مرتضي مليجي| اصطلاح تربيت بدني كه از سال 1945مطرح شد، به عنوان يك موضوع درسي براي تحقق اهداف مختلف در برنامه درسي مقاطع مختلف اكثر كشورهاي جهان قرار گرفته است و توجه افراد و سازمانها به درس تربيت بدني در مدارس افزايش يافته است. تربيتبدني در مدرسه اغلب گزينهاي موثر و متداول براي ارايه به همه كودكان با هر توانايي، جنسيت، سن، فرهنگ، نژاد و قوميت براي شركت در فعاليت بدني و ورزش در طول عمر است. يك برنامه شايسته و باكيفيت تربيت بدني از رشد مهارتهاي جسماني، اجتماعي و عاطفي دانشآموزان حمايت ميكند. رشد اجتماعي را از طريق آماده كردن كودكان براي مواجه با رقابت، پيروزي و شكست، مشاركت و همكاري افزايش ميدهد و بهطور فزايندهاي به عنوان يك ابزار در حال توسعه در برگشت به حال اوليه بعد از آسيب و مناقشه ناشي از بلاياي طبيعي و غيرطبيعي و تشويق براي حضور و برگشت به مدرسه استفاده ميشود. شركت در برنامههاي تربيت بدني باكيفيت، به عنوان بخشي از برنامه كلي ميتواند از رشد شهروندان مسووليتپذير و فعال، رشد مهارتها و ارزشهايي مانند تفكر انتقادي، خلاقيت، حل مساله، تصميمگيري، يكدلي، مهارتهاي ارتباطي، احترام، تحمل و درك و فهم بين فرهنگي كه براي حل چالشهاي قرن بيست و يكم مورد نياز است، سواد جسماني دانشآموز همراه با دانش و اعتماد به نفس مورد نياز براي موفقيت علمي و دنبال كردن فعاليت بدني در طول عمر حمايت كند.
سواد جسماني پايه و اساس درس تربيت بدني است؛ يك برنامه نيست، بلكه محصول هرگونه ارايه درس تربيت بدني ساختارمند است كه به راحتي قابل تحقق است، به شرط آنكه يادگيرندگان با فرصتهاي متناسب با سنشان تشويق شوند. مهارتهاي حركتي اساسي و همچنين تربيت شهروندان سالم، توانمند و فعال، جنبههاي حياتي سواد جسماني هستند. فرد داراي سواد جسماني ارزش ذاتي تربيت بدني و نقشاش در سلامتي و رفاه را درك خواهد كرد و قادر خواهد بود به آينده نگاه كند و با شركت در فعاليت بدني در طول زندگي، آن را به عنوان بخشي از زندگي ادامه خواهد داد. در نهايت اين برنامهها به دانشآموزان كمك ميكنند تا ارزشها را به بيرون از مدرسه از طريق به كارگيري در جوامعشان، تصميمگيري آگاهانه، حساس بودن و توجه به محيط زيست انتقال دهند و ارزشگذاري كنند. با توجه به اهميت سواد جسماني در رشد انسان، سياستگذاران بايد روي اين امر تمركز كنند و از سواد جسماني در برنامههاي آموزشي سالهاي اوليه حمايت كنند. پوشش نظاممند تربيت بدني نه فقط به رشد فردي كمك خواهد كرد، بلكه تاثير مثبتي بر جوامع خواهد داشت. در قطعنامه 4/56 مجمع عمومي سازمان ملل متحد (2010) بيان شده كه ورزش، تربيت بدني و بازي بايد در برنامه درسي همه مدارس گنجانده شود.
منشور بينالمللي تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش اولين سند حقوقي بود كه بيان ميكرد «تربيت بدني و ورزش يك حق اساسي براي همه است». اين منشور شامل 12 ماده است كه در اين جا فقط به برخي از اين مواد اشاره ميكنم:
ماده 1: تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش يك حق اساسي براي همه است.
ماده 4: برنامههاي تربيت بدني و ورزش بايد شركت مادامالعمر در فعاليت بدني و ورزش را الهام بخشد.
ماده 6: پژوهش و ارزيابي، اجزاي ضروري توسعه تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش هستند.
ماده 7: تدريس، مربيگري و مديريت در تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش بايد توسط افراد صلاحيتدار انجام شود؛ سرمايهگذاري در خصوص تربيت بدني و رشد حرفهاي معلمان در پيش از خدمت و ضمن خدمت.
ماده 8: فضا، تجهيزات و وسايل ايمن و كافي براي كيفيت تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش ضروري هستند.
ماده 9: ايمني و مديريت خطر شرط لازم براي ارايه خدمات كيفي است.
ماده 10: حفاظت و ارتقاي ارزشهاي اخلاقي و صحيح تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش بايد براي همه يك نگراني دايمي باشد.
ماده 11: تربيت بدني، فعاليت بدني و ورزش ميتواند يك نقش مهم در تحقق توسعه، صلح، موضوعات پس از جنگ و مناقشات و پس از يك فاجعه ايفا كند.
شوراي بينالمللي علوم ورزشي و تربيت بدني نيز پيشنهاد ميكند، دولتها به مواد فوق متعهد شوند.
در سال 2013، يك مطالعه جهاني مروري روي وضعيت تربيت بدني انجام شد كه نشان داد، در 97 درصد كشورهاي جهان درس تربيت بدني اجباري است، اما فقط 79 درصد كشورها، داراي برنامه درسي تجويز شده هستند. در 54 درصد كشورها، تربيت بدني نسبت به ساير موضوعات در سطح پايينتري درك شده است. فقط 53 درصد مدارس ابتدايي داراي معلمان شايسته و تعليم ديده تربيت بدني هستند. بهطور ميانگين در دوره ابتدايي 103 دقيقه در هفته (با دامنه 25 تا 220 دقيقه) و در دوره متوسطه 100 دقيقه در هفته (با دامنه 25 تا 240 دقيقه) زمان به برنامه درسي تربيت بدني اختصاص داده شده است. اين تحقيق به اين نتيجه رسيد كه نمونههايي از تعهد سياسي دولتها به تربيت بدني وجود دارد و با تصويب قوانين به ارايه درس تربيت بدني در مدرسه متعهد شدند و ديگر كشورها در عمل به اجراي واقعي يا كند عمل كردهاند يا محتاط بودهاند.
در ايران عزيزمان بهرغم تلاشهاي فراواني كه در سالهاي اخير براي بهبود كيفيت و جايگاه درس تربيت بدني با تدوين كتب راهنماي درس تربيت بدني و براي افزايش سطح فعاليت بدني دانشآموزان با اجراي طرحهاي مختلفي از جمله طرح حياط پويا و المپيادهاي ورزشي درون مدرسهاي صورت گرفته، اما متاسفانه بعد از گذشت بيش از 90 سال از ورود رسمي درس تربيت بدني به برنامه درسي مدارس، هنوز اين درس با چالشها و تنگناهاي زيادي مواجه است و تا رسيدن به استانداردها و توصيههاي جهاني فاصله زيادي دارد. برنامه درسي تربيت بدني حاضر، دانشآموزان را به فعاليت بدني در طول عمر هدايت نميكند. بسياري از كلاسها، به ويژه پايههاي اول دوره ابتدايي فاقد معلم متخصص تربيت بدني و فاقد فضا و تجهيزات كافي و مناسب هستند.
سرگروه برنامه درسي تربيت بدني انجمن مطالعات برنامه درسي ايران