چرا عدهاي درباره حيوانآزاري اعتراض ميكنند؟
مهدي قواميپور جامعهشناس سياسي معتقد است اعتراضاتي كه در حمايت از حيوانات خانگي و بهخصوص سگكشي ميشود، بيشتر حركاتي سانتيمانتال است. در مقابل برخي فعالان حقوق حيوانات معتقدند كسي كه در خيابان نسبت به سگكشي اعتراض ميكند چون علاقه زيادي به حيوان خانگي خود دارد و آن را جزو اعضاي خانواده خود ميداند، نميتواند سكوت كند.
به گزارش خبرآنلاين، مهدي قواميپور درباره اعتراض به سگكشي گفت: در ايران اين حركتها به ويژه در محيطزيست، كاملا «سانتيمانتال» ميشوند، يعني ما به نوعي با سانتيمانتاليزم محيطزيستي سر و كار داريم.
او ادامه داد: در سبك زندگي شهري ما، حيواني مانند سگ داخل خانه زندگي نميكرده است. گربه شايد در خانهها بود ولي سگ را با خودمان در خانه نميآورديم. گروهي كه اين را وارد زندگي ما كردند، گروه متوسط به بالا هستند، آنها اين الگوي زندگي را از غرب گرفتهاند و طبق ساير الگوهايي كه از غرب ميآورند، بقيه گروههاي فرودست، از آنها تقليد ميكنند و امروزه نميگوييم تمام تجمعكنندگان از گروههاي فرادست بودند، ولي ميتوانيم بگوييم اين الگوي نگهداري از حيوان در حريم خانه از گروههايي فرادست آمده است. حساسيتهاي آنهاست كه به اينها انتقال پيدا كرده است. برخي تجمعكنندگان در تامين مايحتاج زندگي خود ناتوان هستند ولي انگار نسبت به موضوع حيوان، گويي مسخ شدهاند. درمورد آلودگي هوا هيچ واكنشي نشان نميدهند ولي درباره سگها، چون مورد توجه گروههاي فرادست است و چون رسانهها به آن توجه دارند و چون ميخواهند ژست روشنفكري بگيرند و بگويند من حامي حقوق حيوانات هستم، ميآيند چنين واكنشي نشان ميدهند. در مقابل، يك فعال حقوق سلامت حيوانات تاكيد كرد، اين سخنان اشتباه است و بايد از زاويه ديگري به اعتراض به سگكشي پرداخت.
علي حسينيان، دامپزشك در پاسخ به اين موضوع گفت: ما داريم درباره انسان صحبت ميكنيم با عواطف انساني. شما ميگوييد درباره آب و هوا و جنگلها مشكل داريم ولي كسي اعتراض نميكند. ما درباره هر بحث محيطزيستي از جمله جنگلخواري يا تالاب انزلي، بارها تجمعات مردم و حاميان محيطزيست را ديدهايم. بارها نزاع صورت گرفته است و در مطبوعات خيلي ديدهايم. درباره سگكشي، كمتر صحبت ميشود ولي درباره آن مسائل بارها صحبت شده است. اينكه من سردرد داشته باشم، دليل نميشود دل درد نداشته باشم. اين قياس معالفارق است كه چرا روي اين موضوع حرف نميزنيم. بعد هم ما درباره موجود زنده حرف ميزنيم. نميشود بگوييم سگها را كشتند و آزار دادند ولي ما تالاب انزلي را داريم از دست ميدهيم، چرا به آن نميرسيم. نميشود چنين حرفي زد. داريم درباره موجودات زنده حرف ميزنيم. بحثي هم درباره سانتيمانتال و واردات غرب فرموديد. من اعتقاد ندارم دوست داشتن حيوان از غرب وارد جامعه ما شده باشد. من چندين سال است با نگهدارندههاي حيوانات كار ميكنم و روزانه 6۰-5۰ حيوان مريض را ميبينم. من ميگويم اشتباه است بگوييم فقط مرفهان حيوان خانگي دارند. اتفاقا آدمهايي كه تنهاتر هستند و از لحاظ سطح مالي، نه آنطور كه بگوييم نان شب ندارند، بلكه در سطح متوسط و رو به پايين هستند، من بيشتر ميبينم حيوان نگه ميدارند.
حسينيان ادامه داد: به خاطر آزارهاي روحي، مشكلاتي كه دارند و آرامشي كه حيوان خانگي به آدم ميدهد. من هميشه ميگويم شما زماني ميتوانيد متوجه شويد حيوان خانگي چقدر آرامشبخش است كه خودتان داشته باشيد. اتفاقا به لحاظ حيوان خانگي، سگ بهشدت ارتباط قوي با آدم ميگيرد. عموما آدمهايي كه از نظر سطح مالي، در سطح متوسط و رو به پايين هستند، چون از لحاظ اقتصادي، بيشتر در تنگنا هستند، بيشتر رو ميآورند به نگهداري از حيوانات، چون عملا نگهداري از سگ، گربه يا هر حيوان خانگي، عملا هزينه زيادي ندارد. اين تصور اشتباه است كه دامپزشكي و داشتن حيوان، كار لاكچري است.