• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4376 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۵ خرداد

راي امام محمد غزالي در باب واقعه غدير

علي(ع) ترازوي حكمت

حسن بلخاري

در باب سرالعالمين في كشف‌الدارين منسوب به امام محمد غزالي حرف و سخن بسيار است. سخن اين مقاله، بحث در باب نسبت اين كتاب با امام محمد غزالي يا عدم اين نسبت نيست كه متفكران در جاهاي ديگر به تفصيل به آن پرداخته‌اند، اما هدف، بيان واقعه غدير به نقل از كتاب سرالعالمين في كشف ‌الدارين است. البته با ذكر اين معنا كه مرحوم اميني در الغدير ذيل بحث در باب حفاظ حديث غدير و صاحبان دقت نظر (جلد دوم صفحه 214) اين اثر را از آنِ غزالي دانسته و از جمله مستندات خود بر سنديت واقعه و خطبه غدير را سرالعالمين حجت‌الاسلام ابوحامد غزالي دانسته است (همان ص216). در متن از احياءالعلوم غزالي نيز متني خواهم آورد كه نشان ارادت ويژه او به اميرالمومنين علي(ع) است و اينكه شايد بنا به وجود اين امارات در آثار غزالي، بيان واقعه غدير در سرالعالمين (و البته نه همه موارد مذكور در اين كتاب، چون حقيقتا در برخي موارد نقدهايي جدي بر آن وارد است) چندان هم دور از واقع نباشد.

پيش از بيان كتاب سرالعالمين ضروري است بر ارادت و اعتقاد ويژه غزالي به اميرالمومنين علي(ع) و اينكه در بسياري از مواضع آثار خود از مطالب حضرت با عنوان علي كرم‌الله وجهه استفاده مي‌كند، تاكيد كنم، از احياءالعلوم كه در انتساب آن به غزالي مطلقا ترديدي نيست تا رساله‌العقليه كه در آن حضرت علي را ترازوي حكمت مي‌داند.

از ميان آثار غزالي مجموعه رسائلي شكل گرفته كه در سال 1416 هجري- قمري توسط دارالفكر بيروت با عنوان مجموعه رسائل الامام الغزالي چاپ و منتشر شده است. يكي از اين رساله‌ها رساله سرالعالمين و كشف ما في‌ الدارين است. رساله در آغاز با جملات شيوايي آغاز مي‌شود. غزالي پس از حمد و ثناي پروردگار و پيامبر اكرم(ص)، فلسفه نگارش اين رساله را درخواست برخي ملوك در نگارش رساله‌اي در باب مسائل مختلف مورد نيازشان مي‌داند.

غزالي اين كتاب را حاوي سي مقاله مي‌شمارد: اما عملا 25 مقاله و دو فصل ارايه مي‌دهد. مقالاتي كوتاه و بلند كه در هر يك به مباحث عميقي در باب برخي مسائل پرداخته شده است. بنابراين رويكرد غزالي در اين رساله، يك رويكرد سياسي و بحث در باب مهم‌ترين مسائلي است كه در امر خلافت و حكومت، مبتلا به سياستمداران و حاكمان مي‌شود. گرچه به مسائلي ديگري نيز مي‌پردازد. در اين ميان، مقاله چهارم به ترتيب امر خلافت و سياست پس از رحلت رسول اكرم(ص) اختصاص دارد: «في ترتيب الخلافه و المملكه» و سخن غزالي در اين مقاله اين است كه در باب ترتيب خلافت پس از رسول اكرم(ص) ميان علما اختلاف وجود دارد.

از ديدگاه مولف سرالعالمين، مباني خلافت بر بنياد نص از ديدگاه برخي افراد دو آيه و تفسير مترتب بر اين دو آيه است. اما او چنين رويكردي را نمي‌پذيرد و سپس به بيان ديدگاه خود در باب خلافت بعد از پيامبر(ص) مي‌پردازد. به تعبير وي همه مردمان (اجمع‌الجماهير) روي خطبه پيامبر اكرم(ص) در غديرخم و خلافت اميرالمومنين علي(ع) اتفاق نظر دارند.

در ترجمه الغدير مرحوم علامه اميني اين بخش از سرالعالمين چنين آمده است: «حجت‌الاسلام ابوحامد غزالي، متوفاي 505 در كتاب خود سرالعالمين صفحه 9 گويد: علما در ترتيب خلافت و (چگونگي) تحقق و حصول آن براي كسي كه امر خلافت به او ارجاع شده، اختلاف كرده‌اند، نظر بعضي از آنان اين است كه خلافت به نص (تصريح به مقام ذي‌صلاحيت) است و دليل اينان در اين مساله قول خداي تعالي است: «قل للمخلّفين من الاعراب ستدعون إلي قوم اولي بأس شديد تقاتلونهم او يسلمون، فان تطيعوا يوتكم‌الله أجراً حسناً و ان تتولّوا كما تولّيتم من قبل يعذّبكم عذاباً أليما و به تحقيق آنها را (مسلمين را) ابوبكر بعد از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله دعوت به اطاعت كرد و آنها دعوت او را اجابت كردند و بعضي از مفسران در (تفسير) قول خداي تعالي: «و إذا أسرً النبي إالي بعض ازواجه حديثاً... راجع به لفظ حديث (در آيه) چنين گفته يعني همانا پدر تو، او است خليفه- بعد از من ‌اي حميراء- وزني (به رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) گفت: هنگامي كه تو را از دست داديم، به كه رجوع كنيم؟ پيغمبر(ص) اشاره به ابو‌بكر كرد و (از جمله اموري كه به منزله نص خلافت ابو‌بكر دانسته‌اند): اينكه او (ابوبكر) در حيات رسول خدا(ص) (به جماعت) امامت كرد و امامت (جماعت) تكيه‌گاه دين است.

لكن، چهره برهان نمايان شد و گروه‌هاي (علماي حديث و تفسير) اجماع كردند بر متن حديث (غدير) از خطبه رسول‌ خدا(ص) در روز غديرخم به اتفاق همگان كه آن جناب فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه» پس (از اين سخن پيغمبر«ص») عمر گفت: «بخ بخ يا اباالحسن، لقد اصبحت مولاي و مولي كل مومن و مومنه» پس اين (سخن عمر) گردن نهادن به امر و رضايت و تاييد است سپس هواي نفساني به علت شيفتگي به رياست غلبه كرد و عشق و علاقه به دست گرفتن استوانه خلافت و بلند كردن پرچم‌هاي بزرگ (فرماندهي) و حركت بيرق‌ها توام بچكاچك سلاح‌ها وصف‌آرايي‌هاي سپاه‌ها و در هم پيوستن سوارها و فتح كردن بلاد و ممالك، آنان را با جام پر از آرزو سيراب كرد، در نتيجه بازگشت به خلاف و سركشي نخست كردند و (امر پيغمبر«ص» را) پشت سر افكندند و به بهاي كمي آن را فروختند و چه دادوستدي بدي بود كه كردند و چه بد بود آنچه خريدند!»

و مخلص كلام: آناني كه با روح سركش و عاصي امام محمد غزالي آشنايند و رويكرد ناقدانه و اصلاح‌گرايانه‌اش را در آثارش از ‌جمله احياءالعلوم ديده‌اند و مهم‌تر انقلاب روحي عظيمش در ترك صدارت و امامت نظاميه (كه قطعا نياز به انقلابي بزرگ در درون دارد) را مطلع شده‌اند و آثار لطيفي چون مشكوه‌الانوارش را از نظر گذرانده‌اند، چرا نتوانند بپذيرند اين روح حق‌طلب در باب برخي حقايق ديني (من‌جمله حقيقت عظيم غدير) تاملي موشكافانه و اصلاح‌گرايانه داشته باشد؟

رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون