به مناسبت روايتي دورهاي از آثار نقاشي نازنين داودي
پروانه را با مدادرنگي نقاشي كن
فاروق مظلومي
گاهي هنرمنداني كه در اظهار و بروز هنرشان تعلل دارند و بعد از دو دهه كار در دهه چهارم زندگي كارهايشان را با احتياط ارايه ميكنند، به هنر وفادارترند. نازنين داودي از همين دست آرتيستهاي محتاط و وفادار به هنر است. بعد از دو دهه فعاليت مستمر فقط دو نمايشگاه گروهي نگارخانههاي ياسمين و سروا را در كارنامهاش دارد. اينگونه هنرمندان هرگز در آثارشان به رضايت نميرسند آنها همواره اتفاقي را كه ميافتد خيلي كوچكتر از حقيقت درونشان ميبينند.
او فارغالتحصيل كارشناسي ارشد نقاشي از دانشگاه سوره است اما هرگز از نقاشي فارغ نميشود. نقاشي فراغت بال اوست. گاهي بالهايش را با آبرنگ نقاشي ميكند و گاهي با مدادرنگي. با پاستل هم نقاشي كرده است و رنگ آكريليك و رنگ و روغن. سال 77 قبل از ورود به دانشگاه با تكنيكهاي آبرنگ و مداد رنگي با هنر نقاشي مانوس بود اما در سال 79 بعد از ورود به دانشگاه تركيب مواد دغدغه نقاش ميشود. رجوع هنرمندان به تركيب مواد به دليل امكانات محدود و البته توانايي هر ماده در مقايسه با مواد ديگر است.
ناتواني مدادرنگي و پاستل و كمتواني آبرنگ در ايجاد بافت ضخيم، اين دو ماده را از بقيه مواد نقاشي نرمتر و لطيفتر كرده است. اگر چند پروانه با بالهاي باز درست مثل دفترچههاي نقاشي ارژنگ سابق داشته باشيم و بالها را به ترتيب با مداد رنگي، پاستل، گواش، رنگ آكريليك و رنگ و روغن نقاشي كنيم سبكي و سنگيني نسبي اين مواد محسوس خواهد بود. البته ميتوانيم با توجه به شرايط آلودگي محيط زيست بالهاي پروانه را قيراندود يا رزينمالي حتي مالچپاشي كنيم و آثاري هوشمندانه و مفهومي داشته باشيم.
اغلب هنرمندان در مواد مختلف و ابعاد گوناگون در جستوجوي آزادي و امكانات بيشتر هستند؛ نازنين داودي با عكاسي و نقاشي ديواري در سالهاي دانشگاه نشان ميدهد كه ميخواهد جهان بزرگتري را به تسخير درآورد. عكاسي اين توان را دارد كه در يك فريم با ابعاد كمتر از 10 سانتيمتر يك خيابان را با تمام جزييات نشان دهد كه اين رويداد با ظريفترين قلمموهاي نقاشي وضوح عكاسي را ندارد.
در آثار اين هنرمند نوعي زبان و روايت شخصي ديده ميشود و انگار تمام هنرمنداني كه در جستوجوي بيان واحد خود هستند بايد سالهاي طولاني فقط در حضور خود باشند. خواسته يا ناخواسته جريانهاي نمايشي مثل نمايشگاهها، بيينالها، جشنوارهها وحراجها نوعي حضور در ديگران و حضور ديگران در خود است. كمتر هنرمندي هست كه در ابتداي راه تحتتاثير هنرمندان باسابقه نباشد صدالبته اين موضوع به استبداد آموزشي و آكادمي هم مربوط است و در كشور ما هم كه نقاشي به شكل آكادميك و نه خردورزانه تدريس ميشود الگوبرداري و تكرار راههاي رفته بيشتر نمايان است. اين هنرمند در دوره هنري جاري خودش به نقاشي روي بوم و اتودهاي آبرنگ مشغول است. در نگاهي زيباييشناسانه به يكي از آثار روي بوم گسترههاي رنگي را در كنار نوارهاي ضخيم با بافت متفاوت ميبينيم. بهرغم اين گسترهها خوشبختانه او به هيچكدام از نقاشان اين حوزه مربوط نميشود. اين رنگها از دور اثري از پاستل به نظر ميآيند. اين همسانسازي مواد در كارهاي هنرمنداني كه با مواد مختلف كار كردهاند ديده ميشود. اين هنرمندان جهان مشترك مواد مختلف را كشف ميكنند و در وضعيتهاي ناخودآگاه مثلا حركتي را با رنگ آكريليك انجام ميدهند كه در نقاشي آبرنگ مرسوم است. اينها همان امكانات بيپايان نقاشي هستند كه در آثار نازنين داودي استفاده از اين امكانات بسيار است.
در آثار اخير هنرمند با اكسپرسيوني از نوع انتزاع مواجه ميشويم كه اين فضا با رنگهاي مات اما سركش در كنار فرمهاي هندسي و گسترههاي رنگي غيرهندسي ساخته شده است. اصالت اين آثار در اين است كه يادآور هيچكدام از نقاشان انتزاعي ايراني و غيرايراني نيستند. احتمالا نقاش، دوره مرور نقاشان ديگر را در سالهايي كه با سكوت و خاموشي كار ميكرد، سپري كرده و اكنون با بازنماييهاي مستقل خود در عرصه هنر حضور دارد. پيشبيني روند هنرمندان ناممكن و هنرمندان انتزاعي ناممكنتر است. نگاه فرماليستي اين هنرمند در عكاسي و تجريد ويژهاش در نقاشي نشان از علاقه او به هنر آبستره و انتزاع است. يعني فعلا ميشود نازنين داودي را نقاش فرماليست و انتزاعي ناميد ولي براي آينده جرياني قابل پيشبيني نيست. غيرقابل انتظار بودن از مشخصههاي هنر ناب است.