به ياد مصطفي عبداللهي هنرمندي كه تا آخرين نفس جنگيد
مردي با لبخند اصيل
بابك احمدي
پسر چهارشانه آتشين مزاج مغرور ولي با معرفت اهل بروجرد. سالهاي پاياني دهه پنجاه بيخبر از برنامهريزيهاي پايتخت، مشغول كوشش و جوشش هنري بود كه هنرمندي مركزنشين سر رسيد و با جواني خوش صدا و نفسدار مواجه شد. هادي مرزبان تعريف ميكرد اول بار در سفر بروجرد با جواني مواجه شد كه كمر بضاعت اندك تئاتر شهرستان را خم كرده بود و انصافا استعداد داشت. مصطفي عبداللهي را ميگفت؛ پسر سر به زير خوشسيماي محجوب، با آن لبخند نمونهاي اصيلش. گروه تئاتر «كوچه» تازه شكل گرفته بود و به گفته آنها كه همچنان خاطره سالهاي دور را در ذهن دارند، وقت تمرين شوخي نداشت. برخلاف امروز از اين خبرها هم نبود كه گروه بلافاصله بعد از دو هفته تمرين سامانه فروش بليت باز كند. جمع بازيگران زير نظر عبداللهي سخت تمرين ميكرد، براي ماهها و با كمترين امكانات؛ چه وقتي در بروجرد فعاليت داشت و چه آن زمان كه به تشويق هنرمند با تجربه راهي تهران شد. «ما با خواندن كتاب فن تئاتر مرحوم عبدالحسين نوشين متوجه شديم، تئاتر متفاوت از آن چيزي است كه قبلا ميشناختيم. چيزي كه تا آن زمان به عنوان تئاتر در شهر ما اجرا ميشد، آتراكسيون بود و نمايشهاي تيپ ارباب رعيتي كه در مجالس رسمي رواج داشت. به تازگي نمايش «زارع شيكاگو» نوشته مارك تواين را اجرا كرده بوديم كه آقاي مرزبان براي هواخوري به شهر ما آمدند كه آب و هواي خوبي داشت و پاريس كوچولو لقب گرفته بود. ايشان گفتند در خرمآباد اداره فرهنگ و هنري وجود دارد و از نمايشها حمايت ميكند. چيزي كه اصلا باور نداشتيم و فكرش را هم نميكرديم. در نهايت هم براي اجراي نمايش «لونه شغال» اولين قرارداد با گروه امضا شد كه بابت آن شش هزار تومان دريافت كرديم.» عبداللهي خيلي سريع در جمع نخستين اعضاي گروه تئاتر «هنر» به سرپرستي قطبالدين صادقي جاي گرفت. او در كنار ميكاييل شهرستاني زوج مثالزدني را تشكيل دادند و در نمايشهاي مهم قطبالدين صادقي از جمله «آرش»، «هفت قبيله گمشده» و «بهرام چوبينه» به ايفاي نقش پرداختند. گرچه در تئاتر نامي شناخته شده بود، اما بسياري عبداللهي را به واسطه ايفاي نقش پهلوانارسلان در سريال تاريخي «پهلوانان نميميرند» به ياد دارند، جايي كه كيفيت بازيگري توامان تكنيكي و غريزياش را به رخ كشيد. ارديبهشت و تير مصادف است با روزهايي كه در عين جدال با سرطان، نمايش «در اعماق» نوشته ماكسيم گوركي را در سالن اصلي مجموعه تئاتر شهر روي صحنه داشت. ساعتهاي تيره و تار نفسهاي به شماره افتاده مردي كه تا آخرين ثانيه تسليم نشد و معامله نكرد. آخرين تجربه كارگرداني مصطفي عبداللهي ارديبهشت و تير 1394 اجرا شد. وقتي رفت «در اعماق» همچنان روي صحنه بود. يادش گرامي.