• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4457 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۴ شهريور

اين جيب به آن جيب

علي كربلايي

مساله حق پخش تلويزيوني، يكي از مسائل اساسي و مهم فوتبال ايران است. در ساير نقاط دنيا، باشگاه‌هاي ورزشي به عنوان بنگاه‌هاي تجاري فعاليت مي‌كنند. باشگاه‌ها بر اساس تعداد بيننده‌اي كه پاي تلويزيون مي‌كشانند حق تبليغات مي‌گيرند و از سود شبكه‌هاي تلويزيوني سهم مي‌برند. در ايران اما دو مشكل عمده وجود دارد. اول اينكه تلويزيون دولتي است و حريفي ندارد؛ ضمن اينكه مشخص نيست رسانه ملي بر اساس الگوي رسانه تجاري اداره مي‌شود يا بر اساس الگوي رسانه توسعه‌گرا يا الگوي رسانه رسمي. از يك طرف مي‌بينيم در رسانه ملي چيپس و پفك تبليغ مي‌شود كه از نمادهاي رسانه تجاري است، اما از طرف ديگر در همين رسانه در مورد آموزش مسواك زدن و خدمات عمومي و اين قبيل موضوعات عام‌المنفعه نيز بحث مي‌شود. ضلع سوم اينكه صدا و سيما يك رسانه رسمي با مرامنامه مشخص است كه آرمان‌ها و اهداف مشخصي را دنبال مي‌كند. با اين حال خوب كه نگاه كنيد مي‌بينيد اين رسانه ملغمه‌اي از تمام مدل‌هاي رسانه‌اي است. زماني كه به او بگوييم حق پخش فوتبال را پرداخت كن، مي‌گويد «من موظف هستم ديدار تيم محبوب‌ مردم را پخش كنم و حق مردم است كه اين بازي را ببينند» اما وقتي به او بگوييم اگر چنين است پس بايد به خواسته‌هاي عامه مردم نيز تن دهيد، بار ديگر مي‌گويد نه، من رسانه‌اي هستم كه بايد خواسته دولت را پوشش دهم. وقتي مي‌گوييم در اين صورت بايد در تمام مسائل از قبيل كاهش قيمت ارز مسوولانه وارد شويد، چندباره مي‌گويد نه، من رسانه مستقل هستم و به خودم مربوط است كه چكار مي‌كنم. وقتي به او بگوييم پس تبليغ چيپس و پفك نكن چون براي فرزندان ما مضر است، مي‌گويد بودجه ندارم و بايد تبليغ كنم. مشكل از همين جا به وجود مي‌آيد كه ما تعريف مشخصي از رسانه ملي نداريم.

در مثل مناقشه نيست وضعيت فعلي اين رسانه به مثابه يك شترمرغ است؛ به او مي‌گوييم بار ببر، مي‌گويد من مرغم، مي‌گوييم تخم بگذار، مي‌گويد من شترم. نكته دوم اينجاست كه باشگاه‌هاي بزرگ ما هم دولتي هستند. تراكتور با زنوزي را كنار بگذاريم، باشگاه‌هاي بزرگ ديگرمان دولتي هستند. دولت در حال تقبل هزينه باشگاه‌ها و صدا و سيما است. صدا و سيما مي‌گويد بودجه كم گرفته‌ايم، دولت پاسخ مي‌دهد پس حالا كه بودجه‌ات كافي نيست نمي‌خواهد حق پخش فوتبال را بدهي. شما هم مثل آنها فرزند من هستيد. باشگاه‌هاي فوتبال مي‌گويند پول نداريم، دولت به دنبال يك راهكار ديگر مي‌رود و همه ‌چيز با فرمول اين جيب به آن جيب پيش مي‌رود. در اكثر كشورهاي جهان رسانه مي‌گويد من زمان پخش فلان بازي بيننده بيشتري دارم، پس حق آگهي‌ام را بيشتر خواهم كرد. باشگاه‌ها هم كه بنگاه تجاري هستند از اين درآمد بيشتر سهم‌خواهي مي‌كنند. اگر رسانه سهم‌شان را ندهد، باشگاه‌ها براي تامين منافع خود سراغ رسانه ديگري مي‌روند. اين موضوع سيستم رقابتي به وجود مي‌آورد. انحصار رسانه‌اي اما تمام اين قواعد را بر هم مي‌زند. مشكل حق پخش تلويزيوني، ناشي از يك اشكال فرمي است كه مشكلات بسياري به وجود آورده و به وجود خواهد آورد. تا زماني كه اين فرم و اين چارچوب اصلاح نشود، در روي همين پاشنه خواهد چرخيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون