• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4474 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۶ مهر

پايان رقابت‌هاي جهاني وزنه‌برداري در تايلند

از خودكشي رستم تا غيرت مثال‌زدني زنان

مرتضي رضايي

 

 

و پايان شاهنامه وزنه‌برداري ايران كه به يك دليل چندان هم خوش نبود. با خودكشي رستم، با جنگي كه شايد از سال‌ها قبل به راه انداخته باشد و با زخمي كه شايد از مدت‌ها قبل ذره ذره به سهراب زده باشد. اين عين خودكشي است. بشمارم؟ مسابقات جهاني آناهيم امريكا، بازي‌هاي آسيايي اندونزي و اين آخري هم رقابت‌هاي جهاني در تايلند. سه ناكامي بزرگ (اوت كردن) در سه رويداد بزرگ. دارم درباره رستمي حرف مي‌زنم كه شايد از همه حرف‌هايي كه مي‌زنم دلخور شود. شايد خيلي جاها پيغام و پسغام فرستاده باشد كه اين منتقد چه مي‌گويد و اين منتقد دنبال چيست؟ اما حرف‌ها را بايد زد حتي اگر تلخ باشند. از خودت مي‌پرسم كيانوش، اگر سرمربي تيم ملي بودي يكي مثل خودت را به اردو مي‌بردي؟ اصلا اجازه مي‌دادي تنهايي تمرين كند؟ اگر در سه رويداد مهم فقط اوت مي‌كرد چطور؟ ديگر حتي اسمش را مي‌آوردي؟ تو رستمي بودي كه نه فقط درصدد قتل سهراب برآمدي، بلكه خودت را هم كشتي! با غرور، با خودبزرگ‌بيني و با منم‌منم‌هاي بي‌جهت كه آخرش را همه ديديم. ديگر خسته شده‌ام از نق‌نق‌هاي خودم و اتفاق‌هايي كه نمي‌افتد! اصلا بي‌خيال. ديگر مجالي نيست. خدا تو و علي مرادي را براي هم نگه دارد. در جهاني تايلند اتفاق خوب آن‌قدر زياد افتاده كه بتواند تلخي اوتي‌هاي تو را بشورد و پايين ببرد. حضور زنان در تايلند يكي از آنهاست. ركوردها جهاني نبود اما در حد خودش خوب بود. نمي‌شود در شرايطي كه تقريبا يك سال و خرده‌اي از شكل‌گيري رسمي اين تيم مي‌گذرد از آنها توقع داشت مدال بگيرند و روي سكوي جهاني بروند. اما پوپك بسامي، ابريشم ارجمندخواه، الهام حسيني و پريسا جهانفكريان كه قبلا سابقه حضور در رقابت‌هاي قهرماني آسيا را داشته‌اند و براي نخستين‌بار به عنوان وزنه‌برداران زن ايراني پا روي تخته جهاني گذاشتند به سينه تاريخ سنجاق شدند. در تاريخ از آنها زياد خواهند گفت. كيانوش جان اجازه بده از حافظ قشقايي برايت بگويم. قطعا او را مي‌شناسي. 42 سال چشم‌انتظاري كم نيست براي كسب يك مدال در سبك وزن. هميشه وقتي حرف از مدال‌آوري در سبك‌وزن مي‌شد همه ما مي‌گفتيم: «آن را كه بي‌خيال. سبك وزن براي آسياي شرقي‌هاست. براي چين و كره‌شمالي و...» اما ديدي چطور نقره محمد نصيري كه در جهاني 1977 اشتوتگارت را گرفته بود، تكرار كرد؟ كاش حالا شرايط طوري بود كه هم به تو و هم به حافظ مي‌گفتيم «چاوكم» اما شرايط جور نيست، پس فقط «چاوكم حافظ.» داشتم فراموش مي‌كردم كه از ايوب موسوي كه هم‌وزن خودت هم هست، بگويم. ببين؟ من منتقد تو هستم اما اين را قبول دارم كه اگر وزنه‌هاي پايين‌تر مي‌گرفتي آن‌قدر توانمند بودي كه مثل ايوب مدال بگيري و دست خالي صحنه جهاني را ترك نكني. اما به نظرم براي تو صفر تا صد اهميت بيشتري دارد. يعني يا مدال طلا يا هيچ! يعني اوت كردن بهتر از مدال برنز است برايت. البته تو تنها نبودي. محمد زارعي در دسته
89 كيلوگرم هم مدالي به دست نياورد اما تا تهش جنگيد. نه اوت كرد، نه براي داوران خط و نشان كشيد و نه از ادامه رقابت‌ها انصراف داد. به جايش در همين وزن علي ميري غيرتمندانه جنگيد و مدال نقره و برنز را از آن خودش كرد.

نمي‌دانم فراموشكار شده‌ام يا نه؟ چراكه هنوز باور نمي‌كنم كه بچه‌هاي كم سن و سال‌تر از تو زير وزنه‌ها جان دادند اما امتياز نه. مثل بيرالوند و رضا دهدار. شايد هيچ كسي غير از خود رضا و برخواه كه تمرين كردنش را ديده بود به او اطمينان نداشت كه مدال بگيرد. بي‌تعارف بگويم، من و دوستانم هم توقع نداشتيم اما رضا طلاي دو ضرب دسته 102 و برنز مجموع را گرفت. ساده نبود اما گرفت. به قول قديمي‌ها «شير مادرت حلال پسر.» شخصا به دسته 109 كيلوگرم انتقاد دارم؛ جايي كه يك پسر خوب دارد پا در جاي پاي تو مي‌گذارد! همشهري‌ات هم هست، علي هاشمي. گزارش‌هاي زيادي مي‌رسد از برخوردهاي علي كه شباهت زيادي به رستمي دارد. اما خب هنوز آن‌قدر در اين راه پخته نشده و اميدواريم كه نشود. علي اين دوره هفتم جهان شد. او تلاشش را كرد چون همين چند ماه پيش بود كه از شست تا بالاي مچ دستش بخيه خورد. علي مصدوم بود اما با غيرت تلاش كرد، جنگيد و خودش را به جهاني رساند. علي هفتم شد اما هرگز انصراف نداد تا همين امتيازهاي هفتمي شايد در پايان كمكي باشد براي كسب جايگاه بهتر ايران در رنكينگ جهاني. در پايان علي داوودي و محسن دادرس. داوودي ركورددار سنگين وزن جوانان جهان است. هيچ‌كس در اين شك ندارد كه با اين سن و سال و با اين ركوردها هنوز خيلي زود است كه حريف تالاخادزه گرجستاني شود اما هم علي و هم محسن خوب تلاش كردند و خوب وزنه زدند. آينده براي آنها روشن است و ما هم چراغ‌ها را براي‌شان روشن نگه مي‌داريم تا روزي دوباره ركوردها را براي ايران پس بگيرند، براي ايران وزنه بزنند و براي ايران بجنگند، فارغ از همه منم‌منم‌ها و خودبيني‌ها.

كارشناس وزنه‌برداري

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون