• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4510 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۳ آبان

ابوالفضل بازرگان:

خواست بازرگان اصلاح سنگر به سنگر بود

«ما آخرين گروهي هستيم كه با شما به زبان قانون سخن مي‌گوييم، بعدا ديگران با زبان ديگري سخن خواهند ‌گفت.» اين جمله تاريخي است كه مهدي بازرگان در جريان دادگاهي كه در سي‌ام مهر ماه 1342 براي بررسي اتهامات موسسان و اعضاي نهضت آزادي كليد خورد به زبان آورد تا نشان دهد خواستار اصلاحات است؛ اتهاماتي كه به دليل امضا و انتشار اعلاميه‌اي عليه انقلاب سفيد محمدرضا شاه، بازرگان و هم‌فكرانش را پاي ميز محكمه‌هاي پهلوي كشاند. اگرچه پاي او پس از انقلاب به هيچ محكمه‌ قضايي باز نشد اما نام مهدي بازرگان و رياستش بر دولت موقت همواره مورد قضاوت قرار داشت و از سياسيون تا دانشجويان از راست و چپ همواره زماني كه نقبي به تاريخ زده‌اند، نتوانسته‌اند نقش بازرگان را در چند ماه ابتدايي دوره انتقال قدرت ناديده بگيرند. از همين روي هنوز هم 14 آبان، يك روز پس از تسخير سفارت امريكا از سوي دانشجويان خط امام، اسم و رسم بازرگان مرور مي‌شود زندگي سياسي بازرگان شايد به پيش و پس از استعفاي او از نخست‌وزيري تقسيم مي‌شود.

پايگاه خبري «انتخاب» به همين مناسبت و البته به بهانه هفتادمين سالروز تاسيس جبهه ملي در 21 آبان 1328 با ابوالفضل بازرگان، برادرزاده مهدي بازرگان گفت‌وگو كرده است. بخش ابتدايي اين گفت‌وگو البته به فعاليت‌هاي ابوالفضل بازرگان در تشكيلات «سماع» پرداخته؛ تشكيلاتي به نام «سازمان مخصوص اتحاد و عمل» كه شاخه خارج از كشور نهضت ‌آزادي آن را براي مقابله و مبارزه مسلحانه عليه رژيم شاه با توافق و حمايت مقامات مصري در اين كشور تشكيل داد و برادرزاده بازرگان نيز عضو موثري از آن بود. با اين حال آن ‌طور كه در خاطرات ابراهيم يزدي آمده، مهدي بازرگان تنها از فعاليت تبليغي و آموزشي در مصر استقبال كرده و البته آن طور كه برادرزاده‌اش گفته با وجود اطلاع از جزييات اين تشكيلات اما مخالفتي با آن نداشته است.

بخش ديگري از اين مصاحبه اما به زندگي سياسي مهدي بازرگان و پرسش‌هايي كه در مورد آن وجود دارد، پرداخته است. ابوالفضل بازرگان كه روزگاري با نام مستعار «احمد هراتي» مشغول فعاليت انقلابي بوده در مورد اولين ملاقات مهدي بازرگان با امام خميني گفته‌ و روايت كرده است: «كساني كه {نظر مهدي بازرگان را بعد از اولين ملاقات با امام خميني} شنيدند، مي‌گفتند ايشان از دو نكته ناراحت بودند: يكي اينكه مهندس بازرگان اصولا با اين شكل انقلاب موافق نبود. طرح ايشان تغيير گام به گام بود كه خودشان اصطلاح سنگر به سنگر را براي آن به كار مي‌بردند. مي‌گفتند بايد مرحله‌اي جلو برويم و سنگر‌ها را يكي يكي فتح كنيم اما امام مخالف بودند. نكته ديگر اينكه مهندس بازرگان احساس مي‌كرد كه امام بيش از اندازه خوش‌بين هستند و فكر مي‌كنند كه انقلاب راحت به نتيجه مي‌رسد و نيرو‌هاي موثر، مثل امريكا و انگليس، را چندان به حساب نمي‌آوردند. مهندس بازرگان از اين موضوع نگران بودند.»

برادرزاده بازرگان همچنين به پرسشي در مورد دوران پس از نخست‌وزيري و البته اختلافات بازرگان با برخي روحانيون اشاره كرده و در مورد نامه‌ بازرگان به امام توضيح داده كه در آن از امام خواسته شده ‌بود براي اداره بهتر امور از قم به تهران بيايند. برادرزاده بازرگان در مورد چرايي نگارش اين نامه گفته:«روحانيون خيلي دخالت مي‌كردند. البته هيات دولت هم مرتبا براي دادن گزارش به قم مي‌رفت و از امام راهنمايي مي‌گرفت، ايشان هم مرتب به دولت انتقاد مي‌كردند تا جايي كه مهندس بازرگان در نامه‌اي از ايشان گله كرد.»

ابوالفضل بازرگان همچنين در مورد چرايي انتخاب يك معاون روحاني براي وزارتخانه‌ها از سوي بازرگان كه اساسا مخالف دخالت روحانيون در سياست بود نيز توضيح داده كه «يكي از گله‌هاي مهندس بازرگان از روحانيون اين بود كه آنها مرتبا خواست‌هايي از دولت داشتند يا دستور‌هايي به دولت مي‌دادند و خودشان حاضر به قبول مسووليت نبودند. در نتيجه، مهندس بازرگان گفت كه به اين شكل نمي‌شود، يا آقايان خودشان بيايند و كار‌ها را برعهده بگيرند يا بگذارند دولت كارش را انجام دهد. با اين تداخل مسووليت‌ها و تعدد مراكز تصميم‌گيري- آن‌ طوري كه ايشان اصطلاحش بود- نمي‌شود، مملكت را اداره كرد. از طرفي هم آن آقايان تجربه اين كار را نداشتند. راه‌حلي كه پيدا شد اين بود كه ابتدا مقداري با مسائل آشنا شوند و مشكلات دولت را درك كنند چون وقتي از مشكلات خبر نداشته باشند فقط مي‌توانند ايراد بگيرند اما وقتي خودشان مسووليت به عهده بگيرند و مشكلات را لمس كنند، مواضع‌شان تعديل خواهد شد ضمنا اگر قرار شد كه بعدا خودشان مسووليتي بر عهده بگيرند، تجربه به دست آورده باشند.» گفته است كه «در سخن مهندس بازرگان در مورد مجاهدين، مغالطه‌اي صورت گرفته كه من نمي‌دانم چه كسي آن را شروع كرده و به آن دامن زده است به‌خصوص در اين سال‌ها. اخيرا هم مستند «راه طي ‌شده» دقيقا روي اين مساله انگشت گذاشت در حالي كه مهندس بازرگان گفته بود:«فرزندان مكتبي و مجاهد من» چون در آن زمان بين نيرو‌هاي خط امامي و مجاهدين خلق زد و خورد‌هاي خياباني وجود داشت؛ تا جايي كه گاهي افرادي از هر دو طرف كشته مي‌شدند، مهندس بازرگان از ديد يك پدر هر دوي آنها را نصيحت كرد و گفت:«اين درگيري‌ها را كنار بگذاريد. ما همه اهل يك مملكت و علاقه‌مند به يك انقلاب هستيم. از اين كار‌ها دست ‌برداريد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون