما الان نه تنها تيم‌هاي ملي ايران و عراق به راحتي باهم بازي مي‌كنند، بلكه بازيكنان عراقي زيادي در تيم‌هاي ايراني حضور دارند. مساله قره‌باغ چطور توانسته اين حجم از نفرت را ايجاد كند كه حتي يك بازيكن ارمني در قالب يك تيم انگليسي نمي‌تواند در آذربايجان بازي كند؟

هر دو دولت به اشكال گوناگون تلاش كرده‌اند تا اين مرزبندي را حفظ كنند. وقتي دو حكومت در باكو و ايروان تلاشي براي پايان دادن به اين منازعه با استفاده از سياست نرم انجام نمي‌دهد، در نتيجه نفرت سياسي بر اين مناطق آنچنان مسلط باقي مانده كه در باكو حتي به يك فوتباليست ارمني اين‌طور واكنش نشان داده مي‌شود. در حالي كه در مورد ايران و عراق پيوندهاي مذهبي ميان دو ملت و به ويژه ساقط شدن رژيم بعث در عراق، زمينه را براي نزديكي بيشتر دو كشور هموار كرد و يكي از پيامدهاي اين وضع مطلوب، حضور بدون دغدغه فوتباليست‌هاي عراقي در ايران و حتي محبوبيت آنها نزد تماشاگران ايراني است. مساله ايران و عراق بسيار متفاوت است با آنچه در آذربايجان و ارمنستان وجود دارد و به همين دليل فوتبال در قفقاز مثل فوتبال در ايران و عراق و كلا منطقه خاورميانه نيست.

وضع آذربايجان و ارمنستان از لحاظ توسعه فوتبال ضعيف است كه اين ظاهرا برمي‌گردد به توسعه اين دو كشور مخصوصا از لحاظ اقتصادي. از حيث سطح توسعه، وضع آذربايجان و ارمنستان بعد از فروپاشي شوروي چطور بوده؟

همه كشورهاي بازمانده از فروپاشي شوروي، كمتر يا بيشتر اين عوارض را با خود دارند. توسعه‌نيافتگي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي از ويژگي‌هاي همه جوامعي است كه در قفقاز و آسياي مركزي بعد از فروپاشي شوروي به وجود آمده‌اند. كشورهايي كه در اين مناطق شكل گرفتند كمتر به سطوح نرم قدرت و حوزه سياست نرم توجه مي‌كنند و بيشتر به ويژگي‌‌هاي سياست سنتي توجه دارند.

كشور آذربايجان از چند سال پيش شروع به گرفتن ميزباني‌ رويدادهاي مهم ورزشي كرده است، نظير فرمول يك يا همين فينال ليگ اروپا. در طرف مقابل ارمنستان اصلا تلاشي براي اين كار نمي‌كند. تفاوت دو كشور در اين زمينه چيست؟

سطح روابط جمهوري آذربايجان با كشورهاي اروپايي و نوع روابط اين كشور با تركيه، امريكا و اسراييل سياست‌هاي متفاوتي را در تلاش براي نزديكي همه‌جانبه به غرب براي اين كشور شكل داده اما در جمهوري ارمنستان با همه تفاوت‌ها بيشتر شاهد تلاش براي حفظ ارتباط سنتي با مسكو هستيم. نوع روابط ايروان با مسكو حتي با آمدن رييس‌جمهور جديد هم تغيير بنياديني به دليل ويژگي‌هاي ژئوپليتيكي منطقه نمي‌تواند پيدا كند. البته دولت آذربايجان بيشتر به سمت ايجاد تعادل حركت مي‌كند. شايد يك دوراني سياست‌هاي خيلي غرب‌گرايانه در باكو پررنگ بود ولي حوادث اوكراين باعث شد در باكو واقع‌گرايي در سياست بيشتر مورد توجه قرار بگيرد. به نظر مي‌رسد براي جريان‌هاي غرب‌گرا در باكو اين پيوندها راهي براي پيشرفت توسعه در كشور باشند. آنها مي‌خواهند با اين پيوندها و تقويت‌ ارتباطات، نيازهاي داخلي خود را در زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي برآورده كنند.

 


دولت‌هاي آذربايجان و ارمنستان تلاشي براي پايان دادن منازعه تاريخي‌شان با استفاده از سياست نرم انجام نمي‌دهند، در نتيجه نفرت سياسي بر اين مناطق آنچنان مسلط باقي مانده كه در باكو حتي به يك فوتباليست ارمني اين‌طور واكنش نشان داده مي‌شود. در حالي كه در مورد ايران و عراق پيوندهاي مذهبي ميان دو ملت و به ويژه ساقط شدن رژيم بعث در عراق، زمينه را براي نزديكي بيشتر دو كشور هموار كرد و يكي از پيامدهاي اين وضع مطلوب، حضور بدون دغدغه فوتباليست‌هاي عراقي در ايران و حتي محبوبيت آنها نزد تماشاگران ايراني است. مساله ايران و عراق بسيار متفاوت است با آنچه در آذربايجان و ارمنستان وجود دارد و به همين دليل فوتبال در قفقاز مثل فوتبال در ايران و عراق و كلا منطقه خاورميانه نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون