• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4376 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۵ خرداد

علامه اميني و علامه جعفري

منوچهر صدوقي سها

وقتي چاپ و انتشار شرح مثنوي مرحوم علامه محمدتقي جعفري تمام شده بود، مدتي مردد بود كه به چه كاري اشتغال علمي بورزند. خودش مي‌گفت، برخي دوستان به من پيشنهاد مي‌كنند كه يك فقه مقارن يعني حقوق تطبيقي بنويسيد، عده‌اي نيز مي‌گويند حالا كه اين اندازه با مثنوي معنوي سروكار داشته‌ايد و يكي از اركان اين كتاب نيز قرآن كريم است، تفسير بنويسيد. مردد بودند و نمي‌شد كه تصميمي بگيرند. در همان ايام به عنوان يك مطلب كوتاهي تحت عنوان «علي عليه‌السلام در آينه سخن خويش» نوشته بودند كه در جلد اول شرح نهج‌البلاغه ايشان آمده است. فراموش نكنيم كه علامه جعفري با علامه اميني در نجف بسيار ارتباط داشتند.

در همين ايام كه ايشان مردد بودند چه بكنند، به بيان خودشان، داماد بزرگ‌شان مرحوم عبدالعلي مصحف نزد ايشان آمد و گفت:«من مرحوم علامه اميني را خواب ديده‌ام كه از من پرسيد آيا تو آقاي جعفري را مي‌شناسي؟ من گفتم بله، گفت من نامه‌اي نوشته‌ام و به ايشان برسانيد، بعد پاكت در بازي را به من داد. من با توجه به اينكه درب پاكت باز بود، پرسيدم آيا اجازه مي‌دهيد كه مفاد نامه را ببينم؟ گفت بله، ببينيد. مرحوم مصحف مي‌گويد، مرحوم اميني در نامه مرقوم فرموده بود كه آقاي جعفري، ما كه از دنيا رفتيم و دستمان از آن كوتاه است و ديگر نمي‌توانيم راجع به اميرالمومنين(ع) كاري بكنيم، شما تا مي‌توانيد درباره علي(ع) كار بكنيد». مي‌گويد: مشو به مرگ ز امداد اهل دل نوميد/ كه خواب مردم هوشيار به ز بيداري ست.

همين توصيه‌نامه مقدمه‌اي شد براي مرحوم علامه جعفري(ره) كه به كار نوشتن شرح نهج‌البلاغه اشتغال ورزيدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون