• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4533 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۰ آذر

به بهانه حرف‌هاي محمد قائد در مورد وضعيت ترجمه آثار ادبي در ايران

سلام بر حق مالكيت فكري

بهنام ناصري

 

 

محمد قائد، نويسنده و مترجم در روزهاي اخير در گفت‌وگو با ايسنا از وضعيت ترجمه آثار ادبي دنيا به فارسي با لحني تند انتقاد كرده و بار ديگر موضوع تعدد بي‌دليل ترجمه‌هاي مختلف از يك اثر در ايران را در كانون توجه قرار داده است. قائد كه خود ترجمه آثار متعددي را در كارنامه دارد، وضع موجود را با عبارت «هردمبيلي در جامعه نشر» توصيف كرده و مطابق لحن و بيان هميشگي خود كه با حدي از شوخ‌طبعي همراه است، با طنزي تلخ، وجود شانزده، هفده ترجمه از يك اثر ادبي را مصداق «مسخره‌بازي‌ و ناخنك زدن» دانسته است. او ضمن بي‌معني خواندن تعدد ترجمه‌ها به دليل نبود كپي‌رايت، اين كار را يك جور «رونويسي» مي‌داند: «يك كتاب قاعدتا پس از دو يا سه بار ترجمه كردن بايد خيلي بهتر و ايرادهايش برطرف شود. چطور مي‌شود كه بعد از ۱۳ بار ترجمه كردن، ترجمه سيزدهم از اولي بهتر نيست؟!»

با آنچه قائد در اين گفت‌وگو به آن پرداخته، موضوع قانون كپي‌رايت و عدم الحاق ايران به آن مورد توجه قرار گرفته است. موضوعي كه سبب مي‌شود هر كسي امكان آن را داشته باشد كه اثري از يك نويسنده خارجي را دست بگيرد و ترجمه كند و هر ناشري كه بخواهد، بي‌هيچ مانع و عامل بازدارنده قانوني كه متضمن حق مالكيت فكري نويسنده باشد، كار مترجم را راهي بازار كتاب كند. وضعيتي كه مدت‌هاست محل مناقشه نويسندگان، مترجمان و اهالي فرهنگ در ايران است.

از مساله كپي‌رايت كه موضوع پيچيده‌اي است و ملاحظات خودش را دارد كه بگذريم، نبود دستگاه مناسب نظارتي كه بر روند ترجمه و به‌طور كلي انتشار آثار ادبي دنيا در ايران و به زبان فارسي ناظر باشد، موضوع ديگري است كه نمي‌توان از نظر دور داشت. مراد، دستگاه نظارتي است كه مانع از ورود بي‌تكلف هر اثر ترجمه به بازار نشر در ايران شود. در شرايطي كه امروز در آن قرار داريم، اين ناشر است كه در آزادي عمل كامل مي‌تواند سفارش ترجمه بدهد و چه بسيارند در اين ميان عناويني از كتاب‌هايي كه تعداد مترجمان‌شان از انگشتان دو و گاهي حتي سه دست هم فراتر مي‌رود. نوع رويكرد ناشراني كه از اين نمد كلاهي براي خود مي‌بافند و سفارش ترجمه كتاب‌هايي را مي‌دهند كه نسخه اول آن حاصل زحمت مترجمان و هزينه ناشران ديگري بوده است كه پيش از آنها به ترجمه و انتشار آن آثار اقدام كرده‌اند.

اين مشكل در ايران مزمن است و همان‌طور كه محمد قائد هم در گفت‌وگويش اشاره كرده، نمونه بارز آن ترجمه‌هاي ناكارآمد و به لحاظ كيفيت دست‌چندم از آثاري از ادبيات شوروي بود كه پيش‌تر از آن توسط مترجمان‌ چيره‌دست به فارسي برگردانده شده بود: «زماني در شوروي آثار ادبي روسي را ترجمه و به نحو عالي‌اي چاپ مي‌كردند و تقريبا مجاني به ايران مي‌فرستادند. اما در ايران عده‌اي همان كتاب‌ها را دوباره ترجمه مي‌كردند، چون مترجمي كه در مسكو اين كار را انجام داده بود، سال‌ها از ايران دور بود. در تهران كسي كه زبان فارسي رايج را مي‌دانست و در جريان ادبيات بود، همان كتاب‌ها را به زبان فارسي ترجمه مي‌كرد و با قيمت خيلي بيشتري به فروش مي‌رسيدند، ولي مردم اين ترجمه‌ها را بيشتر مي‌خريدند؛ بنابراين ادبيات فارسي را كشورهاي ديگر بايد خودشان وارد كنند.»

اين اشاره به جاي قائد يادآور كساني چون عبدالحسين نوشين است كه با ترجمه‌شان از آثار روس در زمان اتحاد جماهير شوروي، خدمات قابل اعتنايي به فرهنگ، هنر و ادبيات ايران و خواننده فارسي زبان آثار ادبي كردند.

... اما قائد در اين گفت‌وگو مدلي را هم براي برون‌رفت از اين مشكل مطرح كرده. به باور او اگر بناست ادبيات يك كشور وارد جامعه‌اي ديگر با زباني ديگر شود، بهترين راهكار آن است كه اين كار اگرچه با تمهيد كشور مبدا و توليدكننده اثر اما به دست مترجماني انجام شود كه زبان اصلي آنها زبان مقصد است؛ «مترجم در هر كشوري كه قرار است اثري را از زبان فارسي ترجمه كند، بايد زبان مقصد، زبان مادري‌اش باشد و آن وقت به كمك يك وردست ايراني كه براي او مفاهيم و اصطلاحات را توضيح دهد، ادبيات ايراني را به كشور خودش وارد كند كه البته اين كار در حال انجام است.»

نكته‌‌ ديگري كه در اين بخش از حرف‌هاي قائد اهميت دارد، اين است كه در مدل مطرح ‌شده، ملاحظات و نيازهاي فرهنگي كشور مقصد بسيار اهميت دارد و اين‌طور نيست كه هر كسي بخواهد اثري از ادبيات كشورش را ترجمه كند و به خورد خوانندگان و مخاطبان ادبيات در كشوري ديگر بدهد: «كتاب‌هاي بسياري از نويسندگان ايراني كه از جمله نخستين آنها مي‌توان به صادق هدايت اشاره كرد به زبان‌هاي ديگر ترجمه شده است، اما آنها هرگاه دل‌شان بخواهد ادبيات فارسي را به كشورشان وارد مي‌كنند و اين‌طور نيست كه مترجمي در تهران كتابي از فارسي به زبان ديگر ترجمه كند و بگويد كه با ادبيات ما آشنا شويد. كشورهاي ديگر خودشان بايد بخواهند.» علي‌اي‌حال كمترين نتيجه حرف‌هاي اين نويسنده، ويراستار و مترجم، نور تاباندن به وجهي از فرهنگ، هنر و ادبيات در ايران است كه با امر بسيار مهم ترجمه و نشر ارتباط دارد؛ امري كه سال‌هاست با چالش‌هاي اغماض‌ناپذيري همراه بوده كه نبود حق مالكيت فكري و موضوع كپي‌رايت جنبه‌اي بسيار مهم از آن است كه مناقشه بر سر آن هر از گاهي بالا مي‌گيرد و اين روند كماكان ادامه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون