• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4450 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۶ شهريور

مناظره يا تسويه سياسي؟

سعيد ساويز

در ميان نفتي‌ها يك خاطره كميك و طنز وجود دارد كه ممكن است بسيار شنيده باشيد؛ داستان از اين قرار است كه گويا يكي از دوستان صاحب منصب در بازديد از مناطق و تاسيسات نفتي از پرسنل مي‌پرسد كه اين چند ميليون بشكه نفتي را كه شركت مي‌فروشد، سرنوشت بشكه هايش چه مي‌شود؟ توضيح اينكه بشكه واحدي در حجم است و نه بشكه فيزيكي آبي كه گويا يك قرن پيش در نفت مرسوم بوده است؛ به صحت و سقم داستان كاري ندارم اما ظاهرا به صورت جدي مي‌رود كه اين خاطره بين نفتي‌ها ضرب‌المثل شود. نفتي‌ها به اين تيپ آدم‌ها كه با توپ پر و نگاه عاقل‌اندرسفيه براي بازديد مي‌آيند حضرات جوينده بشكه مي‌گويند. مناظره سيد ياسر جبرئيلي با اكبر تركان مناظره خامي و تجربه است، پيرمرد خود در دوران طلايي، متولي توسعه پارس جنوبي بوده است. سه دقيقه از اين مناظره و جوابي كه تركان به جبرئيلي در مورد اطلاعات پارس جنوبي و توتال مي‌دهد به‌شدت در حال دست به دست شدن در فضاي مجازي است و اگر از حق نگذريم همان چند كلام اول ردو بدل شده عمق دانش تركان نسبت به توسعه در پارس جنوبي و ژرفاي ناداني جبرئيلي نسبت به علم نفت را هويدا مي‌كند. پس چرا سيد ياسر با چنان اعتماد به نفسي وارد كارزاري مي‌شود كه تا به اين حد با آن ناآشناست؟ بگذاريد پيش از پرداختن به همان چند جمله در ابتدا نظرم را به عنوان يك كارشناس نسبت به فاز 11، توتال و زنگنه بگويم. وزارت نفت بيژن زنگنه يك بار از نيامدن و تعلل توتال براي توسعه فاز 11 متضرر شد و اين بار در فضاي پسابرجام استراتژيست‌هاي وزارتخانه معتقد بودند كه با مدل جديد قراردادي صفي از بين‌المللي‌ها براي توسعه ميادين ما تشكيل خواهد شد. البته ناگفته نماند كه لزوم عبور از بيع متقابل مدت‌ها بود كه احساس مي‌شد، اما چرا توتال؟ چرا باز هم فاز 11 و توتال؟ اين از يك سوراخ دو بار گزيده شدن است، البته به اين نكته نيز توجه كنيد كه اگر اين‌بار قفل فاز 11 به دست توتال شكسته مي‌شد، زنگنه مي‌توانست بادي به غبغب بيندازد كه هرگز نمي‌گذارد در كارنامه‌اش نقطه ناموفقي باقي بماند. با اين تحليل مي‌توان گفت كه يا صف طولاني بين‌المللي‌ها يك سراب بوده و در واقع مشتري براي فاز 11 جز توتال وجود نداشته است و يا اينكه غرور بر تدبير نابغه بد اخلاق غلبه كرد. اگر چنين باشد بايد اين باخت را نقطه‌اي ضعيف در كارنامه شيخ الوزرا دانست. اما آنچه از سوي جناح مخالف در بوق مي‌شود اندكي از نظر فني سخيف است، دزدي اطلاعات توسط توتال، تركان خيلي ساده براي جبرئيلي توضيح داد كه ما پيش از توتال اطلاعات درستي از ميدان پارس جنوبي نداشتيم...

يعني در واقع حتي حدو حدود ميدان را هم نمي‌شناختيم و اين توتال بود كه با اجراي لرزه‌نگاري سه بعدي به ما قبولاند كه چه ثروت عظيمي در زير پاي‌مان است، جبرئيلي پرسيد لرزه‌نگاري براي كدام فاز؟ همين سوال نشان مي‌دهد كه جبرئيلي، حتي نمي‌داند لرزه‌نگاري چيست؟ نمي‌داند كه، اينكه يك فاز به صورت مجزا لرزه‌نگاري شود به صرفه نيست و معمولا يك مكعب بزرگ براي لرزه‌نگاري انتخاب مي‌شود، به ويدئو دقت كنيد حريف تركان آنقدر آماتور است كه تنها به دنبال اين است كه بگويد ما چيزي از پارس جنوبي مي‌دانستيم كه توتال كه در هر دو سمت ميدان كار كرده بود خودش نمي‌دانست و از ما دزديد و رفت. حالا سوال اينجاست، توتال چه چيز را نمي‌دانست؟ تراوايي سنگ مخزن؟ تخلخل؟ فشار بسته كنوني؟ يا سطح تماس آب و گاز، خوب اين آخري را كه خودمان هم درست نمي‌دانيم، ما حتي وقتي وارد فاز 12 براي توسعه شديم تصورات‌مان از حدو حدود اين فاز رويايي بود و در پايان خسارت قابل توجهي باقي گذاشتيم. حالا مايي كه خودمان خيلي چيزها را نمي‌دانيم چه چيز داشتيم كه به توتال بدهيم؟ كاش به جاي دعواهاي سياسي و انتقادات ضعيف كار را به اهل فنش بسپاريم و با قصه‌بافي راه را بر انتقادات صحيح نبنديم، چيزي نگوييم كه انقدر خارج از چارچوب باشد كه بشود آلت دست و ديگر راه بر هر انتقادي ولو سازنده بسته شود. همچنين با اين شدت حب و بغض چه كسي مي‌تواند به كشورش يا به صنعت نفت كمك كند. كاش جوان‌هاي خام از پيرمردهايي كه عملكردشان بخشي از تاريخ همين نظام است اندكي بياموزند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون