ادامه از صفحه اول
شكست استراتژي تهاجمي عربستان
هرچند كه رياض اصرار دارد تا تهران را پشت تمامي اين حملات بنامد اما رفتار آن ميگويد كه بهطور عملي نميتواند با آنچه كه تهديد ايراني مينامد مقابله كند. مشكل بسياري از كشورهاي عربي كه هماينك درگير معماهاي متعدد شدهاند و در گرداب حوادث خودساخته فرو رفتهاند اين است كه فكر ميكنند با يك استراتژي ميتوانند وارد يك صحنه اعم از منازعه، بحران و ... بشوند، آنچه مهم است استراتژي ورود نيست بلكه استراتژي خروج است كه بهطور عمده همه اين كشورها فاقد آن هستند و اين عنصر در سياست خارجي تهاجمي عربستان بيش از هرچيزي نمود دارد. ميتوان گفت كه سنت محافظهكاري عربستان به دليل عدم درگيرسازي گسترده كشور در گرداب بحرانهاي منطقهاي چندان به استراتژي خروج نياز نداشت و اين بينيازي عامل موفقيت نسبي آن بود.
اهميت نشست آنكارا
به اين دليل كه بهجز امريكا و برخي همپيمانانش، رژيم اسراييل نيز هر لحظه آماده ايجاد بحراني جديد در منطقه است؛ چراكه ضامن تداوم بقاي اين رژيم، همين آشوبها و بحرانهاي منطقهاي است. از همين رو، نشست اين 3 كشور قدرتمند منطقهاي از اهميت بسزايي برخوردار است. ازسويي سرنوشت سوريه ميتواند نقش مهمي در روابط اين 3 كشور بهويژه روابط ايران و روسيه ايفا كند. چراكه هركدام از اين كشورها در خارج كردن سوريه از اين شرايط به ميزاني مشخص نقش داشتهاند و به همين ميزان نيز بعد از حاكم شدن آرامش در اين كشور، نقش هر كدام از اين كشورها در برقراري صلح در سوريه در ارتباط آنها با اين كشور در دوران برقراري صلح در دمشق ارتباط مستقيم دارد كه بايد با رايزنيهايي مشخص در اين زمينه نيز هماهنگيهايي ايجاد كرد.