• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4382 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۳ خرداد

قيام كلوپ عليه فلسفه خودش

علي ولي‌اللهي| تعارف كه نداريم؛ فينال ليگ قهرمانان اروپاي امسال چنگي به دل نزد. مخصوصا وقتي مقايسه‌اش كنيم با نيمه‌نهايي‌هاي وحشتناك و دراماتيك يك ماه قبل همين تورنمنت. نيمه‌نهايي‌هايي كه همين دو تا تيم ليورپول و تاتنهام تبديل‌شان كردند به يكي از جذاب‌ترين بازي‌هاي تاريخ. ما هم خودمان كلي جو داديم و افسانه‌سرايي كرديم كه‌ اي بياييد ببينيد فوتبال چقدر جذاب است. اما حالا بايد بگوييم فينال واندامتروپوليتانو هيچ چيزش شبيه يك فينال در بالاترين سطح ممكن فوتبال نبود. قرمزها و سفيدهاي زمين انگار كه در يك بازي نسبتا تشريفاتي ليگ برتر به مصاف هم رفتند و نتيجه مسابقه قرار است در كمركش جدول تغييراتي به‌وجود بياورد. نه هيجاني، نه جنگي، نه افت فشاري، نه تغيير ضرباني.

ممكن است دلايل زيادي براي كاهش كيفيت فينال ليگ قهرمانان شمرده شود. گرماي هوا، آشنا نبودن تاتنهام با جو چنين مسابقه‌اي، استرس زياد بازيكنان دو تيم، پنالتي زودهنگام و چيزهايي از اين دست. احتمالا همه اينها تاثيرگذار بوده. اما اجازه بدهيد دوربين را كمي بچرخانيم سمت آقاي معمولي بازي و نماي بسته او را بگيريم تا شايد از چهره او بشود فهميد چرا سرنوشت فينال مادريد به اين شكل درآمد. به احتمال زياد اگر يك نفر باشد كه بتواند توضيح دهد چرا فينال يوسي‌ال 2019 اكثر هواداران را كلافه كرده بود، آن شخص يورگن كلوپ است؛ مرد نقره‌اي فينال‌هاي فوتبال، مردي كه ديگر نخواست به تقدير تن بدهد.

6 فينال و 6 شكست و دو شكست در فينال ليگ قهرمانان. مرد دوم شدن. مرد كم آوردن در آخرين قدم. مرد از دست دادن پريميرليگ با 97 امتياز! اين پيشينه يورگن كلوپ را در شرايط سختي قبل از فينال مادريد قرار داده بود. تا قبل از سوت آغاز فينال توسط اسكومينا، رسانه‌ها و هواداران از اين پيشينه مي‌گفتند و مي‌نوشتند. آيا يورگن كلوپ توانسته بود تمام اين مدت خودش را بي‌خيال نشان بدهد و اهميتي ندهد؟ امكان ندارد. مرد آلماني بدون شك زير بار فشار فينال‌هاي از دست داده‌اش بود، زير بار فشار نرسيدن‌هايش. يوگي در كنفرانس خبري قبل از بازي گفت: «اگر باخت تيم‌هايم در ۶ ديدار فينال به خاطر من بوده، همه بايد نگران شوند!» يورگن با اين جمله در يك كلام مي‌خواست بگويد من مقصر شكست در فينال‌ها نيستم. پر بيراه هم نمي‌گفت. تيم‌هاي او واقعا تا قبل از فينال، مخصوصا در نيمه‌نهايي‌ها فوق‌العاده بودند ولي در قدم آخر نه. همان فينال فصل پيش را به ياد بياوريم. مصدوميت صلاح و افتضاح كاريوس و قيچي برگردان گرت بيل و كلي اتفاق ديگر دست به دست هم دادند تا ليورپول به رئال ببازد. مي‌توان گفت كه فوتبال در فينال سي‌ال 2018 نقش چنداني نداشت. منظور از فوتبال همان جريان طبيعي يك مسابقه است.

كلوپ در تمام فينال‌هايي كه تا پيش از فينال مادريد به ميدان رفته، تلاش كرده بود كه با همان فلسفه هميشگي‌اش فوتبال بازي كند؛ يك بازي هجومي با پرس حريف از زمين خودش. يك فوتبال شناور و پرموقعيت. مرد پورشور آلماني احتمالا با خودش فكر مي‌كرد كه اگر نتيجه هم نگرفتم، نگرفتم. او مي‌رفت كه بهترين فوتبال ممكن را به نمايش بگذارد. او تلاش مي‌كرد اما
هر بار چيزي مانعش مي‌شد. انگار دستي از غيب نمي‌خواست اجازه دهد او و تيمش قهرمان شوند. تقدير يا چيزي شبيه به اين. ما مي‌توانيم با مطرح كردن چنين بحث‌هايي مخالف باشيم اما بايد دقت كنيم كه در شرايط قبل از بازي ما بايد دنيا را از ديد كلوپ ببينيم. اوست كه بايد ارنج كند، اوست كه بايد تاكتيك و استراتژي بچيند و درنهايت اوست كه تصميم مي‌گيرد تيمش با همان سياق سابق به زمين برود يا نه. اويي كه تجربه 6 فينال از دست داده را در ذهن دارد و نمي‌تواند بي‌خيال هفتمين فينال متوالي‌اش شود. او به خوبي مي‌داند هفتمين شكست متوالي‌اش در فينال موجب مي‌شود ديگر هيچ كس به او اعتماد نكند. پس حق دارد كاري براي خودش بكند.

آنجايي كه دست تقدير يا نيروهاي مخالف از قهرمان جلوترند و بر او مي‌چربند، قهرمان حق دارد از ترفندهايي استفاده كند. او حق دارد اگر دشمنش براساس قواعد با او مبارزه نمي‌كند، قواعد را بشكند. رستم را مقابل اسفنديار درنظر بگيرد. وقتي حريف رويين‌تن است پس قواعد مبارزه شكسته شده و رستم هم مجاز است هر ترفندي به كار ببرد كه از قواعد مرسوم به دور است. رستم مقابل سهراب هم به همين شكل است. وقتي حريف جوان‌تر است، يعني قواعد برابري نبرد شكسته شده، پس رستم هم كلك مي‌زند. قصه‌ها سرشار از ترفندهاي قهرمان‌هاست. گرچه قهرمان قبل استفاده از ترفند بايد ثابت كرده باشد كه لياقت رسيدن دارد، وگرنه اينجا بين قهرمان و ضدقهرمان تفاوتي ديده نخواهد شد. حالا قصه يورگن كلوپ و فينال‌ها را نگاه كنيم. آيا يوگي دوست‌داشتني لياقت رسيدن به جام قهرماني را نداشت؟ آيا او بعد از سه‌بار حضور در فينال سي‌ال و هفتمين فينال زندگي‌‌اش لياقت نداشت كه يك‌بار جام را لمس كند؟ او با آن همه‌ چيزي كه به فوتبال دنيا عرضه داشته، شور و اشتياق و فلسفه و جذابيت، آيا نبايد در عوضش چيزي دريافت كند؟ ناجوانمردترين هوادار منچستري هم نمي‌تواند بگويد كه كلوپ شايسته رسيدن به بهترين‌ها نبوده. اما كلوپ چه كار مي‌تواند بكند وقتي تقدير نمي‌خواهد اجازه دهد او برسد؟ وقتي قواعد فوتبال كه مي‌گويد هر تيمي بهتر بازي كند برنده مي‌شود در فينال‌ها براي تيم‌هاي كلوپ تغيير مي‌كند؟ بله، كلوپ بايد كلك بزند.

مايي كه نشسته بوديم پاي فينال انتظار داشتيم ليورپول مثل هميشه جذاب و ديدني فوتبال بازي كند اما اين اتفاق نيفتاد. كلوپ براساس همه آن چيزهايي كه گفته شد و فقط براي اينكه بتواند جام قهرماني را لمس كند، تاكتيك هميشگي‌اش را تغيير داد. ديگر خبري از پرس در زمين حريف نبود. ديگر خبري از بازي‌سازي در مركز و فوتبال سريع نبود. مدافعان و هافبك‌ها بايد به محض اينكه صاحب توپ مي‌شدند، مي‌كشيدند زيرش تا شايد صلاح و مانه‌كاري بكنند. آن پنالتي دقيقه يك هم مزيد بر علت شد تا كلوپ در تصميمش مصمم‌تر شود. همه‌ چيز فداي شكست دادن تقدير، نابودي طلسم، رسيدن به اكسير. كلوپ با ترفندي كه كسي گمان نمي‌كرد همه را شگفت‌زده كرد، مخصوصا دست تقدير را. او اين كار را كرد تا در هفتمين مرحله به آرزويش برسد. كلوپ تبديل شد به كسي كه عليه فلسفه خودش در فوتبال قيام كرد.

حالا همه مي‌توانند يك سال تمام از كلوپ انتقاد كنند كه چرا فينال را به اين شكل در آورده بود. كه چرا هجومي بازي نكرد تا ما لذت ببريم. مربي آلماني اما در جواب خواهد گفت من نمي‌خواهم زيبا بازي كنم و بازنده باشم و شما برايم دلسوزي كنيد. من مي‌خواهم برنده باشم حتي اگر شما از نحوه برنده شدن من لذت نبريد. شايد مرد آلماني در شب مادريد به نوعي با نظر مورينيو كه گفته بود در فوتبال جام گرفتن بر همه ‌چيز ارجح است همراه شده بود. ما هم اگر كمي دنيا را از ديد مربي قرمزها ببينيم به راحتي مي‌توانيم به او حق بدهيم. حق بدهيم و يك نود دقيقه را فداي آن همه فوتبال لذت‌بخشي كه كلوپ و تيم‌هايش براي ما نمايش داده بودند، كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون