• 1404 شنبه 24 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4400 -
  • 1398 پنج‌شنبه 6 تير

قدم اول

فاطمه باباخاني

ساعت 9 صبح است كه كسي در مي‌زند، دو نفر از همسايه‌ها

به چشمي خيره شده‌اند و اين پا و آن پا مي‌كنند. در كه باز مي‌شود، گلايه‌هاي آنها هم بيرون مي‌ريزد. يكي از آنها شبانه در حالي كه كولر ديگري روشن بوده، شلنگ را كشيده و مدعي است همسايه روبه‌رويي‌اش در اين دو سال از شلنگ و شير او استفاده كرده، آن يكي مي‌گويد از اين موضوع مطلع نبوده، اما به فرض كه اين اشتباه رخ داده باشد، آيا او مي‌تواند شلنگ آب كولر را بدون اطلاع بكشد، مگر نمي‌دانسته كه فرزند كوچك دارند و آنها تمام شب را در گرما به ناچار به سر برده‌اند. همسايه اول دوباره مي‌گويد در اين دو سال به كولر نياز نداشته و حالا گرمش شده‌، ديگري پرخاش مي‌كند كه فرزندش تا صبح بيدار مانده. مانند ديگر مشاجره‌هاي پايتخت‌نشينان بالاخره استدلال اين مي‌شود كه يكي شهرستاني است و نمي‌داند كه در تهران قانون حكمفرماست، نزديك است كه يقه به يقه شوند كه در نهايت رها مي‌كنند و مي‌روند. دو شب قبل‌تر زن همسايه در حالي كه عرق از سرورويش مي‌ريخت جلوي در خانه سبز شده بود تا باز درباره همسايه‌ها حرف بزند، بعد به ظرافت بيان كند، محيط زيست بيابان و پلنگ نيست، همين باغچه خانه است كه او هر شب به آن آب مي‌دهد.

دعواهايي از اين دست در آپارتمان‌هاي پايتخت كم نيست و به يك محله يا منطقه هم محدود نمي‌شود، فرقي نمي‌كند در پاسداران باشي و بخواهي به پرنده‌هايي كه در بالكن ديگري لانه كرده‌اند، سم بدهي كه مبادا زندگي‌ات كثيف شود يا در نواب كه يك برق كم مصرف كوچك پاركينگ را عاملي در گراني برق ساختمان عنوان كني و همين بهانه‌اي شود كه در خانه مدير ساختمان را بزني و در نهايت به اين گزاره برسي كه چرا بچه‌دار نمي‌شوند يا در ستارخان كه همسايه‌ات دكتر و مهندس باشند و اين را همان ابتداي ورود همسايه‌هاي تازه گوشزد كنند. اما يك ماه بعد براي اطلاع تازه وارد، ديگر همسايه‌ها را قاچاقچي و دزد خطاب كنند و در جلسه ساختمان كار به دعواي فيزيكي بكشد يا در فاطمي كه ميانه مهماني همسايه روبه‌رويي بين راه پله بايستي و كلمات درشت بگويي و در را به هم بكوبي. در هروي يكي تعريف مي‌كرد به تازگي دوربين مداربسته گذاشته‌اند و همين باعث شده پسر همسايه قيد بيرون رفتن را بزند و سرش با رفت و آمدهاي همسايه و اتفاقات آپارتمان گرم شود.

دوستي تعريف مي‌كرد در يك پروژه بين‌المللي حوزه مرتع و جنگل يك كارشناس استراليايي كارگاهي براي مردم محلي گذاشت. او از مردم خواست مشكلات‌شان را بنويسند، ليست بزرگي از مشكلات روي ديوار محل جلسه زده شد. كارشناس از مردم خواست آنهايي كه اولويت بيشتري دارند را جدا كنند، بخشي از مسائل در سياهه اول باقي ماند اما همچنان بسياري چالش‌ها در ليست دوم قرار گرفت. نوبت بعد قرار شد مردم مشكلاتي كه از عهده مسوولان محلي و مردم برمي‌آيد را جدا كنند، در فهرست سوم شمار مسائل كاهش يافت. كارشناس استراليايي باز از مردم خواست چالشي كه به تنهايي در توان جامعه محلي است را بنويسند. آنها به يك نكته اشاره كردند؛ جلوي خانه‌هاي‌شان عموما جوي آبي بود و همين باعث مي‌شد هر رفت و آمدي گاه دشوار شود. كارشناس از آنها خواست تا جلسه بعد اهالي جلوي خانه‌هاي‌شان را درست كنند تا بعد سراغ سياهه دوم بروند. شايد چاره كار همين باشد، قدم اول را خودمان ‌برداريم و سپس در پي تغييرات بزرگ بگرديم، زيرا هر دگرگوني بزرگي اگر در زيرلايه‌هاي آن اصلاحي صورت نگرفته باشد، در نهايت به كمال مطلوب نمي‌رسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون