• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4516 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۳۰ آبان

دنيا بيابان بود

سامان موحدي‌راد

امروز كه يادداشتم را نوشتم بايد به شيوه متفاوت به دست دوستانم در روزنامه برسانم. قرارمان اين است كه بعد از تمام كردن آن به دفتر روزنامه زنگ بزنم، از روي يادداشتم بخوانم و كسي در آنجا همين حرف‌ها را تايپ كند و به دست مسوول صفحه برساند.

چند روز پيش هم يادداشت ديگري را براي روزنامه ديگري در يك فلش مموري ذخيره كردم و با پيك به دفتر روزنامه رساندم. اينها تنها كارهايي است كه در اين روزهاي بي‌اينترنتي از دستم برمي‌آيد. تجربه عجيب و متفاوتي كه همه ما در يك هفته گذشته آن را پشت سر گذاشته‌ايم و تا زمان نوشتن اين يادداشت هم معلوم نيست چه سرانجامي در انتظارش است.

چه بسيار دفعاتي كه هر كدام از ماها در يك تصميم شورانگيز در اين سال‌ها سعي كرده بوديم ساعت‌هاي وقت‌گذراني‌مان در اينترنت را كوتاه‌تر كنيم يا بارها قصد ترك شبكه‌هاي اجتماعي مختلف را داشته‌ايم. در اين مسير از دي‌اكتيو كردن حساب كاربري تا پاك‌كردن آپ آن شبكه اجتماعي از روي گوشي و هزار و يك ترفند عجيب ديگر را امتحان كرديم ولي در نهايت هيچ‌وقت نتوانستيم اينترنت و شبكه‌هاي اجتماعي را به صورت صددرصدي ترك كنيم.

حالا اما بي‌آنكه خودمان اراده كنيم دست‌مان از اينها كوتاه شده است. وقتي در اين ماجرا افتاديم ديديم كه دنياي بي‌اينترنت چقدر مبهم و بي‌انتهاست. دنياي پر از بي‌خبري كه انگار همه آن آدم‌هايي كه هر روز مي‌خوانديم‌شان دود و در تاريكي گم شدند. همه آن موضوعات جذاب و مورد علاقه‌مان كه دنبال‌شان مي‌كرديم يك جايي پنهان شده‌اند. انگار حالا بايد همه‌چيز را از نو بسازيم و دنبال تك‌تك چيزهايي كه براي خودمان ساخته بوديم بگرديم و جسته و گريخته، تنها در منابع ايراني پيداي‌شان كنيم. البته همين تجربه كوتاه يك هفته‌اي به خوبي به ما نشان داد كه چقدر وب فارسي از جهت توليد محتوا ضعيف است و چقدر ابزارهاي بومي براي استفاده و دسترسي به اطلاعات ناكارآمد و كندند. موتورهاي جست‌وجوي ملي كه هر سال از يك نسخه و برند متفاوتش رونمايي مي‌شود، چنان ناكارآمد بودند كه انگار براي استفاده نشدن ساخته شده‌اند. احتمالا خودشان هم فكرش را نمي‌كردند روزي برسد كه كاربران ايراني در به در به دنبال يك موتور جست‌وجوي ايراني بگردند و حالا كه از بخت ما و آنها اين فرصت پديد آمده هم كاربران با درهاي بسته مواجه شده‌اند.

براي مايي كه دوران قبل از ظهور اينترنت را هم درك كرده‌ايم اين چند روز فرصتي شد تا ساز و كار و مناسبات آن سال‌ها را كمي مرور كنيم. آن سال‌ها چطور از وقايع مطلع مي‌شديم؟ چطور اخبار و رويدادهاي حوزه علاقه‌مندي‌مان را دنبال مي‌كرديم؟ چطور در شهر گم نمي‌شديم و آدرس پيدا مي‌كرديم؟ آنچه به خاطرم مي‌آيد اين است كه در آن سال‌ها ابزارهايي براي در ارتباط بودن آدم‌ها با هم در نظر گرفته شده بود كه اتفاقا به خوبي هم كار مي‌كرد. ابزارهايي كه شايد امروز و تجربه دنياي بي‌اينترنتي ما هم موجود باشند اما ديگر آن كاركردي كه در دهه 70 داشتند را ندارند. به همين جهت است كه در اين هفته خيلي از ما احساس مي‌كنيم در يك برهوت تاريك تنها رها شده‌ايم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون