• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4395 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱ تير

گزارش بازديد از رودبار و منجيل 29 سال پس از زلزله

درس هاي پس ‌نداده

مهدي زارع

 

 

روز 29 خرداد 1398؛ 29 سال بعد. بازديد ما از منطقه زلزله‌زده منجيل، از شهر منجيل آغاز شد و از آنجا به سمت سد منجيل و روستاي علي آباد و سپس به سمت رودبار و روستاي گلديان و در نهايت دره عمارلو رفتيم و وضعيت كنوني منطقه منجيل مورد بررسي و مطالعه قرار گرفت. در نخستين نگاه به شهر منجيل مي‌توان گفت علاوه بر اينكه كليه خانه‌هاي شهر منجيل كه در زلزله 31 خرداد 1369 ويران شده بود، جديد است و سابقه 29 ساله يا كمتر دارند، امكاناتي هم به اين شهر اضافه شده. از امكانات مثبت بايد به شهر بادي منجيل كه البته چند نمونه ديگر هم دارد اشاره كرد. در حوالي رودبار هم از اين شهرهاي بادي وجود دارد. شهرهاي بادي، شامل مجموعه‌اي از توربين‌هاي باد هستند كه براي استفاده از توان بادهاي دائمي منجيل ايجاد شده‌اند و اين توربين‌ها در سال 1373 مستقر شدند و ظرف 26 سال گذشته، توسعه يافته‌اند و به بهره‌برداري از انرژي پاك و تجديدپذير در محدوده شهر منجيل اختصاص دارند. با توجه به اينكه سد سفيدرود - سد منجيل در سال‌هاي 1339 تا 1341 ساخته شده‌اند، در حال حاضر مي‌شود گفت كه عمر مفيد اين سد به پايان رسيده اما با رسوب زدايي و صرف هزينه اين سد مجدد در حال استفاده است. استفاده از منابع جديد انرژي از جمله انرژي باد، كه انرژي پاك و تجديدپذير است و معمولا خطري هم ندارد، بسيار قابل تحسين است و اين مجموعه در استان گيلان، عملا براي توليد 87 مگاوات برق درست شده و بخشي از نياز انرژي منطقه را تامين مي‌كند ضمن اينكه نزديك جاده قزوين- رشت قرار گرفته كه الان هم آزادراه از كنار شهرهاي بادي عبور مي‌كند و قرار‌گيري خط آهن تازه تاسيس در كنار همين شهرهاي بادي، عملا جنبه گردشگري انرژي پاك هم دارد و اميد مي‌رود كه به دنبال ديدن آسياب‌هاي بادي كه با انرژي باد به حركت درمي‌آيد، فرهنگ استفاده از اين كار ترويج شود. نكته جالب اينكه ميزان انرژي برقي كه از اين شهرهاي بادي گرفته مي‌شود، تقريبا مساوي است با انرژي برقي كه انتظار مي‌رود 5 واحد توليد برق سد سفيد‌رود توليد كند. يعني مي‌توان گفت كه اين شهرهاي بادي از نظر توليد انرژي، يك جور جايگزين و به روز شده سد سفيد‌رود هستند كه اميد مي‌رود هم در استان گيلان و هم در تمام شهرهاي حاشيه جنوب درياي كاسپين و ساير نواحي كه چنين پتانسيلي داريم از اين امكان بهره‌برداري شود.

مطالعات سد سفيدرود از ارديبهشت 1331 و در دولت زنده‌ياد دكتر مصدق آغاز شد و كار ساخت سد از سال 1335 شروع شد و اواخر سال 1340 ساخت سد به اتمام رسيد. موقعيت اين سد در جايي كه رودخانه قزل‌اوزن در سوي شمال غربي و رودخانه شاهرود در سوي جنوب شرقي به هم مي‌پيوندند و وضعيت زمين‌شناسي مسير اين دو رودخانه، موجب شده كه اين سد نه تنها يكي از سدهاي رسوب‌گير مهم ايران بلكه يكي از رسوب‌گيرترين سدهاي دنيا باشد و عملا هر چند سال مجبور باشند كه مخزن اين سد را تخليه و رسوب‌زدايي كنند. در زلزله 31 خرداد 1369 اين سد آسيب ديد و با وجود آنكه مخزنش لبالب پر از آب بود ولي زلزله منجر به فروريختن و پاره شدن سد نشد و با وجود ترك‌هايي كه به صورت افقي و بين بلوك‌هاي سد ايجاد شد، سد برپا ماند و خوشبختانه، سيلاب بزرگي كه در چنين حالت‌هايي در اثر فروريختن سد انتظار مي‌رود ايجاد نشد و پايداري كرد كه از اين نظر يك نمونه مثال‌زدني بين آن دسته از سدهاي بزرگ جهان است كه در پهنه گسل‌هاي فعال و زمين لرزه‌اي ساخته شده‌اند. به عبارتي از معدود سدهايي در دنياست كه در فاصله بسيار نزديك به كانون زلزله با بزرگاي بيشتر از 7 قرار داشته اما در اثر رخداد زمين‌لرزه‌اي چنين مهم و در فاصله چنان نزديك به كانون زلزله به اين خوبي مقاومت كرده. در اين شرايط مي‌توانيم بگوييم سد سفيد‌رود از نمونه‌هاي نادر بين سدهاي دنياست.

آنچه اكنون در خرداد 1398 پيرامون سد سفيدرود ديده مي‌شود، اين است كه يك آزادراه احداث شده؛ آزادراه قزوين - رشت كه به واسطه تونل از مجاورت تونل‌هاي سه‌گانه قديمي جاده منجيل به رشت احداث شده و راه‌آهن قزوين -رشت هم كه ارديبهشت 1398 افتتاح شد از طريق تونل از جناح شرقي سد سفيدرود عبور مي‌كند. راه‌آهن و آزادراه قبل از اينكه به هم برسند، عملا بخشي از مسير را روي پل طي مي‌كنند ولي بخش مهمي از راه‌آهن - از جايي كه وارد دره سفيد‌رود مي‌شود - كاملا از طريق پلي گذر مي‌كند كه پايه‌هاي آن در درياچه سفيدرود قرار گرفته. پيرامون سد، بلوك‌هاي سنگي بزرگ كه در زلزله منجيل يا اتفاقات قبل‌تر جابه‌جا شده‌اند، همچنان ديده مي‌شود و بعضي بلوك‌هاي سنگي بزرگ در مجاورت محور سد سفيدرود و در مجاورت درياچه و بالاي آن قرار گرفته‌اند و در زمان زلزله هم سقوط نكرده‌اند اما طي بازديدي كه بهمن 1369 از اين بلوك‌ها داشتيم، ارزيابي‌مان اين بود كه اين بلوك‌ها خطر فوري ندارند و خوشبختانه طي 29 سال گذشته هم اين بلوك‌ها خطري ايجاد نكردند اما اگر زمين لرزه بزرگ ديگري در ناحيه اتفاق بيفتد، انتظار مي‌رود بخشي از اين بلوك‌ها جابه‌جا شوند و به جاده قزوين- رشت، آزادراه، راه‌آهن - قزوين رشت، مخزن و محور سد سفيد‌رود، جاده منجيل و شهر گيلوان در طارم علياي استان زنجان آسيب برسانند. بنابراين موقعيت اين بلوك‌ها بسيار قابل توجه است و قابل توجه بودن به اين معناست كه در هر نوع عمليات بهسازي محدوده سد سفيد‌رود و شهر منجيل، بايد به پايدار‌سازي يا حذف اين بلوك‌هاي بزرگ توجه كنيم. وقتي ما در سال 1369 موقعيت اين بلوك‌هاي سنگي جابه‌جا شده -بلوك‌هايي با ابعاد بيش از 2 در 3 متر - را بررسي كرديم و گفتيم خطر فوري ندارند، فقط همان جاده قديمي منجيل به رشت احداث شده بود و سد منجيل (سد سفيدرود) در آن ناحيه قرار داشت. در حال حاضر در جناح شرقي سد سفيد‌رود، هم تونل راه‌آهن و هم مسير آزادراه عبور مي‌كند. بنابراين طي 29 سال و به ويژه در اين سال‌هاي اخير، تغييرات قابل ملاحظه‌اي در موقعيت اين دامنه، به‌ويژه دامنه شرقي سد سفيد‌رود ايجاد شده و پيشنهاد مي‌شود كه اين تغييرات از نظر پايداري به دقت مورد توجه باشد. تا وقتي در مورد آزادراه و راه‌آهن
قزوين- رشت صحبت مي‌كنيم ذكر يك نكته ضروري است؛ آزادراه قزوين - رشت از شمال منجيل تا شمال رودبار، يك بخش داراي ناپيوستگي است. به اين معنا در محوري كه براي آزادراه انتخاب شده و عمدتا هم در جناح شرقي دره سفيد‌رود قرار داشته، ناپايداري زياد زمين لغزش‌هاي متعددي اتفاق افتاده و هم‌اكنون مطالعاتي برقرار است تا مسير آزادراه در اين قطعه به بخش غربي دره سفيد‌رود منتقل شود و از آنجا، اين بخش از آزاد‌راه ساخته شود و ترافيك به آن سمت دره هدايت شود. اين نكته مهمي است چون مطالعات نشان مي‌دهد بررسي‌هايي كه براي ساخت آزاد‌راه در اين مسير انجام شده، حداقل در اين نقطه كافي نبوده و آنچه احداث شده، موجب اين شده كه موقعيت ناپايداري ايجاد شود. در بخش غربي دره هم در ابتداي شهر رودبار، واحدهاي مسكن مهر احداث شده كه هم‌اكنون بخش قابل ملاحظه‌اي از آنها بدون مشتري مانده و اخيرا، تعداد زيادي از اين واحدهاي مسكوني توسط يك سرمايه‌گذار خريداري شده اما مشتريان فعلي اين واحدها، خوش‌نشين‌هايي هستند كه مي‌خواهند يك خانه ويلايي در حوالي رودبار داشته باشند و براي تفريح سري به منطقه بزنند كه عملا در تناقض با هدف احداث مسكن مهر قرار مي‌گيرد چون هدف، خانه‌سازي براي طبقات محروم و مستضعف بوده و هم‌اكنون هم، واحدهاي مسكن مهر، خانه‌هاي نسبتا ارزان‌قيمتي تلقي مي‌شوند كه در جاي بسيار نامناسب، روي دره و بخش غربي دره سفيد‌رود، حدود 200 متر بالاتر از كف دره و تقريبا بالاتر از تمام خانه‌ها و محلات شهر رودبار احداث شده‌اند و علاوه بر اينكه بسياري‌شان كيفيت لازم و قابل ملاحظه را ندارند، اين احداث موجب دستكاري در حوضه آبخيز بخشي از رودخانه سفيد‌رود شده كه اين مساله يكي از عوامل سيل خيز شدن همه رودخانه‌ها از جمله رودخانه سفيد‌رود مي‌تواند باشد.

با وجود آنكه در ابتداي دره سفيد‌رود - سد منجيل واقع شده كه احتمالا سيلاب رودخانه‌هاي قزل اوزن و شاهرود به دره سفيد‌رود را كنترل مي‌كند اما اين حقيقت مهم را نبايد فراموش كنيم كه خانه‌هاي مهر در پايين دست سد سفيد‌رود قرار گرفته و عملا چيزي براي كنترل دره سيلابي يا سيلاب‌هاي واريزه‌اي در ناحيه رودبار و پايين دست آن به سمت جلگه سفيد‌رود نخواهيم داشت علاوه بر اينكه با اين وضع احداث مسكن مهر در تمام دامنه‌ها و احداث آزادراه و مسير راه آهن در بخش شرقي، بار ديگري به روي دامنه لغزنده ايجاد كرده‌ايم. شهر رودبار دو بخش دارد؛ رودبار قديم و اصلي كه در سمت غربي قرار گرفته و بخشي كه در مسير جاده قديمي منجيل به رشت و شهر جديد رودبار كه با نام خليل‌آباد شناخته مي‌شود و امروز هم بعضي از مردم رودبار به اين بخش مي‌گويند آزاد راه. چون آزاد راه فعلا از اين بخش، جناح شرقي دره سفيد رود عبور مي‌كند. اين جناح شرقي همان جايي است كه در زلزله 31 خرداد 1369، به دليل پاره شدن خط لوله نفت و جاري شدن نفت در درون دره و حدود 250 متر فراتر از كف رودخانه، زمين‌لغزش بزرگ روستاي گلديان اتفاق افتاد و حدود 5 كيلومتر اين زمين‌لغزش حركت كرد و البته باعث تلفات جاني نشد اما تعداد زيادي از خانه‌هاي روستايي را ويران و به زمين‌هاي مزروعي و باغ‌ها خسارت متعددي وارد كرد. فعلا مسير آزاد راه از پاي همين زمين‌لغزش بزرگ رد مي‌شود و همچنين مسير راه‌آهن قزوين- رشت در بخش رودبار، درست از روي پنجه همين زمين‌لغزش گلديان عبور مي‌كند. طي سال‌هاي 1379 تا 1381 قرار بود تمهيدات ويژه‌اي از قبيل احداث پل در اين منطقه انجام شود. بازديدي كه روز 29 خرداد 1398 از منطقه داشتم نشان مي‌دهد كه حداقلي هم از اين تمهيدات لحاظ نشده در حالي كه مسير خط‌آهن در اين ناحيه در معرض هر نوع لغزش بعدي در راستاي زمين‌لغزش گلديان رودبار است و توصيه اين است كه در اين محدوده، سيستم مونيتورينگ يا پايش دايمي، به ويژه در مسير عبور راه آهن و پيرامون آن‌ كه محدوده لغزش است ايجاد شود تا هر نوع حركت لغزش‌هاي احتمالي آينده، پايش و پيش‌بيني شود و حداقل، مسير راه‌آهن روي ترافيك و آماده شدن قطارها در زمان‌هاي بحراني و خطرناك مسدود شود.

در خليل آباد رودبار، در ناحيه بيمارستان وليعصر يك پارك شهربازي بعد از زلزله 31 خرداد 1369 احداث شده و چون طي 29 سال گذشته، سال به سال و حداقل طي 20سال اخير به‌طور منظم بازديد سالانه از اين ناحيه داشتم، مي‌توانم بگويم كه اين پارك، از نظر شهر‌سازي با حداقل سليقه احداث شده؛ آن‌هم در شهري كه در يك منطقه فوق‌العاده زيباي طبيعي قرار گرفته و اطرافش باغات زيتون و زيتون كاري است، ولي در دست‌ساخته انسان، حداقل عناصر زيبايي شناسانه رعايت شده و اين باعث تاسف است. پيشنهاد مي‌شود در چنين شرايطي، اگر قرار است اصلاح يا توسعه‌اي در وضع شهرسازي اين مناطق صورت بگيرد، حداقلي از دقت رعايت شده و معماري و شهرسازي سازگار با محيط در اين مناطق اعمال شود. همين پارك بازي هم كه در مجاورت بيمارستان وليعصر ساخته شده، كاملا به حريم رودخانه سفيدرود تجاوز كرده و حتي بخشي از دشت سيلابي رودخانه سفيد رود را اشغال كرده كه باز هم از نگاه سيل كار خطرناكي است و نتيجه چنين نوع پارك‌سازي و شهرسازي را در سيلاب‌هاي اخير گرگان رود و در استان گلستان و در معمولان و پلدختر ديديم كه ساخت و ساز روي دشت سيلابي، آسيب‌هاي بيشتري در سيلاب‌هاي بعدي به دنبال خواهد داشت. در ابتداي دره عمارلو در شمال رودبار، جايي كه شهر كوچك توت‌كابن قرار گرفته، زمين‌لغزش ايجاد شده هنگام زلزله 31 خرداد 1369 وجود دارد منتهي در مجاورت اين زمين‌لغزش، جايي كه جاده دره عمارلو؛ جاده‌اي كه رستم آباد رودبار را به روستاي داماش در دره عمارلو وصل مي‌كند، ابتداي اين جاده در يال شمالي، زمين‌لغزشي وجود دارد و طي اين سال‌ها مشاهده كرده‌ام كه اين جاده در معرض خطر لغزش دايمي بوده چون صفحه لغزش از جايي عميق‌تر از آنچه در سطح زمين گسيختگي‌ها ديده مي‌شود عبور مي‌كند و به دنبال بارش هر‌ساله و چه بسا زلزله‌هاي كوچكي هم كه در اين مدت اتفاق افتاده، ترميم‌هايي صورت مي‌گيرد اما اين ترميم‌ها موثر نيست. چرا كه جاده ترميم مي‌شود اما دوباره در فصل بارش بعدي، همان تكه لغزش مي‌كند و حالت زخم عميقي را دارد كه هر از گاهي آن زخم عميق سر باز مي‌كند. اگر فقط 10 يا 20 درصد هزينه كرد سالانه در اين سه دهه براي نگهداري اين جاده، به پايدارسازي مناسب در همين توت‌كابن اختصاص مي‌يافت، شايد مجبور به پرداخت هزينه و خسارت هر ساله ترميم نبوديم. در ادامه اين مسير در جاده عمارلو، در جاده به سمت روستاي داماش هم لغزش‌هاي متعددي است كه اتفاقا بعضي‌هاي‌شان، لغزش‌هاي اخير هستند و به نظر مي‌آيد در همين فصل بارش مهر 97 تاكنون اتفاق افتاده و جاده را تخريب كرده چنان‌كه در 10 نقطه بين رستم‌آباد و عمارلو، زمين‌لغزش باعث تخريب جاده شده و ماشين‌هاي عبوري هم مجبورند بخشي از راه را در حاشيه جاده رد شده يا از دست‌انداز لغزش‌ها عبور كنند كه بخشي از اين زمين‌لغزش‌ها مربوط به همان دوره بارش شديد و سنگين هستند.

علاوه بر اين، شهركي به نام چهار محل هم از ساخته‌هاي بعد از زلزله 31 خرداد 1369 است كه اهالي 4 روستا به وسيله كارشناساني كه در ظاهر، از بنياد مسكن بودند به يك محل؛ يك مرتع منتقل شدند و در همان محل، شهري به نام 4 محل احداث شد . يادم هست كه آن اوايل به اين شهر تازه‌ساز 4 بهار مي‌گفتند و حالا به 4 محل معروف است . شهريور 1370 و حدود يك‌سال و 3 ماه بعد از زلزله 31 خرداد 1369 كه از شهر 4 محل عبور كرديم، گفته مي‌شد كه اين محل به يكي از نواحي مهم آسيب‌هاي اجتماعي در منطقه بازسازي شده بعد از زلزله تبديل شده و دليل هم اين بود كه اين منطقه صرفا با جابه‌جايي فيزيكي مردم و بدون توجه به تفاوت‌هاي قومي، فرهنگي و چه بسا زباني ايجاد شده بود. در شهرستان رودبار، چندين قوم مختلف؛ گيلك‌ها، ترك‌ها، كردها و بعضا لرها در مناطق روستايي ساكن هستند. جابه‌جايي‌ها بايد با توجه به ويژگي‌هاي فرهنگي اقوام باشد، با توجه به اينكه انسان‌ها به روستاي خودشان و به زمين خودشان تعلق خاطري دارند كه به راحتي نمي‌شود آنها را در محل و زمين ديگري جابه‌جا و تجميع كرد. گزارش‌هاي سال 1398 و در همين بازديد هم نشان مي‌دهد كه بخشي از اين مشكلات همچنان در اين شهر وجود دارد و اساس شهرسازي بدون توجه به ويژگي‌هاي فرهنگي موجب شده كه ريشه برخي آسيب‌ها و ناهنجاري‌هاي اجتماعي در يك محل جديد‌التاسيس قوت بگيرد و آسيب‌هاي بعدي را به دنبال بياورد.

در ادامه اين مسير به سمت شهر لوشان و در عبور از روستاي جيرنده و روستاي پاكده؛ روستاهايي كه در زلزله 31 خرداد 1369 در انتهاي روند گسلش فعال شده در زلزله قرار گرفته بودند و حركت گسلش به سمت اين دو روستا بود و حركت گسيختگي گسلش به سمت اين نقطه موجب شد كه اين دو روستا آسيب‌هاي جدي و سنگيني ببينند و حدود 80درصد ساكنان، به‌ويژه در روستاي پاكده كشته شدند. من بعد از 29 سال، روز 29 خرداد 1398 اين اقبال را داشتم كه بقاياي آن گسيختگي سطحي ناشي از گسلش زمين لغزه‌اي را كه حدود 4 متر اختلاف ارتفاع ايجاد كرده بود، مجددا در روستاي پاكده پيدا كنم . خوشبختانه اين محل كه اول بار توسط زنده‌ياد مهندس معين‌فر معرفي شده بود، برجا مانده چون جاده اصلي از يك مسير كناري عبور كرده و اين ناحيه؛ محل افت توپوگرافي ناشي از اتفاق گسلش، رها شده و اگر قرار باشد مثلا براي سي‌امين سالگرد زلزله 31 خرداد 1369 يك موزه طبيعي زلزله ايجاد شود و گردشگران علمي از اين ناحيه بازديد كنند و ببينند زلزله موجب چه عارضه طبيعي شده، اين عارضه سطحي در كنار خرابه‌هايي كه از پاكده باقي مانده؛ همان خانه‌هاي ويران شده در كنار امامزاده پاكده از نظر من، تنها بقاياي زلزله 31 خرداد 1369 است كه همچنان دست‌نخورده يا نسبتا دست‌نخورده باقي مانده و يك منطقه بسيار قابل توجه براي بازديد است.

در داخل دره سفيد‌رود به سمت شمال رودبار و به سمت امامزاده هاشم، بخش‌هاي مهمي از آزادراه قزوين- رشت در داخل دشت سيلابي رودخانه سفيد‌رود احداث شده و تاكيد مي‌كنم كه سيلاب احتمالي رودخانه‌هاي قزل‌اوزن و شاهرود به وسيله سد سفيد‌رود مهار مي‌شود با وجود آنكه همين الان هم انباشت رسوبات، يكي از مشكلات مهم اين سد است، اما سيلاب‌هايي در پايين‌دست سد سفيد‌رود در ناحيه شهر رودبار، به دليل دستكاري‌هاي انسان در دامنه‌ها همچنين به دليل ساخت جاده و راه‌آهن در مسير دشت سيلابي رودخانه سفيد‌رود، عواملي است كه مي‌تواند اين مسيل را؛ مسير رودخانه سفيد‌رود و جلگه سفيد‌رود را، در مقابل هر نوع سيلاب بعدي آسيب‌پذير كند. اين حجم از دستكاري در دامنه‌ها و در داخل دشت سيلابي رودخانه، عمدتا مربوط به 29 سال اخير است و تا دير نشده بايد براي ساماندهي پيرامون دره سفيد‌رود و حوضه آبخيز آن اقدام فوري اتفاق بيفتد و از هر نوع حذف جنگل و قطع درختان بايد با شدت و دقت جلوگيري شود چون به دنبال هر توسعه انساني در ناحيه جنگلي، خطر سيل هم بالاتر مي‌رود علاوه بر آنكه تمام اين تاسيسات و سازه‌ها و مسيرهاي راه‌آهن و بزرگراه‌هايي كه مي‌سازيم، در مقابل سوانحي مثل بارش‌هاي سنگين و زمين لغزش‌ها و سيل و زمين لرزه‌هاي بعدي آسيب‌پذيرند. ساخت اين تاسيسات، بخشي از اين ماجراست ولي براي 60 هزار نفر جمعيت ساكن در شهرستان رودبار و براي جمعيتي كه گردشگران آخر هفته و فصل تابستان و ايام نوروز اين ناحيه هستند، بايد فكر اساسي داشت كه صرفا با فروش باغات و دامنه‌ها، زمين‌هاي كشاورزي تبديل به خانه و ويلا نشوند، چرا كه هم جنگل‌زدايي اتفاق مي‌افتد، هم آسيب خاك شدت مي‌يابد هم فرسايش خاك بالا مي‌رود و منطقه سيل‌خيزتر مي‌شود. يادمان نرود كه پتانسيل لغزه‌خيزي منطقه، فقط مربوط به منجيل و ناحيه رودبار نيست، بلكه در انتهاي دره سفيد‌رود و آغاز جلگه سفيد‌رود، شهر لاهيجان را مي‌بينيم كه اين شهر محل تلاقي دو گسل مهم است؛ گسل پوشيده دره سفيد‌رود كه البته بخشي از آن به عنوان گسل لاهيجان، ديگر پوشيده هم نيست و همچنين گسل كاسپين كه به صورت شمال غربي و جنوب شرقي به گسل لاهيجان در محل شهر لاهيجان مي‌رسد؛ پس عوارض و شواهدي براي خطرخيزي منطقه وجود دارد كه اگر توجه نكنيم مي‌تواند آسيب جدي براي ما ايجاد كند.

مدير گروه زلزله شناسي مهندسي پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي

 


در داخل دره سفيد‌رود به سمت شمال رودبار و به سمت امامزاده هاشم، بخش‌هاي مهمي از آزادراه قزوين- رشت در داخل دشت سيلابي رودخانه سفيد‌رود احداث شده و تاكيد مي‌كنم كه سيلاب احتمالي رودخانه‌هاي قزل‌اوزن و شاهرود به وسيله سد سفيد‌رود مهار مي‌شود با وجود آنكه همين الان هم انباشت رسوبات، يكي از مشكلات مهم اين سد است، اما سيلاب‌هايي در پايين‌دست سد سفيد‌رود در ناحيه شهر رودبار، به دليل دستكاري‌هاي انسان در دامنه‌ها و همچنين به دليل ساخت جاده و راه‌آهن در مسير دشت سيلابي رودخانه سفيد‌رود، عواملي است كه مي‌تواند اين مسيل را؛ مسير رودخانه سفيد‌رود و جلگه سفيد‌رود را، در مقابل هر نوع سيلاب بعدي آسيب‌پذير كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون