آخرين روزهاي بشريت
مرتضي ميرحسيني
سال 1918 در چنين روزي، جنگ اول جهاني رسما به پايان رسيد. آن را جنگ بزرگ ميناميدند زيرا بزرگترين جنگي بود كه تاريخ تا آن زمان به ياد داشت. همچنين آن را جنگ جهاني خواندند، زيرا به قول اريك هابسبام پيش از آن «اساسا هيچ جنگ جهاني وجود نداشت»، يعني «جنگي كه در آن تمام، يا حتي بخش مهمي از قدرتهاي عمده جهان درگير باشند». امريكاييها جنگ اول جهاني را به جنگ اروپايي ميشناسند، زيرا از اروپا شروع شد و در همين قاره هم خاتمه يافت. اينكه شعلههاي آن به قارههاي ديگر هم سرايت كرد و زندگي ميليونها انسان را در گوشه و كنار جهان به تيرگي و تباهي كشاند و حتي اينكه خود امريكاييها از 1917، در ماههاي آخر درگيريها حضور داشتند نيز از نظر آنها تغييري در اين واقعيت نميداد كه اين جنگ يك «جنگ اروپايي» بود، زيرا اروپاييها بودند كه با انبوهي از اختلافات حل نشده ميان خود قدم به قرن بيستم گذاشتند و به «جنگي كه جلوي همه جنگهاي بعدي را ميگيرد» فكر ميكردند. مصمم بودند يك بار براي هميشه داوري درباره اختلافات ميان خودشان را به ميدان جنگ ببرند و همانجا چارهاي براي مسائل موجود بيابند. اما جنگ كه شروع شد، توهمها نيز كنار رفت و عمق و اندازه بلاهت آناني كه جنگ را راه تدبير امور ميديدند، آشكار شد. خيليها آن را پايان جهان پنداشتند و حتي كارل كرواس نويسنده اتريشي براي روايت خود از آنچه در آن سالها ميديد عنواني گوياتر از «آخرين روزهاي بشريت» پيدا نكرد. البته بشريت از اين فاجعه هم گذشت و به حيات خود ادامه داد، اما روياهاي قرن نوزدهمي مثل آرمانشهري كه دانش در آن حكمراني ميكند يا رفاه و صلح پايدار در سراسر جهان فرو ريخت و ديگر هرگز، حتي در خوشبينانهترين خيالپردازيها هم بازسازي نشد. در پايان جنگ اول جهاني امپراتوري آلمان سقوط كرد، روسيه در انقلاب فرو رفت، امپراتوري اتريش - مجارستان كه آغازگر جنگ هم بود متلاشي و به چند كشور كوچك تجزيه شد؛ فرجامي كه درنهايت براي خلافت عثماني و سرزمينهاي واقع در قلمرو آن هم رقم خورد. در پايان آن همه خونريزي و ويراني، نه مسائلي كه از گذشته باقي مانده بودند حل شدند و نه صلح و ثبات به آن شكلي كه انتظار ميرفت، تامين شده بود. در اين چهار سال و سه ماه و دو هفته، بيشتر از 16 ميليون (نظامي و غيرنظامي) در درگيريها كشته شدند و حدود 21ميليون نفر هم در قحطي و بيماري و پيامدهاي ديگر جنگ جان باختند. هر چند بسياري از مورخان معتقدند كه اين عدد و رقمها بسيار خوشبينانه است.