روش حقيقت خيالي جعلي
ميثم شرفي
«هر بار اسم بابك زنجاني را ميآوريم، دو هفته در مطبوعات جيرهخوار او به ما حمله ميشود.
عدهاي هم به ما فحش ميدهند؛ دليلش اين است كه در سطوح بالا نميگذاريم نفت كشور را ببرند، بخورند و پولش را پس ندهند»؛ اين بخشي از صحبتهاي زنگنه است در نشست كارگروه ارتقاي سلامت اداري كه نشان ميدهد او همچنان بابك زنجاني و حاميان رسانهاي او را بزرگترين خطر براي نفت ايران ميداند، آنقدر بزرگ كه معتقد است بخشي از انرژي وزارتخانه پرمشغلهاش را بايد صرف مبارزه با آنها كند.
در آنسو هم به نظر ميرسد، ادعاي وزير دور از واقعيت نيست. ماههاست حملات عليه او با اهداف سياسي اقتصادي مشخصي ادامه دارد و هر چه به زمان انتخابات مجلس شوراي اسلامي نزديكتر ميشويم، حجم حملات افزايش مييابد و گستره اتهامات وسيعتر ميشود. متاسفانه به نظر ميرسد مخالفان زنگنه به حداقلهايي از پيروزي رسيدهاند و توانستهاند در شرايط سخت و حساس كنوني، تمركز وزير را بر صادرات بر هم بزنند و او را وارد يك فضاي پينگپنگي تاييد و تكذيب كنند. كميت و كيفيت حملات و اتهامات مخالفان سياسي زنگنه، يادآور روشي شناخته شده در كمپينهاي سياسي است كه اصطلاحا «حقيقت خيالي جعلي» ناميده ميشود كه اساسش خلط واقعيت و دروغ با تكرار يك گزينه دروغ است. در اين روش كه يك دروغ آنقدر تكرار ميشود كه به صورت ذهني تبديل به واقعيت ميشود، منتها جعلي و خيالي. حاصل اين روش يك تاثير ذهني است كه تكرار را معادل حقيقت ميگيرد. بر همين اساس است كه ماههاست اين حلقه اتهاماتي را با كليدواژه فساد تكرار ميكنند، بدون آنكه در كنار آن مدارك و شواهد خود را ارايه يا ارادهاي بر ارايه آن نشان بدهند.
به نظر نميرسد تا شروع انتخابات مجلس شوراي اسلامي اين حملات سينوسي متوقف شود، چرا كه فاعلان اين كمپين تبليغاتي روي سود مالي ناشي از مشاركت در عمليات فروش نفت براي انتخابات و پروژه سياسي خود حساب ويژهاي باز كردهاند، اما تاكنون توفيقي به دست نياوردهاند.
چاره كار چيست؟ زنگنه بايد از اين فضا گذر كند و همچون ماههاي قبل پاسخگويي را به نهادهاي مرتبط در وزارتخانهاش واگذارد، هر چند دست اين نهاد از رسانههايي چون صدا و سيما كوتاه است، اما ميتواند با ارتباط وسيعتر با رسانههاي نوشتاري و دنياي رسانه مجازي در اين مسير روشنگري بيشتري انجام دهد. سناريوهايي از جنس آنچه روز سهشنبه با عنوان نامه سرگشاده جمعي از دانشگاهيان و فعالان صنعت نفت عليه وزير و خطاب به سران سه قوه نوشته شد، ادامه خواهد يافت، منتها با شمايلي متفاوت. به عنوان مثال دور از ذهن نيست بخشي از پيادهنظام طرف مقابل حتي دست به نمايشهاي خياباني محدودي بزند تا زنگنه را مجبور به كاستن از نظم آهنين خود در فروش كند، يا دست به كار تهيه پروژههاي عظيمتر از جنس آنچه عليه وزارتخارجه در چارچوب سريال گاندو انجام شد، اين بار عليه زنگنه انجام دهد، منتها زنگنه و دولت و كشور چارهاي غير از مقاومت و صيانت ندارد. به نظر نميرسد دستگاههاي ناظر علاقهاي بر مديريت اين كمپين ضدملي داشته باشند و به نظر نميرسد وزارت تكيهگاهي غير از تكيه بر منابع داخلي خود براي حفاظت از روندها داشته باشد، روندهايي كه محافظت نميشوند مگر در سايه شفافيت و صراحتي كه هدفش افكارعمومي باشد.