گروه اقتصادي
جايزه نوبل اقتصادي سال 2019 به سه اقتصاددان تحليلگر فقر كه به نوعي زندگي علمي خود را صرف مبارزه با اين معضل در سطح جهاني كردهاند، اعطا ميشود. آكادمي سلطنتي علوم سوئد، روز گذشته اين جايزه را به يك زوج هندي- فرانسوي و يك اقتصاددان امريكايي اهدا كرد. اين جايزه براي تلاش اين سه اقتصاددان در جهت فهميدن عوامل موثر بر كاهش فقر جهاني به آنها اختصاص يافت. به گفته آكادمي نوبل، وجه تمايز كار بانِرجي و استر دوفلو از امآيتي امريكا به همراه ميشل كرِمر از دانشگاه هاروارد با ساير كانديداهاي نوبل در «وارد كردن آزمايشهاي ميداني به مباني و بحثهاي اقتصادي» است.
شاهكليد تحقيقات اين سه تن در تقسيم سوال «چگونه فقر جهاني را كاهش دهيم؟» به سوالات كوچكتر براي رسيدن به پاسخي دقيق و قابل سياستگذاري است. به عنوان مثال آيا بهبود وضعيت سلامت كودكان، تغيير روشهاي آموزش براي سنين كودكي تا نوجواني، سياستهاي اتخاذي براي بخش كشاورزي و دسترسي به منابع اعتباري ميتواند بر كاهش فقر جهاني موثر باشد؟
نكته مهم در بررسيهاي اين سه اقتصاددان اين است كه آنها تحقيقات خود را نه با تكيه به مفاهيم اقتصادي كه با انجام آزمايشهاي ميداني به سرانجام رساندند. دستاوردهاي اين سه اقتصاددان بر مبناي نظريات آمارتياسن، اقتصاددان هندي است كه در سال 1998 جايزه نوبل اقتصادي را دريافت كرد. هر چند دريافت جايزه نوبل در آن سال به يك اقتصاددان طرفدار دولت رفاه كمي عجيب بود چرا كه در آن زمان نظريههاي نئوليبراليزم و مبتني بر اقتصاد بازار آزاد گفتمان غالبي در محافل اقتصادي داشتند. آمارتياسن دغدغههايي مانند فقر، نابرابري و حمايت از مردم در روند توسعه داشت. تلاشهايي كه هماكنون نيز ادامه دارد.
اين سه اقتصاددان برنده نوبل، به جاي بررسي تاثير سياستهاي ضدفقر بر اساس مباني و تحليلهاي صرف اقتصادي، تحقيقات ميداني را در دستور كار خود قرار دادند. آنها در تلاش براي اندازهگيري متغيرهايي مانند مراقبتهاي بهداشتي، بالا رفتن امكانات آموزشي، توانمندسازي زنان و... بر فقرزدايي هستند.
فقر در بوته آزمايش
ديدگاههاي مطرح و بررسيهاي انجام شده در خصوص فقر و راههاي مقابله يا كاهش آن اغلب محدودهاي خاص از تعريف فقر را دربرميگيرد. چرا كه فقر، يك واژه با معاني و مفاهيم اقتصادي متفاوت است كه هر متغيري از آموزش و بهداشت تا اميد به زندگي و ميزان توسعهيافتگي كشورها بر آن تاثير ميگذارد. كرمر، دوفلو و بانرجي معتقدند براي دريافت اطلاعات بهتري از فقر بايد شاخصههاي آن را در حوزههاي عملي و ميداني بررسي كرد و به درك درستي از معناي آن رسيد. تا زماني كه اين درك ايجاد و جزء به جزء اين مساله وارسي نشود، نميتوان به راهكاري براي كاهش و از بين بردن فقر رسيد. به همين دليل است كه ساير رشتهها مانند روانشناسي، جامعهشناسي و... نيز بايد به كمك اقتصاد آمده و آن را از پرتگاه تكبعدي شدن نجات دهند.
اما وجه تمايز تحقيقات اين سه، تنها به دخالت دادن رشتههاي ديگر در اقتصاد محدود نميشود بلكه آنها با انجام آزمايشهاي ميداني در كشورهايي با ميزان فقر بالا، به پاسخهاي بيشتر و قابل اتكايي در اين خصوص رسيدند. در اواسط دهه ۱۹۹۰، ميشل كرمر و همكارانش با استفاده از آزمايشهاي ميداني در غرب كنيا به اين نتيجه رسيدند كه فقر تاثير قابل توجهي بر نتايج آموزشي و بهداشتي كودكان دارد. بانرجي و دوفلو هم مطالعات مشابهي در مورد ساير موضوعات مربوط به فقر در كشورهاي ديگر انجام دادهاند.
20 سال تحقيق براي فقر
كرمر بيش از 20 سال در روستاها و شهرهاي هند و آفريقا در زمينه فقر و راههاي مبارزه با آن تحقيق كرد. او با اين كار ميداني توانست به بسياري از سوالات درباره زندگي فقرا و نحوه مواجهه آنها با مسائلي از قبيل آموزش و بهداشت پاسخ دهد. كرمر در كنيا ثابت كرد كه مجبور كردن كودكان به گذراندن وقت بيشتر در مدارس، واقعا راهكاري براي مقابله با فقر نيست. بارنجي و دوفلو نيز در تحقيقات خود كه در ساير كشورهاي فقير انجام دادند، متوجه اين موضوع شدند كه دانشآموزان از اينكه ساعتهاي زيادي را در مدارس بگذرانند چيز زيادي نميآموزند. در واقع به مدرسه نرفتن كودكان ميتواند بر استمرار فقر تاثير بگذارد اما صرف فرستادن آنها به مدرسه و اجبار به گذراندن وقت بيشتر، نتايجي دال بر كاهش فقر در مناطق محروم مشاهده نشد.
كرمر و همكارانش در غرب كنيا تمركز خود را بر اين موضوع گذاشتند كه چه اقداماتي در اين مناطق فقير به جاي افزايش ساعات حضور در مدرسه ميتواند استانداردهاي آموزشي را بالا ببرد؟ آنها به بررسي شاخصهايي از جمله توزيع كتابهاي درسي رايگان، توزيع غذا در مدرسه، دادن برنامههاي درسي، اعطاي مشوقهاي مالي براي معلماني كه دانشآموزانشان خوب عمل كردند و شاخص سلامت كودكان كه بر مبناي واكسيناسيون بود، پرداختند. نتايج مواردي كه كرمر در تحقيقات خود از آنها استفاده كرد بسيار جالب بود؛ فراهم كردن امكانات بيشتر براي كودكان تاثير محدودي بر كيفيت آموزشي آنها ميگذارد. به عنوان مثال كتابهاي درسي بيشتر براي هر دانشآموز نمرات برخي را افزايش داد. دادن برنامههاي آموزشي به دانشجويان و دانشآموزان نيز تاثيري بر يادگيري آنان نداشت. مراقبتهاي سلامتي و واكسيناسيون نيز بر غيبت دانشآموزان از مدرسه تاثير داشت اما نمرات آنان را بهبود نبخشيد. هر چند تئوري دادن تشويقهاي مالي به معلماني كه دانشآموزان بهتري دارند، توانست تحريكي براي معلمان بود و آنها خود را همسو با آموزشهاي مستمر و بلندمدت قرار دادند. كرمر و همكارانش آزمايش ديگري در حوزه بهداشت انجام دادند و آن تغيير تقاضا براي قرصهاي ضدانگلي در صورت تغيير قيمت براي خانوارهاي فقير بود. در اين آزمايش مشخص شد كه 75 درصد از والدين فقير وقتي اين دارو رايگان است آن را به عنوان دارويي پيشگيرانه براي عفونتهاي انگلي به فرزندان خود ميدهند. اين در حالي است كه اگر هزينه اين دارو به كمتر از يك دلار برسد، تنها 18 درصد از خانوادهها به مصرف آن ادامه ميدهند. اين امر نشان ميدهد چرا خانوادههاي فقير در اقدامات پيشگيرانه كه در ارتباط مستقيم با سلامتشان است، سرمايهگذاري كمي ميكنند.
البته بخش ديگري از تحقيقات اين اقتصاددانان به بررسي كيفيت خدمات ارايه شده نيز ارتباط داشت. به گونهاي كه اگر خدمات ارايه شده از كيفيت خوبي برخوردار نباشد، به عنوان مثال مسوولان خانههاي بهداشت در مناطق فقير سر كار خود حاضر نباشند، افراد تمايل كمتري به حضور در آن جا دارند. اين در حالي است كه ميزان مراجعه براي واكسيناسيون در مناطقي كه افراد آن جا حاضرند، سه برابر بيشتر از مناطقي بود كه متصدي امور بهداشت نداشت.
تصوير از فقر كليشهاي است
هر چند كه به روش تحقيق اين سه اقتصاددان نيز انتقاداتي وارد ميشود. برخي كارشناسان معتقدند انتخاب تصادفي افراد و دستهها براي مطالعاتي اينچنيني ميتواند منجر به نتايجي انتزاعي و به دور از واقعيت شود. هر چند نبايد از سهم اين روش تحقيق در به نتيجه رساندن برخي سوالات بزرگ و كلي در اقتصاد غافل شد. اما ايجاد گروههاي تصادفي نيازمند دقت و مهارت بالايي است. در غير اين صورت ممكن است عوامل خارجي مانند مذهب و ... بر روند آزمايش و تحقيق تاثير بگذارد. هر چند در مطالعه اين سه اقتصاددان طي مدت 20 سال، امكان اثرگذاري عوامل خارجي بسيار كم برآورد شده از اين رو به واقعيت نزديكتر است.
چندي پس از انتشار نتايج آزمايش كرمر در خصوص تاثير قيمت دارو بر كيفيت زندگي دانشآموزان، سازمان بهداشت جهاني پيشنهاد كرد براي بيش از 800 ميليون كودك كه در مناطق محروم زندگي ميكنند و 20 درصد از آنها نيز عفونتهاي مختلف انگلي دارند، خدمات پزشكي رايگان ارايه شود. واكنشهاي جهاني به يك تحقيق اقتصادي در خصوص فقر، شايد مهمترين قسمت تلاشهاي اين سه اقتصاددان براي كاهش آن باشد.
دوفلو در مصاحبهاي كه سال 2017 با خبرگزاري فرانسه داشت گفته بود: «ديدگاه ما از فقر كليشهاي و كاريكاتوروار است.» او در بخش ديگري از سخنان خود ضمن اشاره به اين موضوع كه ما بايد موانع پيش روي فقيرترين كشورها را درك كنيم، ادامه داد: « در خصوص فقر بايد به اين نكته توجه كرد كه چگونه ميتوان به كشورهاي فقير در اين مسير كمك كرد.»