اعتماد
در روزهايي كه موضوع توزيع يكسان اقلام اساسي و مصرفي مردم با «قيمت مشخص» و «كيفيت مطلوب» به يك معادله جدي در اقتصاد كشورمان بدل شده و هر روز اخبار تازهاي از مشكلات توزيع برخي اقلام مصرفي مانند گوشت، مرغ و... در رسانههاي گروهي و شبكههاي اجتماعي منتشر ميشود؛ شركت «بهپخش» با توزيع يكسان محصولات خود در سراسر كشور تلاش ميكند تا دايره خدمات خود را گستردهتر از هر زمان ديگري در اختيار شهروندان ايراني در اقصي نقاط كشورمان قرار دهد. خدماتي كه باعث ميشود، مصرفكنندگان ايراني از شماليترين نقطه «پايتخت» تا دورافتادهترين مناطق اين سرزمين محصولات مصرفي خود را با يك كيفيت و بر اساس يك اسلوب قيمتي دريافت كنند.
شركت بهپخش از سال 1334 به عنوان بخش فروش شركت «صنعتي بهشهر» فعاليتهايش را آغاز كرد و از سال 1351 پس از تبديل شركت سهامي خاص به پخش، توزيع توليدات شركتهاي صنعتي بهشهر، پاكسان، بهپاك و... را در برنامه فعاليت خود قرار داد. به پخش با سابقه بيش از نيم قرن رهبري صنعت پخش كشور به عنوان بزرگترين و قديميترين شركت پخش محصولات غذايي، بهداشتي و دارويي توانسته است، جايگاه ويژهاي را در عرصه توزيع در خاورميانه به دست آورد. اين شركت از سال 1381 ضمن تبديل به سهامي عام در قالب شركت مادر شكل و شمايل تازهاي به فعاليتهايش داد تا به امروز كه با بيش از 4000 نفر پرسنل متخصص در سراسر كشور تلاش ميكند نقش خود را در فرآيند تحقق رونق توليد،«اقتصاد مقاومتي»، «حمايت از كالاي ايراني» و كمك به تحقق «عدالت اقتصادي» به خوبي ايفا كند. با توجه به اهميت فعاليتهاي «به پخش» در جريان گفتوگو با بهروز پورمحمدي، رييس هياتمديره بهپخش تلاش كرديم تا نوري به ابعاد پنهان تلاشهايي بتابانيم كه اين مجموعه براي بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي كشور در پيش گرفته است.
قرار ملاقات با بهروز پورمحمدي در ميانههاي يك روز نسبتا گرم در هفتههاي پاياني تير ماه برنامهريزي شد؛ اطلاعات وسيع، فكر روشن، تحليلهاي موثر اقتصادي و ارايه تصوير شفاف از وضعيت اقتصادي كشورمان اولين نكاتي بود كه در جريان ديدار و گفتوگو با بهروز پورمحمدي در ذهن باقي مي ماند.
در ابتداي گفتوگو اگر موافق باشيد درباره فلسفه وجودي شركتهايي مانند بهپخش صحبت كنيم. اينكه نقش اين شركتها در اقتصاد ايران چگونه تعريف شده و دامنه اثرگذاري آنها بر اساس چه مكانيسمي استقرار پيدا كرده است؟
از نظر بيوگرافيك اين شركت در سالهاي مياني دهه 30 خورشيدي(سال34) تاسيس شده است؛ در ابتدا اين شركت براي توزيع برخي محصولات خاص كه سرمايهگذار دست به توليد آنها زده بود شكل گرفت و طي بازه زماني چند دههاي كه از زمان تاسيس تا به امروز را در بر ميگيرد، ساختار ارتباطي، اقتصادي و بازرگاني گستردهتري را شامل شده است. بهپخش به عنوان خردهفروشي در ايران و تمام استانهاي كشور با حضور 1400 نفر كه كاركنان مختلف اين شركت را در سطوح و بخشهاي مختلف تشكيل ميدهند، فعاليت ميكند. وظيفه اصلي و بنيادين اين شركت كه شما در قالب سوالتان به عنوان «فلسفه وجودي» از آن نام برديد؛ توزيع برخي اقلام مصرفي مردم و تحقق ايدههايي چون اقتصاد مقاومتي، حمايت از توليد داخلي و تحقق عدالت اقتصادي و... است.
لطفا درباره شركتهاي تابعه به پخش نيز توضيحاتي را بفرماييد تا مخاطبان «اعتماد» با ابعاد و زواياي گوناگون فعاليتهاي شركت به پخش نيز آشنا شوند؟
واقعيات آنكه گستره فعاليتهاي شركت، دايره وسيعي را در بر ميگيرد اما به طور خلاصه ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه 7 شركت تابعه بهپخش(زرين پخش، بهپخش دارو، فراصرفه، صنايع غذايي بهپخش، شركت بازرگاني بينالملل، شركت حمل و نقل و...) هر كدام ماموريتهايي دارند و از طريق همافزايي و همپوشاني اهداف اصلي شركت را ساماندهي و دنبال ميكنند. مثلا از ظرفيتهاي حمل و نقل در مسير توزيع بهينه محصولات و از ظرفيتهاي بخش بينالملل براي معرفي محصولات به مشتريان تازه استفاده ميشود. مجموعه اين همافزاييها و همپوشانيها؛ بهپخش را به يك نمونه مناسب در ميان شركتهاي ايراني بدل كرده است. نمونهاي كه بيش از 60 سال در اتمسفر اقتصادي، تجاري و بازرگاني كشورمان حضور فعال دارد و انشاءالله طي سالهاي آينده نيز حضور موثرتري خواهد داشت.
يكي از مشكلاتي كه معمولا ساختارهاي اقتصادي در كشورمان با آن دست به گريبان هستند، مشكل به روزآوري و تطابق با شرايط تازه است؛ شركت به پخش در تمام اين سالها و دهههاي سپري شده با استفاده از چه فرمولي توانسته در خط مقدم اقتصاد و بازرگاني حضور داشته باشد؟
به نكته مهمي اشاره كرديد؛ بله از نظر اصول مديريتي به روزآوري و تطابق با شرايط يكي از مهمترين اِلمانهاي اثرگذار در حوزههاي اقتصادي است. اساسا مجموعهاي كه نتواند در اين زمينه خود را ارتقا دهد از فضاي رقابتي حذف ميشود و جاي خود را به رقبايي كه در اين زمينه بهتر كار كردهاند، ميدهد. از اين منظر بهپخش همواره تلاش ميكند تا هم از نظر سختافزاري و هم از منظر نرمافزاري بر اساس جديدترين اسلوبها عمل كند. به كارگيري نرمافزارهاي پيشرفته و اپليكيشنهاي كاربردي بخشي از دستاوردهايي است كه به پخش بر اساس آنها توانسته دايره توزيع، نظارت و ارزيابي خود را تا دورترين نقاط كشورمان گسترش دهد.
اگر ممكن است كمي درباره اين زنجيره صحبت بفرماييد؛ به پخش دقيقا چه فعاليتي انجام ميدهد؟
به پخش يك شركت توزيعي و تكميلكننده زنجيره ارزش است. در واقع اين مجموعه بحث تامين و توزيع را سامان ميدهد. اين فرآيند توسط ساختاري مويرگي فعاليت خود را انجام ميدهد كه از جمله به روزترين روشهاي توزيعي در سطح بين المللي است. حدود 70 هزار فروشگاه، سوپرماركت و... زير پوشش فعاليتهاي اين شركت قرار دارند. جدا از اينكه يك شركت انتفاعي هستيم به دولت و حاكميت نيز براي توزيع محصولات با قيمت ثابت و كيفيت مطلوب كمك ميكنيم.
در صحبتهايتان به موضوع كمك به دولت براي عبور از چالشهاي پيش رو اشاره كرديد؛ اخيرا موضوع توزيع گوشت در كشور بازتابهاي فراواني در رسانهها پيدا كرده است؛ آيا دولت ميتواند روي كمك شركتهايي مانند به پخش در اين زمينه حساب كند؟
البته؛ واقعيت اين است كه براي عبور از چالشهايي كه دشمنان داخلي و خارجي براي اقتصاد ايران به وجود آوردهاند بايد از تمام ظرفيتها و پتانسيلهاي موجود استفاده كرد؛ در شرايطي كه دولت به دنبال توزيع عادلانه و گسترده اقلام اساسي در اقصي نقاط كشور است، ظرفيتهاي قابل توجه به پخش ميتواند در اين زمينه به دولت كمك كند و جلوي بسياري از حاشيهها را بگيرد. اميدوارم كه مسوولان مربوطه در اين زمينه هوشمندانهتر عمل كنند تا تصوير نامناسبي از تامين نيازهاي طبيعي مردم ايران در رسانهها شكل نگيرد و اقلام و كالاهاي مصرفي با همان قيمت و كيفيت مورد نظر دولت به دست مردم برسد.
زماني كه به صحبتهاي شما فكر ميكردم به نظر رسيد كه چه طيف و گروهي ممكن است از توسعه فعاليتهاي شركت به پخش آسيب ببينند و از گردونه اقتصادي كشورمان حذف شوند؛ به نظرم شما دشمن درجه يك دلالها و واسطهها هستيد، درست است؟
بله همينطور است، دامنه وسيع فعاليتهاي بهپخش در راستاي منافع مردم و درست در نقطه مقابل فعاليتهاي دلالان و واسطههاست. هر اندازه كه فضا براي فعاليت شركتهايي از جنس به پخش بيشتر فراهم شود به همان اندازه نيز فضاي تنفسي براي فرهنگ دلالي كم ميشود و در نقطه مقابل اتمسفر براي فعاليتهاي سالم توليدي و بازرگاني مهيا ميشود. اين معادله به ظاهر ساده است. در شرايط امروز كشور استفاده از الگوهايي كه منجر به حمايت واقعي از توليد داخلي ميشود بايد در دستور كار اجرايي قرار بگيرد. الگوهايي كه تلاش ميكنند فضاي اقتصادي و معيشتي مطلوب تري براي مردم ايجاد كنند.
براي عبور از چالشهايي كه دشمنان داخلي و خارجي براي اقتصاد ايران به وجود آوردهاند بايد از تمام ظرفيتها و پتانسيلهاي موجود استفاده كرد؛ در شرايطي كه دولت به دنبال توزيع عادلانه و گسترده اقلام اساسي در اقصي نقاط كشور است، ظرفيتهاي قابل توجه به پخش ميتواند در اين زمينه به دولت كمك كند و جلوي بسياري از حاشيهها را بگيرد.